کد خبر:5461
پ
shanmetahmaseb-m

شاهنامه شاه طهماسبی

دراین هزار سال که از سرایش شاهنامه فردوسی می گذرد، خوشنویسان شیرین قلم و نقاشان مانی رقم نسخه های بسیار از آن پدید آورده اند که در میان آنها «شاهنامه طهماسبی» است.

میراث مکتوب – دراین هزار سال که از سرایش شاهنامه فردوسی می‌گذرد، خوشنویسان شیرین قلم و نقاشان مانی رقم نسخه های بسیار از آن پدید آورده اند که در میان آنها «شاهنامه طهماسبی» دردانه ای یکتا و گوهری بی‌همتاست.

اما این شاه نسخه زیبا که از همان ابتدا مایه سربلندی ایرانیان و رشک عالمیان بود سرگذشتی دارد چون موی معشوق و دراز و چون دل عاشق پرسوز و گداز. سرنوشت او آن بود که از وطن مألوف به صد مرحله دور شود و دست جفاکار روزگار پنجه در شیرازه اش افکند و هر برگ آن را به باد دهد تا در این جهان به گوشه ای اندازد. اینک شمه ای از آن داستان:

سرگذشت نسخه

آورده اند که شاه اسماعیل صفوی در سال ۹۲۰ هجری به کتابت و تصویرگری نسخه ای از شاهنامه برای طهماسب خردسال فرمان داد که به دلایلی نامعلوم هرگز به انجام نرسید و تنها سه نقاشی از آن شناسایی شده است. در آن زمان طهماسب در هرات به سر می برد و طبع نازکش با هنر و فرهنگ بازمانده از هرات تیموری خو می گرفت. شاید همین کشش و علاقه به سبک هنری هرات موجب شده باشد که شاهنامه مذکور را که مطابق اسلوب ترکمانی تبریز بود نپسندد و کار متوقف بماند. به هر روی طهماسب جوان در ۹۲۸ به تبریز آمد و زانوی شاگردی پیش سلطان محمد عراقی که سرآمد نقاشان تبریز بود نهاد.

در همین اوان، پیر نقاشان هرات، کمال‌الدین بهزاد را نیز به تبریز فراخواندند تا سرپرستی و کلانتری کتابخانه شاهی را بر عهده بگیرد. بی گمان کاری سترگ در پیش بوده است که زعامت این استاد بزرگ را می طلبیده: آغاز کار شاهنامه، که بیشه شیران بود و آوردگاه دلیران. اما شاه اسماعیل در ۹۳۰ از جهان گذشت و دست همتش از این شاخ برومند که غرس کرده بود، میوه ای نچید. مقدر این بود که طهماسب ده ساله بر جای پدر نشیند و آن نهال را بپرورد. شاه خردسال که تمشیت تقریباً تمامی امور را به سران قزلباش سپرده بود، برای توجه به هنر و ادب فرصت کافی و قریحه وافی داشت. ایام جوانی بود و کامرانی، شاه را به خلاف عهد پیری و ناتوانی، به خواندن کتاب و مجالست کتاب و مؤانست نقاشان رغبت تمام بود، پس نزدیک پانزده نقاش، دو خوشنویس، دست کم دو مذهب، یک یا شاید بیش از یک مجلد و عده نامعددی افشانگر، جدول کش و کاغذساز، حدود بیست سال دست در کار بودند تا شاهنامه طهماسبی را در ۷۵۹ ورق، به خط نستعلیق دلکش و حاوی ۲۵۸ مجلس نقاشی، یک سرلوح مزدوج مرصع، یک نعل شمسه، و صدها کتیبه و آرایه دیگر مکمل کنند.

سرپرستی کار از ابتدا تا سال ۹۳۳ با سلطان محمد، پس از او تا ۹۳۸ با میرمصور و از آن زمان تا فرجام کار در حدود ۹۴۳ با آقامیرک اصفهانی بوده است. در این مدت بهزاد سرپرست کتابخانه بود و کار تحت نظارت عالیه او به انجام می رسید، هر چند هیچ یک از نقاشی های نسخه از تراوشات قلم او نیست.

حضور بهزاد موجب شد تا تصاویر شاهنامه طهماسبی ترکیبی از دو مکتب نقاشی آن زمان ایران؛ ترکمان تبریز و هرات تیموری باشد. رنگ های شاد، تند و پر مایه، ترکیب بندی ایستا و سنجیده و توجه به معماری و عناصر آن در مکتب هرات، با هم آمیخت و به تعادلی مبارک و آرمانی انجامید.

