میراث مکتوب – بزرگداشت استاد فاضل، زبانشناس، موسیقیدان و نویسندۀ شهیر مرحوم دکتر ساسان سپنتا در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد.
بزرگداشت استاد فاضل، زبانشناس، موسیقیدان و نویسندة شهیر مرحوم دکتر ساسان سپنتا، استاد ارجمند دانشگاه اصفهان که بیش از 50 سال برای اعتلای فرهنگ ایران اسلامی کوشیدهاند، با حضور علما، استادان، فرهیختگان و دوستداران علم و دانش روز دوشنبه 26 بهمنماه 1394 در تالار اجتماعات شهید مطهری انجمن برگزار گردید.
در این مراسم که با حضور شخصیتهای علمی و فرهنگی همچون دکتر کریم نجفی برزگر، دکتر اکبر ایرانی، دکتر نوشآفرین انصاری و دوستداران علم و دانش برگزار شد، دکتر مهدی محقق، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی؛ دکتر علی اشرف صادقی، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی؛ دکتر امیرحسین بقراطیان، عضو هیات علمی دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تهران؛ دکتر ساسان فاطمی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران، محقق و پژوهشگر موسیقی و داریوش سپنتا، فرزند مرحوم استاد دکتر ساسان سپنتا به بیان دیدگاههای خویش نسبت به این استاد فرزانه پرداختند و مقام علمی، فرهنگی و اخلاقی وی را تکریم کردند.
در ابتدای این مراسم دکتر مهدی محقق به ایراد سخنرانی پرداخت. متن سخنرانی ایشان بدین شرح است:
تشکر و سپاسگزاری میکنم از بزرگان و سروران که دعوت انجمن را پذیرفتند، راه دور را پیمودند و در این مجلس برای احترام و تعظیم یک عالم جلیل القدر حاضر شدند. مرحوم ساسان سپنتا استاد دانشگاه اصفهان بودند. شاید حدود ده یا دوازده سال پیش زمانی که من هر دو هفته یک مرتبه برای تدریس دوره دکترا به اصفهان میرفتم و نعمت مصاحبت با ایشان نصیبم شد. شخصی عالم، بیادعا و متواضع و مصاحبت ایشان برای من مغتنم بود. مدتی هم خانه قدیمی و کهن مرحوم استاد جلالالدین همایی را در اختیار ایشان گذاشتند و گاهی هم مجلس درس من در آن خانه تشکیل میشد که به یاد آن مرحوم هم باشیم. مرحوم سپنتا هم در زبانشناسی و هم در موسیقی تخصص داشتند و این امر از مقالات متعدد ایشان پیداست. اما موسیقی از جمله علومی است که همیشه مورد احترام بوده است. اگر هم طعنهای بر موسیقی وارد شده ناظر بر آن موسیقی بود که در مجالس لهو و لعب خلفا موسیقی نواخته میشد و نه از ذات خود موسیقی. موسیقی را دانشمندان نوشتهاند که ما از حرکات افلاک گرفتیم
نـالـه سـرنـا و تـهـديـد دهل چيزكي ماند بدان ناقور کل
پس حكيمان گفته اند اين لطفها از دوار چرخ بگرفتيم ما
این است که همیشه مورد احترام بوده و حتی صاحبان رسائل اخوان الصفا با احترام کامل از علم موسیقی یاد میکنند که دانشمند بزرگ اسلامی ابونصر فارابی کتابی دارد به نام الموسیقیالکبیر که به زبان فارسی هم ترجمه شده است و کلمه کبیر صفت از برای کتاب نه برای موسیقی است. زیرا موسیقی کبیر و صغیر ندارد.
دانشمندان اسلامی وقتی کتاب مینوشتند یک کتاب بزرگ و یک کتاب کوچک مینوشتند و میگفتند کتاب بزرگ را برای مستکملین و کتاب کوچک را برای مبتدعین نوشتهاند. در اروپا هم بعد از اینکه آثار مسلمانان را به زبان لاتین ترجمه کردند در کتابهای خودشان این تعبیر را به کار بردند و کلمه مگنا به کتاب بزرگ و کلمه پروا به کتاب کوچک اطلاق میکردند. متاسفانه بعضی از افراد چون سابقه تاریخی این اصطلاحات را نمیدانستند به اشتباه میگرفتند. کتابی در یکی از دانشگاهها چاپ شده بود و در آن نوشته بود که جالینوس کتابی به نام هنر ظریف داشته است. من تعجب کردم که جالینوس سلطان پزشکی در اسلام شناخته شده است.
