میراث مکتوب- فریدالدین ابوحامد محمد عطارنیشابوری مشهور به شیخ عطّار نیشابوری از عارفان و شاعران ادبیات فارسی در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری قمری است. او در شهر کدکن نیشابور در سال ۵۴۰ هجری قمری متولد شد. اکثر مورخین و تذکرهنویسان نامش را «محمد»، کنیهاش را «ابوحامد» و لقبش را «فریدالدین» گفتهاند. تخلص او «عطار» و گاهی «فریدالدین» است.
عطار حرفه داروسازی و داروشناسی را از پدرش آموخت و در عرفان مرید شیخ یا سلسله خاصی از مشایخ تصوف نبود و به کار عطّاری و درمان بیماران میپرداخت. او به مدرسه و خانقاه علاقهای نشان نمیداد و علاقهمندی اصلیاش این بود که راه عرفان را از داروخانه پیدا کند.
او علاوه بر شغل عطاری به مدحگویی پادشاهان نیز میپرداخت. جامی در نفحاتالانس خود ذکر کرده است: «روزی عطار در دکان خود مشغول به معامله بود که درویشی به آنجا رسید و چند بار با گفتن جمله «چیزی برای خدا بدهید» از عطار کمک خواست ولی او به درویش چیزی نداد. درویش به او گفت: ای خواجه تو چگونه میخواهی از دنیا بروی؟ عطار گفت: همانگونه که تو از دنیا میروی. درویش گفت: تو مانند من میتوانی بمیری؟ عطار گفت: بله؛ درویش کاسة چوبی خود را زیر سر نهاد و با گفتن کلمه «الله» از دنیا رفت. عطّار چون این را دید، شدیداً منقلب شد و از دکان خارج شد و راه زندگی خود را برای همیشه تغییر داد. عطار پس از اینکه حال درویش را دید، دست از کسب و کار کشید و توبه کرد و به ریاضت و مجاهدت با نفس مشغول شد.» او در سال ۶۱۸ ه.ق در شادیاخ نیشابور دیده از جهان فرو بست و آرامگاهش در نزدیکی شهر نیشابور واقع شده است.
ویژگی آثار عطار
ویژگی آثار عطار اندیشههای عرفانی اوست؛ اندیشههایی که او آنها را با زبان تمثیل و در قالب داستان و حکایت بیان کرده است. ویژگی دیگر دیوان عطار، وجود غزلیاتی است که به صورت روایی سرگذشت احوال گذشتگان را با احوال درونی خویش آمیخته است. عطار مبتکر غزلهای طولانی و شاعری درونگرا و اهل قبض است و مهمترین مضمون اشعارش عشق همراه با درد است و عشق بدون درد را نمیپذیرد. عشق در اشعار او عشقیست که عاشق را دچار حیرت میکند و او را به وادی فنا میکشاند.
محتوای فکری عطار
محتوای فکری عطار در موضوعات بیان شده نو و بدیع نیست و نظر وی ادامه فکر و تعالیم گذشتگان است اما شیوه بیان او به خاطر سادگی و استفادهاش از تمثیلهایی که صورت قصه دارد، باعث پذیرش آن از جانب خاص و عام شده است. عطار در قالب قصهپردازی، معانی والا و دقایق معرفتپرور و لطائف روحنواز عرفانی را به زبانی سَلیس و بیتکلّف و در سبک شیوا و روان بیان کرده است. او کتابهای متعددی داشته و تذکرهنویسان نیز در بیان آثارش مبالغه کردهاند و در برخی تذکرهها بدون ذکر نام، تعداد کتابهای او را به ۱۱۴ یعنی به تعداد شمار سورههای قرآن کریم رساندهاند. آثار عطار به دو دسته منظوم و منثور تقسیم میشود که شامل «الهینامه»، «مصیبتنامه»، «منطقالطیر»، «اسرارنامه»، «مختارنامه»، «تذکرةالاولیاء» و دیوان اشعار (غزلیات، قصاید و رباعیات) است.
منطِقُالطِّیر (مقاماتالطیور)
منظومهایست از عطّار نیشابوری درقالب مثنوی و یکی از مهمترین داستانهای رمزی است. «منطقالطیر» با موضوع عرفانی و تعلیمی، درباره مراحل و منازل در راه جستن عرفان یعنی شناختن رازهای هستی است. در «منطقالطّیر» عطار هفت منزل هست که عطار آنها را هفت وادی یا هفت شهر عشق مینامد. این هفت منزل عبارتند از: طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت و فقر. سرانجام به فنا میانجامد. در این داستان گروهی از مرغان برای جستن و یافتن سیمرغ، سفری را آغاز میکنند. در هر مرحله، گروهی از مرغان از ادامه راه بازمیمانند تا اینکه پس از عبور از هفت مرحله از پرندگان تنها «سی مرغ» باقی میماند و با نگریستن در آیینه حق درمییابند که سیمرغ در وجود خود آنهاست. در نهایت با این خودشناسی، مرغان جذب جذبه خداوند میشوند و حقیقت را در وجود خویش مییابند.