تحلیل سبک شناختی نقاشی ها نشان می دهد که تصویرگری اکثر این مجالس مشترکاً به انجام می رسیده است، استادی طراز اول، طرح کلی را می ریخته و دستیار یا دستیارانی، اجزا را تکمیل می کرده اند. در واقع در تمامی شاهنامه تنها دو مجلس حاوی رقم نقاش است: یکی میرمصور و دیگری دوست محمد؛ و تنها در یک نگاره تاریخ انجام کار آمده است: سال ۹۳۴ هجری، و از آنجا که نسخه فاقد انجامه است، این تاریخ حائز اهمیت بسیار است.

آری آن رشک صورت خانه آفاق، تا سی سال بعد از تکمیل، در کتابخانه شاهی باقی بود. اما در این وقت پیشامدی اسباب سفر شاهنامه را فراهم کرد. بر تخت نشستن سلطان سلیم دوم (۹۷۴ هجری) موجب شد تا شاه طهماسب که دیگر دست از دلبستگی های ایام شباب شسته بود، به تهنیت و مبارکباد همتای خود، هدایایی در خور، تدارک ببیند و با ایلچیانی به سرپرستی شاه قلی روانه دیار عثمانی کند. این شاه قلی سلطان استاجلو حاکم سرحد آذربایجان بود و منصب امیر الامرایی داشت. و «از جمله آن تحفه ها، شاهنامه ای همراه برد که در زمان شاه ماضی به هم رسیده بود و استادان بی مثل در آنجا کار کرده بودند و در سی سال [در بعضی منابع بیست سال] اتمام یافته بود». مطابق منابع اروپایی و عثمانی، فرستادگان شاه طهماسب با هدایایی بار بر پشت چهل و چهار و به روایتی سی و چهار شتر، در ۲۱ فوریه ۱۵۶۸ مطابق با ۲۲ شعبان ۹۷۵ هجری به ادرنه وارد شدند. «از همه هدایای پادشاهی نفیس تر و بهتر یک جلد قرآن به خط حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) و یک جلد شاهنامه فردوسی بسیار گرانبها بود که جلدهای آنها جواهرنشان بودند.»

در میان اسناد دربار عثمانی اشاراتی به این نسخه ملاحظه می شود که نشان از تحسین و تحیر بینندگان و تأثیرپذیری هنرمندان ترک از آن دارد. در سال ۱۸۰۱ میلادی یکی از اشراف عثمانی، محمد عارفی، در صفحه مقابل هر یک از تصاویر شرحی مختصر نوشت که نشان می دهد کتاب پس از دو قرن همچنان مورد توجه و استفاده بوده است.

کتاب نزدیک یک قرن دیگر، یعنی تا اوایل قرن بیستم در کتابخانه سلطان عثمانی مخزون بود تا آنکه در این ایام بارون ادموند دو روچیلد آن را به نحوی نامعلوم به دست آورد و در سال ۱۹۰۳ در نمایشگاه هنرهای تزیینی پاریس به نمایش گذارد. روچیلد در ۱۹۵۷ درگذشت و در ۱۹۵۹، مجموعه دار آمریکایی آرتور هوتن، وارث کارخانه بلورسازی کورنینگ و عضو هیئت امنای موزه متروپلیتن، نسخه را به توصیه استوارت کری ولش، نجیب زاده و محقق آمریکایی علاقه مند به جمع آوری هنری تمدن های اسلامی و هندوستان، از نوه روچیلد خریداری کرد. شاهنامه تا سال ۱۹۷۰ کامل بود، اما در این سال هوتن به بهانه عکسبرداری از نقاشی ها و به نمایش گذاشتن آنها، نسخه را اوراق کرد و به جهت رهایی از مشکلات مالیاتی، ۷۶ مجلس نقاشی از آن را به موزه متروپلیتن نیویورک اهدا کرد. چندی بعد فروش مابقی نسخه را به بهای ۲۰ میلیون دلار به دولت وقت ایران پیشنهاد کرد که به بهانه کمبود بودجه پذیرفته نشد. پس از آن در ۱۷ نوامبر ۱۹۷۶، هوتن ۷ مجلس از شاهنامه را در حراج کریستی به قیمت ۳/۱ میلیون دلار فروخت؛ ۴ مجلس دیگر نیز به صندوق بازنشستگی راه آهن بریتانیا فروخته شد، همین چهار نقاشی دوباره در سال ۱۹۹۶ در حراج ساثبی، هر یک به قیمتی در حدود چهارصد تا هشتصد هزار پوند به فروش رسید که بالاترین قیمت پرداخت شده برای نقاشی ایرانی تا آن زمان بود. چند سال بعد (در دهه هفتاد میلادی) ۴۱ نقاشی در گالری اگینو در لندن فروخته شد که از آن میان فقط یک نگاره برای موزه رضا عباسی تهران خریداری شد. هوتن دو سال پیش از مرگ در سال ۱۹۸۸، اوراقی باقی مانده از شاهنامه را به طور امانی نزد بانک لویدز لندن سپرد و از کریستی خواست که آنها را حراج کند. کریستی طی دو سال ۱۴ برگ دیگر از این شاهنامه را به حراج گذاشت. در این بین هوتن تعدادی دیگر را نیز به مجموعه داران خصوصی فروخت تا آنجا که سرانجام ۱۱۸ نگاره (۱۱۶ مجلس نقاشی و ۲ لوح تذهیب) از مجموع ۲۵۸ نقاشی نزد وارث هوتن باقی ماند که فروش آن را بار دیگر به دولت ایران پیشنهاد کردند. پس از مذاکرات مفصل در سال ۱۳۷۲، که مرحوم دکتر حسن حبیبی در آن نقشی اساسی داشت، قرار بر این شد که باقی مانده شاهنامه طهماسبی با تابلوی زن شماره ۳ ویلم دکونینگ، از گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران، که با معیارهای نمایش آثار هنری در ایران سازگار نبود، معاوضه شود.

