ميراث مكتوب- مديرعامل مركز پژوهشي ميراث مكتوب در نشستي با عنوان « شناخت گل نوشته هاي دوران هخامنشي از ديدگاه اجتماعي و زبان شناسي» گفت: اين تاراج متأسفانه در خصوص اين گل نوشته ها اخيراً همراه شده با حراج و اين در واقع ظلم مضاعفي است كه به اين فرهنگ مي شود.
دكتر اكبر ايراني در پنجاه و سومين نشست مركز پژوهشي ميراث مكتوب كه روز دوشنبه 2 بهمن ماه 85 در اين مركز برگزار شد، افزود: بحث گل نوشته هاي هخامنشي، مدتي است كه در رسانه ها به طور وسيع مطرح شده، ولي آنچه كه براي ما به عنوان يك مركز علمي پژوهشي مطرح بود، اين كه محتواي اين گل نوشته ها چيست؟ و اين همه سرو صدا به خاطر فقط همان جنس و ماهيت و هويت اينهاست يا به دليل آن در واقع آن بار تاريخي، علمي و زباني فرهنگي و اجتماعي كه دارد و همان است كه هويت تاريخي ما را تعيين و تأئيد مي كند. به هر حال به عنوان مركزي كه در حوزه ميراث مكتوب در اين ده دوازده سال فعاليت هايي داشته و آثاري كه تحقيق كرده، اين اولين جلسه و بحث درباره آثار منقوش، سنگ نوشته و گل نوشته هاست.
وي ادامه داد: فكر مي كنم در عطاج جاهل بود يا كتاب فضل العرب ابن قطيبه، ديدم كه اشاره به تاراج آثار فرهنگي ايران از سوي اسكندر كرده كه اين ها را بردند و به زبان هاي يوناني ترجمه كردند، حالا احتمالاً اين گل نوشته ها هم بعضي از اين ها بوده كه به آن جا رفته و درباره بعضي از سازهاي رايج آن دوره بوده كه اين ها را جدا كردند كه مردم عوام دستشان نرسد كه اين ها را استفاده كنند و اين سازها را بسازند. خوب اين تاراج پس پيشينه قديمي و بسيار كهني دارد كه رفتند اين ها ترجمه كردند و چه بسا بعضي از اين متوني كه در دوره هارون و مأمون به در واقع ترجمه عربي شد، خب بخشي از اين آثاري بود كه از ايران به آن حوزه منتقل شده بود، اما اين كه فهميدند به هر حال اين فرهنگ كهن چه تمدني دارد، در واقع تاراج هايشان ادامه پيدا كرد. توماس ارپينيوس يكي از اين كشيش هاي شرق شناس و محققي هست كه در 500 سال پيش مقاله اش را ما چاپ كرديم، سخنراني اش را شايد در شماره هفتم و هشتم آيينه ميراث چند سال پيش چاپ كرديم، به هر حال به دانشجويان خودش سفارش مي كند كه شما حتماً زبان عربي را فرا بگيريد، حتي براي فهم اناجيل خودتان هم بايد عربي را بدانيد و توصيه مي كند كه ما هيچ چاره اي نداريم براي اينكه بخواهيم كتاب قانون ابن سينا يا الحاوي رازي استفاده كنيم، بايد زبان عربي را به نيكي فرا بگيريم و بعد اشاره مي كند به اين نكته كه شاهان، امرا و رؤساي كشورها توصيه كردند به بازرگاناني كه به تكه هاي شرقي و ايران سفر مي كنند،. حتماً نسخه اي نفيس با خودشان همراه بياورند و اين را در اين مقاله ذكر مي كند. اين ها برنامه خيلي وسيع و گسترده اي داشتند كه خلاصه اين آثار فرهنگي و علمي ما را به هر حال ببرند و بردند و بهره ها گرفتند و الان هم ثابت شده كه بسياري از اين دانش هايي كه اين ها به نام خودشان ثبت كردند، پيش از آن ها دانشمندان ايراني و اسلامي در اين بحث ها متفرد بودند و بعدها روشن شده كه بيش تر اين آثار به دست اين ها رسيده. اين تاراج متأسفانه در خصوص اين گل نوشته ها هم اخيراً همراه شده با حراج و اين در واقع ظلم مضاعفي است كه به اين فرهنگ مي شود.
دكتر ايراني افزود: از آن طرف نام خليج فارس را مصادره مي كنند به خليج عربي، از آن طرف مفاخر ما را يعني مفاخر ايران اسلام را، خوارزمي و نمي دانم بيروني و ابن سينا را، نظامي گنجه اي و اخيراً هم مولانا جلال الدين بلخي را به نام رومي برايش مراسم و . . . مي گيرند و اخيراً هم در اين كه آثار تركي اش گم شده و اين ها دارند بحث مي كنند. اين حملات و هجمات متأسفانه تاريخي بوده و هست. ما وظيفه مان است كه حفظ كنيم. يكي از مراكزي كه به هر حال در اين مملكت يك كاري مي كند، مركز پژوهشي ميراث مكتوب است و دنبال اين است كه خلاصه اين آثار با تحقيق و پژوهش و بعضاً چاپ عكسي و فاكسميله اين ها براي اهلش و علاقه مندان و محققان عرضه شود.