میراث مکتوب – هر متنی دارای ویژگیهایی است كه آن را از دیگر متون متمایز میسازد. برخی از این ویژگیها موجب ارزشمند شدن آن متن در میان آثار مشابه خواهد بود. دربارۀ شاهنامۀ فردوسی میتوان گفت كه یكی از مهمترین ویژگیهای آن پیروی از راستی و دشمنی با بتسازی و دروغپردازی است. بزرگترین پهلوانش پس از سالها دلاوری آنگاه كه در كهنسالی با جوانی همنبرد شده و خود را به زیر تیغ او میبیند با حیلهگری خود را از چنگ او میرهاند و آنگاه كه در آوردی دیگر بر آن جوان دست مییابد به ناجوانمردی جان او را میستاند ؛ و شگفتا كه روزگار، نیرنگبازی او را با پاسخی سخت تلخ رویاروی میكند: این جوان فرزند اوست. یا آنجا كه از فریدون – سرنگون كنندۀ حكومت ضحّاك- سخن میرودْ فردوسی چنین میسراید:
- فریدون فرّخ فرشته نبود ز مشك و ز عنبر سرشته نبود
- به داد و دهش یافت آن نیكوی چو نیكی سگالی فریدون توی
ایران كه در روزگار فردوسی در آستانة دوری از خردورزی و گرایش به خرافهپرستی و شخصیتپرستی پای نهاده بود، نیاز به هوشمندی و خردورزی داشت و فردوسی در اثر جاودانۀ خود آینهوار این نیاز مردمان سرزمین خود را نمایانده است.
برخی كه با شاهنامه آشنایی ندارند میپندارند كه شاهنامه ستایشنامۀ پادشاهان پیش از اسلام است امّا بهراستی چنین نیست. همانگونه كه در شاهنامه با دادگریها و دادگران رویاروییم به یادكرد یزدگرد بزهگر و همالانش نیز برمیخوریم. حتّی اسكندر را كه در پندار ایرانیان گجسته بوده است، میبینیم كه شخصیتش در شاهنامه بر پایۀ منابع دورۀ اسلامی پرداخته شده و اتّفاقاً پادشاهی نیك و عدلپرور است. خوب كه بنگریم خواهیم دانست كه شاهنامه در كنار پرداختن به خوبیها و پهلوانیها ، نمایانندۀ ستمكاریها ، نیرنگبازیها و ضعفهای حكومتگران این سرزمین در تاریخ اساطیری پیش از اسلام بوده است.
شاهنامۀ فردوسی متنی است که پس از پایان سرایش، همواره مورد توجّه ایرانیان بوده است و تعداد نسخه های این اثر در طول قرون، گواهی استوار بر این توجّه است. جالب توجّه آنکه یكی از کهن ترین گزارشهای تصحیح متون فارسی مرتبط با تصحیح متن شاهنامه اندكی پیش از 735 ق است ؛ گزارشی كه حمداللّٰه مستوفی در آغاز ظفرنامه از كار خود ارائه كرده است. با این حال كار افرادی چون حمدالله مستوفی در برابر شیوهها و امكاناتی كه امروزه برای تصحیح متون فراهم آمده پاسخگوی نیازهای معاصر نیست و از همین روی متن شاهنامه بیش از یك سده است كه پیاپی با تصحیحات تازهای در دسترس پژوهشگران نهاده میشود. یکی از تازه ترین این تصحیحات، انتشار «داستان رستم و سهراب» است.
با توجّه به حجم شاهنامه، انجام هر پژوهش جدید روی آن سال ها زمان می برد و لذا یکی از راهکارها، انتشار متن علمی و انتقادی داستان های مستقلّ شاهنامه است. در گذشته نیز شاهد انتشار چنین بخش هایی بودیم که شاخص ترین نمونه هایش انتشار برخی از داستان های شاهنامه زیر نظر استاد زنده یاد مجتبی مینوی در بنیاد شاهنامه است.
البته دربارۀ انتشار اخیر «داستان رستم و سهراب» باید توجّه داشت که آقای خالقی مطلق پیش از این تمام متن شاهنامه را –جز برخی بخش ها- بصورت علمی و انتقادی منتشر کرده اند و با توجه بدانکه انتشار متن، چندین دهه به طول انجامیده بود، اکنون در صدد هستند تا متن را بار دیگر با توجّه به تجربه این سالیان و منابعی که بعدها یافته شده منتشر سازند. تا جایی که ما آگاهیم، آقای خالقی مطلق در صدد انتشار کل شاهنامه با بازبینیهای نهایی خود هستند و لذا بخش منتشر شده را شاید نتوان بخشی از آن کار کلی دانست؛ امّا به هر حال این متن، بخشی از شاهنامه با آخرین بازبینیهای ایشان است.
آقای خالقی مطلق در پیشگفتار کتاب اشاره کردهاند که یکی از دلایل ناشناخته ماندن شاهنامه، حجم گستردۀ آن است و لذا یکی از راهکارهای سودمند برای شناساندن این متن به خوانندگان، انتشار داستانهای اثر بصورت جداگانه و همراه با توضیحات کافی برای خواننده است. بنابراین، این داستان بعنوان یکی از این داستانها برگزیده شده است.
شیوۀ آماده سازی و ساختار کتاب نیز گویا به همین منظور برگزیده شده است. کتاب با مقدّمه ای مفصّل از آقای خالقی مطلق آغاز می شود. ایشان در این مقدّمه به بررسی موضوع نبرد پسر و پدر در افسانه ها و اساطیر ملل گوناگون پرداخته و پیرامون موضوعات مطرح شده در این زمینه بررسی کرده و ضمن آن به داستان رستم و سهراب نیز پرداخته اند.
بخش بعدی کتاب، متن داستان «رستم و سهراب» است. این بخش حاوی 1021 بیت داستان است که بصورت متن تصحیحی و بی یادکرد اختلاف نسخه ها ضبط شده است.
بخش سپسین که شاید از مهم ترین بخش های کتاب باشد، حاوی یادداشت های توضیحی است که به قصد بهتر فهمیدن متن و یا دلایل برگزیدن یک ضبط بر دیگر ضبط ها تدوین شده است. این بخش برای خوانندگان آشنا با متن و بویژه خوانندگانی که با شاهنامه آشنایی چندانی ندارند بسیار سودمند است.
داستان رستم و سهراب در عین اینکه یکی از داستانهای غم انگیز شاهنامه است، یکی از شاخص ترین آنها هم هست و به دلیل ویژگیهای برجستۀ داستانی که در آن هست در گذشته نیز مورد توجّه مردم بوده چنانکه حتی در نقالی و پرده خوانی ها، یکی از اصلی ترین داستانها بوده است.
آنگونه که آقای خالقی مطلق در پیشگفتار یادآور شده اند در شکل گیری و انتشار داستان رستم و سهراب، آقایان دکتر محمّد افشین وفایی و پژمان فیروزبخش سهم بسزایی دارند و در آماده سازی و تنظیم مطالب و نیز ارائۀ برخی پیشنهادات و یادآوری برخی کاستیها در تدوین داستان رستم و سهراب با آقای خالقی مطلق همیاری کرده اند.
آنگونه که بر روی جلد کتاب درج شده، این داستان بعنوان نخستین اثر از سری «مجموعه داستانهای شاهنامه» منتشر شده و لذا میتوان گمان برد که دست کم چند داستان شاخص دیگر از شاهنامه در این سری منتشر شود.
علی صفری آققلعه