میراث مکتوب- نگارش در اواخر هزاره چهارم قبل از میلاد مسیح ابداع شد. باستانشناسان این دوره را دوره اوروک ۴ مینامند که تقریبا برابر ۳۲۰۰ قبل از میلاد است. اسناد مربوط به آغاز نگارش تقریبا بهطور همزمان از شوش (خوزستان ایران) و اوروک (در جنوب بینالنهرین) به دست آمدهاند و با قاطعیت نمیتوان گفت کدام قدیمیتر است. متون شوش را متون ایلانی ابتدایی و متون اوروک را متون خط میخی ابتدایی مینامند. بیشتر محققان اوروک را مقدم میدانند، ولی برخی محققان هم استدلال میکنند که متون شوش مقدم هستند؛ زیرا شواهد فعالیتهای آغازین ثبت اطلاعات که منجر به ابداع نگارش شد، در شوش بهوفور مشاهده میشود.
خاستگاه نگارش
به احتمال قوی، نگارش ابتدا بر اثر نیازهای اقتصادی و ضرورت حسابداری پدید آمد. قدیمیترین مکتوبات موجود، مقدار کالاها و هویت برخی افراد را ثبت میکند که نشان میدهد قدیمترین متون درباره شمارش و حسابداری هستند. پیدایش نگارش را در مراحل زیر مطالعه میکنیم:
دوره قبل از نگارش (Pre-cuneiform)
دوره ابتدایی خط میخی (Proto-cuneiform)
ابداع خط میخی (cuneiform)
دوره قبل از نگارش
۱- قدیمیترین وسیله ثبت اطلاعات علامت (token) نامیده میشود که برای شمارش به کار میرفت. هر علامت یک واحد شمارش بود؛ مثلا یک گوسفند یا یک سبد غله. به این ترتیب مردم میتوانستند تعداد گوسفندهای یک گله یا مقدار غله یک انبار را اندازه بگیرند. علامتها ابتدا سنگریزه بودند، ولی از حدود هزاره هفتم قم، اندکاندک بهجای سنگریزه از قطعات کوچک گلی استفاده شد. امتیاز قطعات گلی این بود که میشد آن را به شکل دلخواه ساخت و تهیه آن در بینالنهرین بسیار آسانتر از سنگ بود. محققان این اشیای گلی را علامت (token, clay token) مینامند. برخی دیگر از محققان این اشکال گلی با ابعاد هندسی را شمارشگر (calculi) نامیدهاند. در ابتدا هر علامت واحد شمارش یک بود؛ یعنی فقط به یک شیء خارجی دلالت میکرد. اما در قدم بعدی، علامتها در اشکال گوناگون ساخته شدند و هر علامت میتوانست به عددی خاص دلالت کند؛ مثلا علامت مربعشکل نشانه یک گوسفند بود و علامت استوانهای نشانه ۱۰ گوسفند، پس یک علامت استوانهای و چهار علامت مربعشکل به معنی ۱۴ گوسفند بود. علامتهای گلی در اشکال کروی، لوزی، دایره (مانند قرص نان) و هرمی پیدا شدهاند. هرکدام از این اشکال ممکن است نماینده یک واحد شمارش بوده باشد (مثلا واحد یک، ۱۰ یا ۶۰). برای نمونه، اگر کسی به چوپان ۲۰ گوسفند میسپرد، باید ۲۰ علامت را در کیسه میگذاشت و در جایی مطمئن نگهداری میکرد. مالک گله تنها به این صورت میتوانست دریابد که چند گوسفند به چوپان داده است. جنس این کیسه که محل نگهداری علامتها بود، معلوم نیست. برخی میگویند احتمالا کیسه از جنس پارچه یا چرم بوده؛ چون برجا نمانده است. اما چگونه میشد مطمئن بود که علامتهای داخل کیسه کم یا زیاد نمیشود؟ چگونه چوپان میتوانست مطمئن باشد که مالک گله یک یا دو علامت پنهانی به کیسه اضافه نمیکند؟ نمیدانیم آیا کیسه را شخص ثالث نگه میداشته یا سر کیسه مهروموم میشده است. چون کیسهها به دست ما نرسیده، نمیتوان مطمئن بود. علامتها را به دو نوع عمده میتوان تقسیم کرد: اول علامتهای ساده (یعنی بدون نقش و نگار)، دوم علامتهای پیچیده (یعنی دارای نقش و نگار). علامتهای ساده در حدود ۸۰۰۰ قم ابداع شدند و تا حدود ۳۲۰۰ قم رایج بودند. علامتهای پیچیده برای دورهای کوتاه از ۳۵۰۰ تا ۳۲۰۰ قم رواج داشتند.