«منطقالطیر» شرح مراحل سیر و سلوک عرفانی و اتّصال به حضرت دوست است. مرغان سالکان راه حق هستند و هدهد هادی و راهنمای سالکان و پیر و مرشدی است که از سختی و مشکلات راه آگاهی دارد و سیمرغ وجود حق است.
مصیبتنامه
یکی از برجستهترین آثار عطّار است که به لحاظ پختگی فکر و تنوع اندیشهها در کمال اهمّیّت است. عطار خود از این اثر با عنوان اندوه جهان نام برده است.
اسرارنامه
منظومهای است که به بیان اسرار میپردازد. «اسرارنامه» حدود ۳۳۰۰ بیت شعر و شامل ۲۲ مقاله است که ابتدا از بحث توحید شروع شده و در مقالات میانی آن به اصطلاحات صوفیه و به بیان عشق میپردازد و از مقالههای نهم به بعد به شدت یاد مرگ و مردن را در خواننده زنده میکند.
الهینامه
این منظومه، حدود ۲۸۰ حکایت با معانی عرفانی است و داستان مناظره پدری با شش فرزند خود را روایت میکند. آغاز این اثر متضمن گفتوگویی با روح انسان کامل است و برای او شش پسر به این ترتیب میشمارد، شامل نفس که در محسوس جای دارد، شیطان که به موهوم میگراید، عقل که از معقولات گفتوگو میکند، علم که معلومات میجوید، فقر که طالب معدومات است و توحید که یک ذات را جویاست. در حقیقت، همین شش فرزند هستند که هر یک از پدر (روح) چیزی درخواست میکنند. هر یک از این پسرها درخواستهایی از پدر خود دارند. پسر اول عاشق دختر شاه پریان است، پسر دوم طالب سحر وجادو، پسر سوم خواهان جام جم، پسر چهارم خواستار آب حیات، پسر پنجم به دنبال انگشتری سلیمان و پسر ششم در جستوجوی کیمیاست.
زبان عطار
زبان عطار گرم و شیرین و ساده و طبیعی است. او در بیان رمز عاشقی و اطوار روحانی سخنش قدرت و شوری دگر دارد و دیوان غزلیات و قصایدش از متداولترین آثار اوست. زبان عطار، بیبدیل و از دیگرانی که سخن گفتهاند بسیار قویتر است.
عرفان و تصوف عطار
عطار با گرایش به عرفان و تصوف به هر طریقی، توانست شاعری ماندگار در تاریخ ادبیات بشود. او مردی بوده است آگاه به علوم و فنون ادبی، حکمت، کلام، نجوم، گیاهشناسی، معرفت ادویه، عقاقیر و محیط بر علوم دینی. از تفسیر و روایت احادیث و فقه به اقتضای شغل خود آگاه بوده و آگاهیش از مبادی طب نیز قابل انکار نیست.
شیخ عطار بسیاری از اکابر و مشایخ را دریافته و با عارفان صحبت داشته و چهارصد کتاب اهل طریقت را مطالعه و جمع کرده و در آخر به مرتبۀ عالم فنا رسیده و منزوی و معتکف شده و نتیجه این دانش و طریقت، سرودن اشعار بسیار نغز و پاکیزه در عالم عرفان و تصوف شده که امروزه جامعه ادبی ایران به آن میبالد.
عطار بعد از سالها زندگی عارفانه در حمله مغول از دنیا رفت. در تاریخ فوت او اختلاف بسیار است. در اینکه عطار به شهادت رسیده است شکی نیست ولی در تاریخ آن مورخین اختلاف نظر دارند و از سال ۶۱۷ تا ۶۲۷ را نگاشتهاند. لیکن آنچه مسلم است شیخ در قتل عام نیشابور شهید شده و این واقعه را مورخین در ۶۱۸ ثبت کردهاند.
عطار و دانش
عطار در «الهینامه» و «اسرارنامه» انسان را به دانش دعوت میکند و از او میخواهد که زندگی بر اساس دانش بنا کند تا مردار نمیرد. عطار دانش را به مانند چراغی میداند که انسان میتواند آن را روشناییبخش راه تاریک پس از مرگ قرار دهد. چشم جان تنها با دانش روشن میشود پس معرفت همانگونه که در کلام امیرالمؤمنین علی (ع) آمده، زندگیبخش و زندگی ساز است:
بینامتنیت عطار
مثنویهای عطار سرچشمه بسیاری از تمثیلها و داستانهایی هستند که مشایخ صوفیه از همان ابتدا برای آرایش مجالس خویش به کار میبردند و بیشتر آنان در سخنان بایزید، جنید و ابوسعید است. همچنین شباهتهای فراوانی را میان آثار گذشته ادبی و عرفانی قرن ششم هجری با عطار میتوان یافت.
عطار نگاهی گسترده به آثار عرفانی قبل از خود بهخصوص عرفان در خراسان دارد. او حکایات و تمثیلاتی را که سنایی در حدیقه خود آورده با بیانی دگر و با هنرمندی تمام در میان حکایات عرفانیاش آورده است و از نظر مضامین و اندیشه عرفانی وامدار گذشتگان بزرگ خویش است. خط فکری او دنباله راه ابوسعید، سنایی و احمد غزالی است.
فاطمه نیروی آغمیونی
منبع: ایبنا