میراث مکتوب- انقلاب مشروطه و ادبیات، تاثیری دوجانبه بر هم گذاشتند. اعتراضها و واخواهیهای سیاسی دوران پیش از مشروطه، سیاست را بیش از همیشه به منجلاب ادبی کشور کشاند و از سوی دیگر سرایندگان، نویسندگان و مترجمان آن دوره با آثارشان به روند انقلابی هازمان، نیرو و شتاب بخشیدند. از همین روست که ردپای بیشتر ادیبان آن دوره را میتوان در مطبوعات کشور و گفتارهای سیاسی دید و در این دوره پرآشوب، به کمک آنها دگرگونیهایی در ادبیات کشور پدید میآید.
مشروطه انگیزهای شد تا ادبیات ایران از ادبیات مدرن باختر وام بگیرد و در همین راستا پای طنز، سرودهای عامیانه و گفتوگو به ادبیات سیاسی کشور باز شد. این تاثیر پس از انقلاب مشروطیت هم باقی ماند که میتوان دگرگونیهای برآمده از آن را در آثار بزرگانی چون ناصرالملک، دهخدا، جمالزاده، نیما یوشیج، بزرگ علوی، هدایت و ابتهاج دید. ادیبان دوره مشروطه بیش از هر زمان، نقش پرچمداران سیاسی و مصلحان اجتماعی را ایفا کردند و بیشتر آنها از بیانی آشکار و تند برای نکوهش از صاحبان قدرت زمانه خود بهره بردند. مشروطه پس از یورش مغولها به ایران بزرگترین رویداد سیاسی و اجتماعی کشور بود و بر همه رویههای جامعه تاثیر گذاشت؛ هازمانی که سرایندگان و نویسندگان همواره در آن نقش بسزایی داشته و توانستهاند سرنوشت کشورشان را دگرگون کنند.
ایرج میرزا: سرایندهای استوار در نکوهش مسایل اجتماعی
ایرج میرزا از سرایندگان برجسته ایرانی پایان دوران قاجار و ابتدای دوره پهلوی و از پیشگامان نوگرایی در ادبیات فارسی به شمار میآید. سرایندهای که پیش از دوره مشروطه به ستایش سیاستمداران و صاحبان قدرت دوره قاجار میپرداخت، پس از مشروطه راه دیگری برگزید و به همین شوند است که ایرج میرزا، امروزه به نام سرایندهای استوار در نکوهش مسایل اجتماعی دوران خویش شناخته میشود. هنر شاعری ایرج میرزا با زبان ساده، طنزآلود و شیوه سرایش او ویژه بود و همین سبک گوناگون سرایندگی او، جایگاه ارزشمندی را به این سراینده دوره مشروطه در میان سرایندگان همروزگارش داد. ایرج میرزا ۱۴ سال پیش از ملکالشعرای بهار و در سال ۱۲۵۱ خورشیدی زاده شد و این دو سراینده، هر یک بهگونهای، به نکوهش از هازمان خود پرداختند با این تفاوت که ایرج میرزا به شاهزادگان قاجار وابسته بود و در سرودههایش با نگاهی اشرافی روابط اجتماعی را نکوهش میکرد.
ملکالشعرای بهار: سرودههایی برای رسیدن به انقلاب مشروطه
محمدتقی بهار در سال ۱۲۶۵ در مشهد زاده شد و از کودکی تحت تاثیر فعالیتهای ادبی و سیاسی پدرش با ادبیات و سیاست آشنا شد؛ پدری که سراینده دربار بود اما نتوانست فرزندش را در راهی که خود پیموده بود نگه دارد و محمدتقی بهار، راه انقلاب و اعتراض را در سرودهها و شیوه زندگیاش پیش گرفت. از این سیاستمدار و استاد دانشگاه، همچنان به نام یکی از شناختهشدهترین سرایندگان و روزنامهنگاران دوره مشروطیت یاد میشود؛ مردی که تاثیر بسزایی در زمانه خود گذاشت و برخی وی را برترین و واپسین قصیدهسرای ایران میدانند بهار، زندگی سیاسی پرفراز و نشیبی را تجربه کرد. فعالیتهای حزبی گسترده، پژوهشهای ارزشمند در حوزه سبکشناسی، انتشار روزنامههای تاثیرگذاری چون نوبهار، تازهبهار و دانشکده، حضور پویا در مبازرههای ملی و پارلمانی و سرایش سرودههای ماندگار، از او چهرهای جاودان در یاد دلبستگان به ادبیات و سیاست برجای گذاشت.