۲- جعبه گلی کرویشکل (clay bullae, envelopes)، در هزاره چهارم قم، مرحلهای قبل از نگارش نخسیتن متون، مردم شیوهای بهتر برای تضمین درستی و صحت علامتهای انبارشده ابداع کردند. علامتها را در جعبههای گلی گرد و حبابمانند گذاشته و تمام سطح بیرونی را درحالیکه گل هنوز نرم بود، با مهر استوانهای مهروموم میکردند. بدینسان محتوای جعبه به سلامت حفظ میشد تا روزی که در حضور طرفین معامله و شهود باز شود. جعبه گلی شکسته میشد و علامتهای داخل شمرده میشدند. برخی محققان جعبه گلی کرویشکل را پاکت (envelope) نامیدهاند. وقتی علامتها داخل پاکت/جعبه گذاشته میشد، بدون شکستن جعبه امکان بررسی تعداد آنها وجود نداشت. به همین دلیل مدت کوتاهی پس از ابداع جعبه گلی، علامتها را پیش از گذاشتن در جعبه روی پاکت گلی فشار میدادند و روی آن را با مهر استوانهای مهر میکردند. بدینسان نشانههای روی جعبه گلی تعداد علامتهای داخل جعبه را نشان میداد. این شیوه محافظت در جعبه یا پاکت گلی بعدها در مورد الواح خط میخی نیز استفاده شد. لوح را داخل پاکت گلی گذاشته و محتوای آن را روی پاکت مینوشتند. بسیاری از الواح خط میخی که در حفاریها به دست آمده، هنوز داخل پاکت هستند؛ پس موزهها که مالک الواح هستند، به محققان اجازه میدهند که پس از نسخهبرداری، پاکت آن را شکسته و متن درونی را قرائت کنند. اما درباره جعبههای حاوی علامت اینطور نیست. قسمت عمده علامتهای حفاریشده در جعبه نیستند (شاید در کیسه بودند و کیسه پوسیده و از بین رفته است). تعداد محدودی از علامتها هنوز در جعبه هستند و چون تعداد محدود است، موزهها اجازه شکستن آنها را نمیدهند. بنابراین علامتهای داخل جعبه هنوز مطالعه نشده است. جدیدا محققان سیتیاسکن را به خدمت گرفتهاند و نتیجه امیدوارکننده است. دو موضوع درباره علامتها هنوز معلوم نیست: اول، نمیدانیم هر علامت چه شمارهای را نشان میداده است. میدانیم که علامتها اشکال گوناگونی دارند و مسلما تفاوت شکل معنادار است، ولی نمیدانیم مثلا علامت لوزیشکل چه شمارهای را نشان میداده؛ ۱۰، ۲۰، بیشتر یا کمتر؟ دوم آیا این علامتها کالای مورد شمارش را هم نشان میداد؟ آیا لازم بود که اطلاعات شیء مورد شمارش با نشانههای دیگری اضافه شود؟ یک دیدگاه میگوید احتمالا لازم بود که اطلاعات شیء مورد شمارش با کلمات دیگری اضافه شود؛ زیرا روی تعداد زیادی از علامتها، شکلهایی حک شده است که احتمالا نوع کالای مورد شمارش را نشان میدهند. محققان این علامتهای دارای نقش و نگار را علامتهای پیچیده مینامند. در اینجا باید به دو نظریه رایج درباره تفسیر علامتهای ساده اشاره کنیم. گفتیم که علامتهای ساده (یعنی بدون نقش و نگار) در اشکال مختلف بودند؛ مثلا لوزی، دایره یا هرمی. یک دیدگاه میگوید اشکال متفاوت به اعداد متفاوت دلالت میکنند؛ مثلا علامت استوانه به عدد یک و علامت دایره به عدد ۱۰ دلالت دارد. پس یک جعبه گلی کروی که از شوش به دست آمده و حاوی شش علامت دایرهای است، صرفا به معنای ۶ است و نمیدانیم کالای مورد شمارش چیست. اما دیدگاه دیگر تفاوت شکل را به نحو دیگری تفسیر میکند؛ هر علامت فقط عدد یک را نشان میدهد و شکل علامت، کالای مورد شمارش را نشان میدهد؛ برای نمونه هر علامت مخروطی به یک سبد غله و هر علامت تخممرغیشکل به یک ظرف روغن دلالت میکند. چون هر علامت دایرهای به یک سبد پشم دلالت دارد، پس جعبه گلی شوش یعنی شش سبد پشم.
۳- گفتیم که نشانههای روی جعبه گلی نشاندهنده تعداد علامتهای داخل جعبه بودند. در مرحله بعد، یعنی اواخر هزاره چهارم، مردم دریافتند که بهجای گذاشتن علامتها در داخل جعبه، صرفا با فشاردادن علامتها روی یک تکه گل مستطیلشکل، قادر به شمارش خواهند بود. با این ابداع، اولین نمونه لوح گلی به وجود آمد که لوح شمارشی نامیده میشود (Numerical tablets or Impressed tablets).
۴- ابداع بعدی انسان در همان زمان (اواخر هزاره چهار) تصویرنگاری است؛ یعنی بهجای فشاردادن علامت روی قطعه گلی، قلمی از جنس نی به دست گرفته و تصویر علامت را نقش کردند. با ابداع تصویرنگاری، علاوه بر عدد و نوع کالا، اطلاعات دیگری هم ثبت شد؛ مانند اسامی افراد دخیل در معامله. این دوره را دوره ابتدایی خط میخی مینامیم. در دوره ابتدایی خط میخی نزدیک به هزارو ۲۰۰ نشانه برای نگارش به کار میرود. خانم شمانت بسرات معتقد است نشانههای این دوره درواقع تصویر علامتهای پیچیده هستند؛ یعنی علامتهای سهبعدی به نشانههای دوبعدی تبدیل شدند. برخی دیگر از محققان معتقدند نظام نشانههای ابتدایی به صورت نظامی پیچیده ابداع شده (به احتمال قوی در اوروک) و تکامل علامتها نبوده است. مسئله این است که شباهت میان علامتها و نشانههای ابتدایی تنها در ۲۰ یا ۳۰ مورد قابل اثبات است و بههیچوجه نمیتوان ظهور هزارو ۲۰۰ نشانه را با طرح نظریه تکامل علامت به نشانهها توضیح داد. به نظر میرسد مبدع یا مبدعان نظام نشانههای ابتدایی، تنها در موارد محدودی از علامتها الهام گرفتهاند و تصویر آنها را به نشانه تبدیل کردهاند. پس تصویرنگاری یعنی شباهت میان نشانه و شیء در عالم خارج. مثلا نشانه گاو، شبیه سر گاو است یا نشانه رودخانه شبیه دو خط موازی منحنی.