شاد باش ای عشق خوش سودای ما ای طبیب جمله علتهای ما
ای دوای نخوت و ناموس ما ای تو افلاطون و جالینوس ما
متنبی میگوید: آن که بز میچراند همانطور در جهل خود میمیرد که جالینوس هم در طب خودش میمیرد.
و یا:
لمّا رأیتُ دواءَ دائی عِندَها هانت علیّ صفاتُ جالینوسا
چون دوای درد خود را نزد دلبر یافتم از هوای طبّ جالینوس دل برتافتم
یعنی: وقتی دیدم داروی دردم نزد آن محبوب است صفات جالینوس برای من خار شد.
در یکی از کتابهایی که در یکی از دانشگاهها چاپ شده بود کتاب جالینوس به نام هنر ظریف و در آن کلمه صغیر که صفت است از برای کتاب را به ظریف ترجمه کرده و کلمه صناعت که به معنای صناعت پزشکی است به هنر ترجمه کرده به توهم آن که کلمه Art بوده ولی باید ترجمه کند به کتاب کوچک جالینوس در پزشکی.
در هر حال موسیقی در ادبیات ما در موارد متعدد به کار رفته است. ناصرخسرو میگوید:
نظمی است هر نظام پذیری را گر خواندهای در اول موسیقا
تو در اول علم موسیقی خواندی که هر چیزی که نظم پذیر است، باید نظم داشته باشد.
شعرای زیادی به موسیقی اشاره کردند. ثنایی میگوید:
از ره عشق و ذوق شناسی آه موسی ز راه موسیقا را
اگر تو ذوق و عشق داشته باشی میتوانی بشنوی آه موسی ز راه موسیقا. اگر بشنوی موسیقی را میتوانی بفهمی که حضرت موسی در کوه تور به چه کیفیت مناجات میکرده است.
این علمی است که دانشمندان آن را بزرگ داشته و کتابهای متعدد درباره آن نگاشتهاند. فلاسفه نیز وقتی صحبت از علم ریاضی میکردند موسیقی را همراه آن ذکر میکردند.
باز در ارتباط با موسیقی گفتهاند زمانی حضرت علی بن ابی طالب(ع) از کنار یک کلیسا رد میشدند و ناقوس کلیسا به صدا درآمده است. ایشان به اصحاب خود گفتند: میدانید که این ناقوس چه میگوید: اصحاب گفتند که ناقوس که زبان ندارد فقط آهنگ است.
حضرت جملاتی را فرمودند که مطابق با ریتم نوای همان ناقوس بود.
حضرت فرمودند که ناقوس میگوید:
لا اله الا الله حقا حقا صدقا صدقا
معبودی به حق و شایسته پرستش جز خدا نیست، این را بحق و راستی می گویم.
ان الدنیا قد غرتنا و شغلتنا و استهوتنا
به راستی که دنیا ما را فریفت و ما را به خود سرگرم نموده و سرگشته و مدهوش گردانید.
یابن الدنیا مهلا مهلا یابن الدنیا دقا دقا
ای فرزند دنیا آرام باش آرام ، ای فرزند دنیا در کار خود دقیق شو ، دقیق
یابن الدنیا جمعا جمعا تفنی الدنیا قرنا قرنا
ای فرزند دنیا (کردار نیک) گردآوری کن ، گردآوردنی. دنیا سپری میشود قرن به قرن
ما من یوم یمضی عنا الا اوهی رکنا منا
هیچ روزی از عمر ما نمی گذرد جز اینکه پایه و رکنی از ما را سست می گرداند.
قد ضیعنا دارا تبقی و استوطنا دارا تفنی
ما سرای باقی را ضایع نمودیم و سرای فانی را وطن و جایگاه خویش ساختیم.
لسنا ندری ما فرطنا فیها الا لو قد متنا
ما آنچه را که در آن کوتاهی نموده ایم نمی دانیم مگر روزی که مرگ سراغ ما بیاید.
با این عبارات میشود فهمید که آن ناقوس ریتم موسیقی به چه کیفیت بوده که حضرت با این عبارات بیان فرمودند.