سیداشرف گیلانی: برای رسیدن به آرزوهای یک ملت جنگید
«نسیم شمال» نام روزنامهای سیاسی بود که در دوران مشروطیت به سردبیری سیداشرف گیلانی منتشر شد. این روزنامه در خاطرات کنشگران جنبش مشروطیت جایگاه ارزشمندی پیدا کرد، بهگونهای که سردبیرش با نام نسیم شمال شناخته شد و در یادها ماند. اشرف گیلانی در سال ۱۲۴۹ خورشیدی زاده شد و یکی از سرایندگان مردمی دوران مشروطه بود که از فکاهه و زبانی ساده برای رساندن آرمانهای انقلاب به مردم بهره میبرد. او نیز از گروه سرایندگان دوره مشروطه بود که به میدان مبارزه رفت و برای رسیدن به آرزوهای یک ملت جنگید.
عارف قزوینی: سرایندهای آزادیخواه و تمامقد جنبش مشروطه
عارف قزوینی، سرایندهای آزادیخواه را آینه تمامقد جنبش مشروطه مینامند. او در سال ۱۲۵۹ خورشیدی زاده شد و نخستین سرودههای بهجامانده از وی سرودههای عاشقانهای هستند که تحت تاثیر زندگی شخصیاش سروده شدهاند، اما روند شاعری عارف قزوینی اندکاندک با بهرهگیری از وضعیت سیاسی هازمان روزگارش دگرگون شد. اگر بخواهیم عارف قزوینی را با دیگر سرایندگان همروزگارش بسنجیم، بهرهگیری از ترانه بود؛ عارف غزلها و ترانههایی در ستایش میهنپرستی که سیاست و ادبیات را باهم درآمیخت و تصنیففسازیهای در آن، درهای تازهای را در ادبیات و سیاست ایران گشود.
علیکبر دهخدا: نامآشناترین چهره ادبی دوره مشروطیت
دهخدا یکی از نامآشناترین چهرههای سیاسی و ادبی دوره مشروطیت است؛ نویسندهای که آثار ارزشمندی از خود بر جای گذاشت، اما تنها در زمینه ادبیات تاثیرگذار نبود و همواره از او بهنام یکی از سیاسیون برجسته دوران مشروطه نیز یاد میشود. آفرینشگر لغتنامه دهخدا، که دورهای از زندگی خود را در اتریش گذرانده بود، در روزهای پرآشوب کشور و اوج نهضت مشروطیت به ایران بازگشت و پس از زمان کوتاهی با انتشار روزنامه «صوراسرافیل» به چهرهای نامآور و تاثیرگذار در مطبوعات کشور تبدیل شد. این روزنامه که با انتقادهای تند و تیزش تا کودتای محمدعلیشاه دوام آورد، شوند تبعید دهخدا به اروپا و به دار آویخته شدن میزرا جهانگیرخان شیرازی شد.
میرزاده عشقی: سرایندهای که در راه میهنپرستیاش جان داد
میرزاده عشقی از سرایندگان و روزنامهنگاران دوران مشروطه است که در سال ۱۲۷۳ زاده شد و جانش را در راه باورها و میهنپرستیاش از دست داد. او نه تنها با سرودههای انتقادی خود بلکه با حضورش در مبارزات انقلابی در برابر رژیم قاجار در روند مشروطهخواهی کارساز بود. او در سرودههایش با زبانی تند و آشکار نکوهش میکرد، واژگان زبان عامیانه را برمیگزیند و گرایش بسیاری به تجدد و مدرنیسم داشت. عشقی مدتی نیز روزنامه «قرن بیستم» را چاپ کرد و با آثاری در ستایش و چگونگی میهن به آوازه رسید. همان زبان آتشین عشقی بود که سرانجام سر او را بر باد داد و این سراینده در خانهاش به ضرب گلولهای کشته شد.
فرخی یزدی: نامآورترین غزلسرای سیاسی دوران مشروطیت
یکی از نامآورترین غزلسراهای سیاسی دوران مشروطیت، میرزا محمد فرخی یزدی بود؛ سرایندهای برخاسته از طبقه محروم جامعه که تجربیات زندگیاش در سرودههایش نیز بازتاب یافت و سختیهای زندگی، وی را به پشتیبانی از طبقه محروم هازمان واداشت. فرخی یزدی زاده سال ۱۲۶۸ خورشیدی در یزد، در دوره هفتم مجلس شورای ملی نماینده مردم شهرش بود و سردبیری نشریهای از حزب کمونیست را نیز به دوش داشت. این سراینده و روزنامهنگار یکی از ناسازگاران قرارداد ۱۹۱۹ در دوران نخستوزیری وثوقالدوله بود و به شوند نکوهشهای تندش از وضعیت هازمان، زندانی شد و مورد هدف قرار گرفت تا اینکه در زندان قصر با تزریق آمپول هوا از دنیا رفت.
