میراث مکتوب- کتاب «وزارت در اندیشه تاریخنگاران عهد ایلخانی» نوشته رضا بیطرفان از سوی نشر چاپار منتشر شد. در این کتاب وزارت در اندیشه تاریخنگاران عهد ایلخانی بررسی و تحلیل شده است. تاریخنگاران ایلخانی که انواع تاریخنویسی را در عصر خود برجای گذاشتند، در دوران پس از خلافت به ثبت تلاشهای وزیران و دیوانسالاران ایرانی پرداختند و با تأکید بر اهمیت جایگاه مشاوره و رایزنی و ضرورت حضور وزیران در کنار شاهان، الگوی نظری و کاربردی برای پادشاهان کمتجربه ایلخانی تدارک دیدند.
این کتاب پس از مقدمه در ۴ فصل تنظیم شده است. اندیشه ایرانی در سدههای نخستین اسلامی، اندیشههای ملکداری ایرانی در عهد ایلخانان، تاریخنگاری عهد ایلخانان و رویکرد تاریخنگاران عهد ایلخانی به نهاد وزارت فصلهای چهارگانه را شامل میشود. پایانبخش کتاب نیز منابع و مآخذ آمده است.
افزایش حجم توجه به نهاد وزارت در تاریخ نگاریها
تاریخنگاری هر قوم و ملتی بازتابی از تفکر و نگرش آن قوم و ملت به جهان انسان و جامعه پیرامون اوست و آن را میتوان حاصل ارتباط متقابل میان مورخ و حوادث دانست که به صورت نوشتاری بروز کرده است. تحلیل و ارزیابی رویکردهای تاریخنویسان در هر دورهای امری مهم در شناخت جریان معرفتی آن دوره است نگرش تاریخنگاران به مسائل مختلف تحت تأثیر عوامل گوناگون شکل میگیرد اهل قدرت جذابترین موضوع برای تاریخنویسان ایران بودهاند و بیشتر وقایع پیرامون آنان ضبط و ثبت شده است. میزان توجه به هر یک از ارکان قدرت و اولویت بخشی به عاملیت و نقشآفرینی هر یک تابع تمایلاتی است که خودآگاه یا ناخودآگاه بر قلم تاریخنگاران اثر میگذارد.
غلبه اقوام بیگانه در اهمیت یافتن نقش دیوانسالاران و صاحبان اندیشه تأثیرگذار بود و تاریخنگاران را به سوی همدلی با ایشان کشانید. تلاشها برای تحقق آرمانهای جریان ایرانی به سردمداری وزیران بازتابی گسترده در تاریخنویسی ایران داشت و تغییر رویکرد تاریخ نگاری ایران بعد از اسلام را سبب شد وزیران که اغلب از خاندانهای کهن ایرانی بودند آرمان جریان ایرانی یعنی تعدیل خوی مهاجمان و آموزش فرمانروایی درست به ایشان را دنبال میکردند. از این رو حجم توجه به نهاد وزارت در تاریخ نگاریها افزایش یافت.
دستاوردهای عصر ایلخانی گامی برای تحقق هویت ملی ایرانی
تاریخنگاران ایلخانی که انواع تاریخنویسی را در عصر خود به جای گذاشتند در دوران پس از خلافت به ثبت تلاشهای وزیران و دیوانسالاران ایرانی پرداختند و با تأکید بر اهمیت جایگاه مشاوره و رایزنی و ضرورت حضور وزیران در کنار شاهان الگوی نظری و کاربردی برای پادشاهان کم تجربه ایلخانی تدارک دیدند ایلخانان علیرغم تسامحی که از خود نشان میدادند در بهکارگیری روشهای مؤثر کشورداری خام و بی تجربه بودند و مناسبات جامعهای متمرکز و یکجانشین را درک نمیکردند. آنها خود را در چارچوبی نا آشنا میدیدند که هر چه زمان پیش میرفت پیچیدگیهای بیشتری از روابط قدرت در برابر ایشان قرار میگرفت.
مشروعیت وی به ویژه از دوران مسلمانی دیگر وابسته به دربار مرکزی مغول نبود. آنها فرمانروایان مسلمان ایرانی شده بودند که وزیرانی خردمند را در کنار خود میدیدند؛ وزیرانی که مأوای ایرانیان شده و احیای میراث فرهنگی ایران را ناخواسته عهدهدار شده بودند دستاوردهای عصر ایلخانی گامی بلند برای تحقق هویت ملی ایرانی به شمار میرود ادبیات و تاریخ در سایه توجهات ایلخانان و حمایت و تسامح ایشان شکوفا شد و آخرین نسل از دیوانسالاران بزرگ ایران زمین در این عصر ظهور یافت وزارت در این میان مهمترین ابزار دستیابی به آرمانهای تاریخنگاران بود. شکوفایی مملکت به باور تاریخنگاران این دوران در همراهی تیغ ملوک و سلاطین با قلم وزیران و دیوانیان بوده و آبادانی کاخ کشورداری در گروی یاری و مشاورت و توسل به خرد و تدبیر اهل قلم بود.