بدین گونه بیش از چهار قرن طول کشید تا پاره ای از پیکر آن دردانه هنر ایران به موطن خود بازگردد. دریغ که شیرازه این شاهکار هنر کتاب آرایی به مقراض طمع و کوته بینی از هم گسست، چنان که حسرت به هم پیوستن این برگ های رفته بر باد، تا دنیا دنیاست بر دل دوستداران هنر ایران باقی خواهد ماند.

انتشار شاهنامه شاه طهماسبی

اولیای فرهنگستان هنر و موزه هنرهای معاصر تهران در سالهای اخیر همواره فرصتی می جستند تا این کتاب نفیس چنانکه در خور شأن آن باشد به زیور طبع آراسته گردد، تا آنکه خوشبختانه سرانجام اسباب و مقدمات این مهم فراهم شد. در این راه با تمامی موزه ها و مجموعه هایی که بخشی از این آثار را در اختیار داشتند مذاکره شد و سرانجام تصویر ۳۳ نگاره از موزه متروپلیتن، ۱۰ نگاره از مجموعه خصوصی خلیلی در لندن، ۹ نگاره از بنیاد آقاخان در زوریخ، ۳ نگاره از موزه هنرهای اسلامی قطر و یک نگاره از موزه رضا عباسی تهران به دست آمد. پس از طی مراحلی طولانی ناهماهنگی کیفی این تصاویر تا حد امکان به کوشش آقای محسن محمدخانی مرتفع شد. همچنین برای تصمیم گیری صحیح در خصوص جوانب مختلف علمی و فنی آماده سازی و چاپ کتاب، شورایی تشکیل شد که با برگزاری جلسات متعدد به بررسی موضوعاتی از قبیل انتخاب تصاویر از مجموعه جمع آوری شده، تهیه شرح نگاره ها و ترجمه آنها، ترتیب مجالس و همچنین نظارت بر امور عکاسی و همسان سازی تصاویر، صفحه آرایی، خوشنویسی ابیات، انتخاب کاغذ، چاپخانه، لیتوگرافی و صحافی کتاب پرداخت.

شایان ذکر است که در ترجمه فارسی به انگلیسی اشعار، از ترجمه آرتور جرج و ادموند وارنر استفاده کرده ایم. نکته دیگر آن که بخشی از کتاب به جزئیات تصاویر، نمونه خط، شیوه جدول کشی و دیگر ظرایف کتاب آرایی شاهنامه اختصاص دارد که لزوماً ارتباطی بین محتوای اشعار و تصاویر این بخش وجود ندارد. نکته آخر این که آستر بدرقه کتاب همان آستر بدرقه شاهنامه است و تصویر جلد شاهنامه نیز در ابتدا و انتهای نگاره ها آمده است.» (سخن ناشر، ص ۱۰-۱۱)

یادآوری این نکته لازم است که در معرفی این کتاب، همان بهتر که سخن ناشر آورده می شد، زیرا که نشانگر قسمتی از زحماتی بود که در راه نشر این کتاب عظیم، کشیده شده است. این کتاب سترگ، از سوی فرهنگستان هنر ایران، مؤسسه تألیف، ترجمه و نشر آثار هنری «متن» و با همکاری موزه هنرهای معاصر تهران، در سال ۱۳۹۲ در ۴۲۰ صفحه در قطع بزرگ انتشار یافته است.

قیمت این کتاب نفیس، ۹۸۰ هزار تومان است.

منبع: کتابخانه مجلس شورای اسلامی

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612