ابوالقاسم لاهوتی: سراینده اندیشه و مبارزه در راه مشروطه
بیشک مرور تاریخ مشروطه بدون یاد کردن از نام ابوالقاسم لاهوتی ممکن نیست؛ سرایندهای که در سال ۱۲۶۶ زاده شد، یکی از فعالان سیاسی زمانه خویش شد، مدتی تحت پیگرد بود و به اعدام نیز محکوم شد اما توانست به شوروی بگریزد. نخستین سرودههای لاهوتی در روزنامه حبلالمتین چاپ شد و نخستین روزنامه رسمی شهر کرمانشاه را با نام «بیستون» منتشر کرد. او که مجبور به ترک وطن شده بود در خارج از کشور به سمتهای فرهنگی مهمی چون وزیر فرهنگ و هنر جمهوری سوسیالیستی تاجیکستان شوروی را رسید و پایهگذار اُپرا و تیاتر در تاجیکستان نام گرفت. لاهوتی به شوند آشناییاش با زبانهای گوناگون، برگردانهای ارزشمندی نیز از خود بر جای گذاشت.
طالبوف تبریزی: از مهمترین روشنفکران زمان قاجار
میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی یکی از نویسندگان و کنشگران فرهنگی و سیاسی پیش از دوران مشروطه است که ردپای فعالیتهای او را میتوان بر روند شورشهای مردمی در کشور دید. این چهره سیاسی، از ۵۵ سالگی نویسندگی را آغاز کرد و بسیار زود در میان روشنفکران همروزگار خود شناخته شد. او که یکی از رهبران فکری مشروطه باختری بود مدتی پیش از انقلاب مشروطه به تهران آمد و پس از پیروزی، به نمایندگی مردم تبریز در مجلس شورای ملی برگزیده شد اما ترجیح داد در تبریز بماند و فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و روشنفکرانه خود را از زادگاهش پی بگیرد.
ادیبالممالک: دلبسته مفهوم میهن و میهنپرستی
ادیبالممالک، سراینده، ادیب و روزنامهنگار دوره مشروطه بود که فعالیت در دارالترجمه دولتی و سردبیری روزنامههایی چون «ایران سلطانی» و «مجلس» را نیز تجربه کرد. ادیبالممالک با آثارش توانست تغییراتی در مفهوم میهن و میهنپرستی در میان مردمان سرزمینش بهوجود بیاورد. با رسیدن انقلاب و تحول در دوران پیش از مشروطیت، وی که در خدمت مظفرالدینشاه چکامه میسرود و از سوی او فرنام «ادیبالممالک» را دریافت کرده بود، راه دیگری برگزید و همسو با روشنفکران روزگار خود، به فردی انقلابی و معترض تبدیل شد.
زینالعابدین مراغهای: میهنپرستی که از میهنش روی برنگرداند
یکی از آزادیخواهان دوره مشروطه در ایران زینالعابدین مراغهای، نویسنده کتاب «سیاحتنامه ابراهیم بیگ» است. برخی تاثیر کتاب مراغهای را با کتاب ژان ژاک روسو در انقلاب کبیر فرانسه که «قرارداد اجتماعی» نام داشت برابر میدانند. این نویسنده نامآور عصر مشروطیت، مدتی تابعیت کشور روسیه را پذیرفت اما میهنپرستیاش به او اجازه روگردانی از میهنش را نداد. وی افزون بر «سیاحتنامه ابراهیمبیگ» که نخستین داستان سفرنامهای در ایران و رمانی سیاسی بهشمار میآید، در روزنامههای تاثیرگذاری مانند «حبلالمتین» کلکته نیز مینوشت.
پروین اعتصامی: سرایندهای که مردم را به سرودههایش راه داد
سراینده نامآشنای ادبیات فارسی در سال ۱۲۸۵ زاده شد و زمانی حضورش در عرصه ادبیات پررنگ شد که انقلاب مشروطه مهمترین خواسته مردم ایرانزمین بود. سرودههای وی نیز با بهرهگیری از چگونگی زمانهاش رنگ و بوی سیاسی و اجتماعی گرفت و اخلاق و مذهب نیز به سرودههایش راه یافتند. وی سرایندهای آزاد بود که مردم عادی و ضعیف هازمان را به سرودههایش راه داد و گرچه درخشان شدن سرودههای او در دوران پس از مشروطیت بود، اما میتوان از وی به نام یکی از سرایندگان کارآمد روزهای پایانی این انقلاب یاد کرد.
منبع: ایبنا