در نتیجه تاریخنویسان ایلخانی تأکید فراوانی بر عاملیت و اثرگذاری وزیران در تحولات داشتند و امیال و آرزوی خود را در نهاد وزارت و عملکرد وزرای ایران مدار جستوجو میکردند تاریخنگاری ایلخانی چرخشی محسوس برای ثبت و ضبط نقشآفرینی وزیران داشتهاند و در تحلیل حوادث از گفتمانی وزیر محور برخوردار بوده جایگاه وزارت در ساختار قدرت و اهمیت آن در مناسبات قدرت آداب وزارت و موانع و چالشهای آن در تاریخنگاری این عهد به چشم میخورد. همچنین، رونق کیفی و کمی و گستردگی مکانی و زمانی متون تاریخی در عصر ایلخانی زمینه را برای شرح و بسط نظری الگوی وزارت و پرداختن به جوانب آن از هر نظر فراهم آورده است.
وزارت در جایگاه چشم و گوش سلاطین
عملی شدن خواستههای جریان ایرانی جز با نظریهپردازی وزیران تاریخنگار و سایر اهل قلم میسر نمیشد. وزیران آخرین امید ایرانیانی بودند که ویرانی ملک و مملکت خود را میدیدند و راهی جز تسلیم و پذیرش قوانین قوم غالب نداشتند؛ قوانینی که با سیاست ورزی وزیران و حضور پررنگ ایشان در مناسبات قدرت تعدیل شد و برای منافع عموم مردم قرار گرفت تاریخنگاران همانگونه که ایلخانان را در قالب سلطانی مسلمان نشاندند و مشروعیتی الهی به ایشان بخشیدند، سایر وجوه اندیشه ایرانی در کشورداری را نیز بر ایشان تحمیل کردند وزارت در جایگاه چشم و گوش سلاطین تعریف شد و وظایفی خطیر به این گروه محول شد.
این اثر در چهار فصل ساماندهی شده است. در فصل اول ابتدا به تحولات ایران بعد از اسلام و احیای میراث فکری ایرانیان پرداخته میشود. سپس جایگاه نهاد وزارت در ایران بعد از اسلام و تاریخنگاری و وزارت مورد بررسی قرار میگیرد. فصل دوم به اصلیترین تحولات و عمدهترین چالشهای دوره ایلخانی همراه با روند بازتولید الگوی کشورداری ایرانی اشاره شده است. تاریخنگاری ایلخانی و خاستگاه دانش و بینش تاریخنگاران این دوران موضوع فصل سوم خواهد بود. در فصل چهارم و پایانی رویکرد تاریخنگاری ایلخانی در چهار بخش حجم توجه به وزارت جایگاه وزارت در ساختار قدرت نقش آفرینی وزارت و آسیب پذیری وزارت بررسی و تحلیل میشود.
بازخوانی متون تاریخنگاری ایران
تحلیل بینش تاریخی و ساختار ذهنی تاریخنویسان امری دشوار و البته ضروری است. آنچه از تاریخ به دست ما رسیده است، محصول اندیشهورزی تاریخنگاران است که هر یک با توجه به خاستگاه اجتماعی و جغرافیایی خود و گرایشها و تمایلات درونیاش به آن پرداخته است. بازخوانی متون تاریخنگاری ایران و رسوخ در دستگاه تاریخپردازی تاریخنویسان اگرچه با دشواریهای فراوانی همراه است پژوهشگر را با گنجینهای عظیم از خواستها و گرایشهای پیدا و ناپیدا مواجه میسازد.
گفتهها و ناگفتههای تاریخنویسان اصلیترین رویکردها در سنت تاریخنویسی ایران زمین را روشن خواهد کرد. از آسیبهای پژوهشهایی با رویکرد پژوهش حاضر این است که پژوهشگر در جایگاه مفسر متن به دنبال گرفتن تأیید از متن برای پیش دانستههای خود است. در این صورت متن به درستی تفسیر نخواهد شد و فهمی حاصل نمیگردد تلاش بر این بود در حد توان با متنهای موجود درگیری رخ دهد تا واقعیت متن به سخن آید و اثر منفی مقدمات معین و جهت دهنده خنثی شود.
کتاب «وزارت در اندیشه تاریخنگاران عهد ایلخانی» نوشته رضا بیطرفان در ۱۳۲ صفحه از سوی نشر چاپار منتشر شد.
میترا خسرویانی
منبع: ایبنا