متون خط میخی ابتدایی و عیلامی ابتدایی
قدیمیترین گزارشهای مکتوب از بینالنهرین، ثبت جدول، مانند معاملات و صورت دارایی است (فهرستها)؛ شامل اعداد (بهطور تصویری) و بهطور فزاینده، اسامی خاص و واژگان برای اقلام طبیعی و مصنوعی و توصیف حالتها (یعنی استفاده از فعل در جمله). در حدود پنج هزار از این اسناد اداری در شهر اوروک در جنوب بینالنهرین کشف شدهاند. تاریخ این اسناد مربوط به اواخر هزاره چهارم است (۳۲۰۰ تا ۳۰۰۰). این دوره از نظر باستانشناسی اوروک ۴ و اوروک ۳ نامیده میشود. لایهها به ترتیب حفاری شمارهگذاری شدهاند؛ پس لایه چهار از لایه سه قدیمتر است. درباره زبان قدیمیترین گزارشها میان محققان اختلاف است، ولی اکنون عموما میپذیرند که این اسناد به سومری نوشته شدهاند. و به راستی خط میخی ابتدا برای نوشتن سومری گسترش یافت. شیوه نگارش در متون اوروک «دوره ابتدایی خط میخی» نامیده میشود. در حفاریهای باستانشناسان آلمانی در شهر اوروک، در جنوب بینالنهرین، حدود پنج هزار لوح به دست آمده که منبع اصلی برای مطالعه دوره ابتدایی خط میخی هستند. متون اوروک جملهبندی ندارند و بنابراین دستور زبان آنها قابل مطالعه نیست. نشانههای بهکاررفته عمدتا چهار نوع اطلاعات را ارائه میکنند:
۱- عدد برای مشخصکردن مقدار، ۲- نوع کالای مورد شمارش مثلا غله یا گوسفند، ۳- نام اشخاص دخیل در معامله و ۴- القاب اشخاص و حرفه ایشان. نشانهها بهطور کامل کلمهنگار (logogram) هستند و نظام هجانگاری (syllabic writing) هنوز ابداع نشده است. فعل در این متون نادر است و آنجا که هست، معنای آن نامعلوم است.
متون عیلامی ابتدایی از سایتهای متعدد در سراسر ایران مانند شوش، انشان و تپه سیلک پیدا شدهاند، اما اکثریت متنهای موجود از شوش آمدهاند. امروز تقریبا هزارو ۶۰۰ متن عیلامی ابتدایی در دست است که حدود ۱۰هزار سطر نوشته دارند. تاریخ این متون که هنوز بهطور کامل رمزگشایی نشدهاند، به ۳۳۰۰ تا ۳۰۰۰ پیش از میلاد برمیگردد. متون عیلامی ابتدایی هنوز کاملا رمزگشایی نشدهاند و ارتباط آنها با عیلامی خطی یا ترسیمی، با حدود ۸۰۰ سال بین این دو نظام، در حد حدس و گمان است. بااینحال، برای رمزگشایی خط «عیلامی خطی» تلاشهای بسیاری در این سالها صورت گرفته که ازجمله آنها میتوان به مطالعات والتر هینتس و استاد عبدالمجید ارفعی اشاره کرد که البته به دلیل کمبودن تعداد متون، امکان رمزگشایی وجود نداشته است. اخیرا فرانسوا دوسه با مشارکت و همکاری کامبیز طبیبزاده، متیو کِروران، ژان پیِتروُ باسِلو و جیانی مارکِزی با انتشار مقالهای در مجله آلمانی آشورشناسی، مدعی رمزگشایی این خط شدهاند که مورد تأیید بسیاری از استادان برجسته همچون «مانفرد کربرنیک»، «متیو استولپر»، «پیوتر استانکلر» قرار گرفته است و این رمزگشایی پیشرفتی بزرگ در مطالعات عیلامی است و سابقه ابداع «نظام الفبایی» را به اواخر هزاره سوم در ایران میرساند.
حسین بادامچی
*پژوهشگر ارشد دانشگاه جانز هاپکینز و عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران
منبع: روزنامه شرق