میراث مکتوب- با وجود از سر گذراندن جریانات تاریخی فرهنگی متعدد، آثار ادبی شیخ اجل سعدی شیرازی همچنان از مهمترین حلقهها در زنجیره ادبیات ایران و جهان و منشا الهام بسیاری از اندیشمندان بزرگ محسوب می شود. اما راز این جاودانگی و شکوه در چیست؟
بر اساس مطالعات انجام شده، اندیشه و تفکر شاعر و یا نویسنده از اولین عوامل تعیینکننده بقای اثر ادبی خلق شده به شمار میآید. پشت هر اثر ادبی ماندگار پشتوانهای فلسفی و مستحکم، تفکری نغز و ایدهای قابل تامل نهفته است.
در این مختصر بر انعکاس فلسفه فکری و کلامی استاد مسلّم سخن، سعدی شیرازی در اثر فاخر او بوستان نگاهی خواهیم داشت.
برخی صاحبنظران، سعدی را ایدهآلگرا و بوستان سعدی را آیینه آرمانشهر زاده ذهن شاعر میدانند. البته سعدی خود هرگز تعبیر آرمانشهر و یا مدینه فاضله را به کار نبرده است چراکه در روزگاران معاصر با او فلسفه و مفاهیم فلسفی از رونق افتاده بود و جای خود را به اندیشههای اشراقی داده بود.
نخستین کسی که بحث آرمانگرایی را مطرح کرد و از مدینە فاضله سخن گفت، افلاطون (۴۴۸-۳۲۸ ق) بود. او اصطلاح ایدهآلیسم و یا همان آرمانگرایی را درمقابل رئالیسم و عالم محسوسات به کار برد و ایدهآلهای ذهنی خود را مفاهیمی خارج از دید و غیرقابل لمس معرفی کرد. در واقع افلاطون منشأ معرفت را عقل و مستقل از تجربه حسی میدانست. افلاطون پس از طرح آرمانگرایی، طرح آرمانشهر را مطرح کرد و رفتهرفته نوعی ادبیات آرمانشهری یا همان مدینه فاضله بنا نهاده شد.
پس از افلاطون به عنوان پیشاهنگ مکتب ایدهآلیسم، فیلسوفان، جامعهشناسان و شعرای فراوانی در این میدان به نظریهپردازی پرداختند و شهر آرمانی خود را توصیف کردند. در جهان اسلام، فارابی (۳۳۹-۲۶۰ ق) نخستین فیلسوف و اندیشمند اسلامی بود که با الهام از آموزههای سنت کلاسیک در یونان باستان به نظریهپردازی در مورد مدینه فاضله پرداخت.
اگرچه تفکر فلسفی فارابی (۳۳۹-۲۶۰ ق) متاثر از افلاطون بوده است اما اساس تفکر او بر یک جهانبینی اسلامی استوار است. در تعریف مدینه فاضله، فارابی دیدگاهی سلسله مراتبی داشته و نظام جامعه را در قالب هرمی از بالا به پایین به تصویر کشیده است. در راس این هرم مقام اول جامعه که متصل به عقل فعال و وحی است قرار دارد و سایر افراد با الگوبرداری از او در جهت ساخت مدینه فاضله حرکت میکنند. در این مدینه، توحید و یکتاپرستی حاکم بوده و اعتقاد به دنیای پس از مرگ جزو اعتقادات اصلی شهروندان محسوب میشود.
در ایدهالیسم ارائه شده توسط ابونصر فارابی، هدف و غایت مدینه فاضله دستیابی به سعادت و رسیدن به کمال انسانی است که تحقق آن جز در سایه تعلیم و تربیت صحیح افراد به عنوان ارکان اساسی جامعه امکانپذیر نیست.
با این توصیفات سعدی شیرازی تا چه حد ایدهآلگرا بوده است؟ سعدی شاعر بلندآوازه ایرانی با تاثیرپذیری از آموزههای قرآنی و حدیث از یک سو و مکاتب فکری و فلسفی از سوی دیگر با ظرافتی بینظیر از دردهای جامعه پرده برداشته و با شراب عشق الهی دردمندان را جان تازه بخشیده است. نکته حائز اهمیت این است که هرچند سعدی شیرازی با نگاهی واقعبینانه تصویری زنده و عینی از دنیا و زشتیها و زیباییهایش ارائه میدهد اما افق دید او به سوی آرمانهای والای انسانی و آسمانی است که در چارچوب آرمانشهری زاده خیال شاعر ترسیم شده است. از این رو میتوان او را نه یک آرمانگرای مطلق بلکه واقعنگری آرمانگرا و سازنده دانست.
به بیان دیگر بوستان سعدی قضاوتی واقعبینانه از وضعیت جامعه معاصر با شاعر را انعکاس میدهد و در عین حال خواننده را به امکان تغییر در جهت تحقق بسیاری از آرمانها و مطلوبها امیدوار میکند. سعدی شیرازی با درکی عمیق از اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه در لایههای پیدا و پنهان بوستان آرمانشهری را که بر پایه مضامین اخلاقی و شرعی استوار است ترسیم میکند، به مفاهیمی که در مقابل ارزشهای این آرمان شهر است میتازد و مردم را به حرکت در جهت تحقق ایدههای متعالی این آرمانشهر فرا میخواند. درواقع همچون فارابی سعدی بر نقش پررنگ افراد جامعه در طراحی مدینه فاضله تاکید دارد و حتی بر این باور است که حکومت، میزانی از مشروعیت خود را از اقبال مردم اخذ میکند.
اما آنچه شهر آرمانی آفریده ذهن سعدی را از آرمانشهر افلاطونی متمایز میسازد تحققپذیری ایدهها و آرمانهای خلقشده توسط سعدی شیرازی است که طرحواره ذهنی او را از ناکجاآباد بودن مبرّا میسازد. در واقع اگرچه سعدی همچون افلاطون غایتگراست اما اصول سعادت جامعه را بر پایه غایت بنا ننهاده است.
به راستی اعتدال در اندیشه و افکار سعدی که در کنار شهامت و صراحت کلام او رخنمایی میکند خاص و ستودنیست. این اعتدال نه تنها آرمانهای او را در سایه ایمان و آگاهی افراد جامعه دستیافتنی کرده است بلکه به شاعر اجازه داده است تا بر مرکب رئالیسم انتقادی به سوی ایدههای آرمانی و متعالی رهسپار شود. این چنین است که هیچآبادی که در آرمانشهر افلاطونی تعبیر شده است در مورد شهر آرمانی سعدی معنا پیدا نمیکند.
انسان در کلام سعدی خلیفه الهی و بشارتدهنده صلح، عدالت اجتماعی و انسانیت است. باده ناب الهی که در اشعار او جاریست انسان متعالی را سرمست میکند اما در شهری خیالی بلاتکلیف نگه نمیدارد. برخلاف بسیاری از شاعران معاصر با سعدی که دوری از خلق، خلسه و خلوتگزینی را راه تجلی حق میدانستند، سعدی رسالت انسان را بیداری، تعلیم و تربیت، تهذیب نفس، گسترش عدالت، صلح طلبی، اخلاقمداری، پرهیز از مردمآزاری و حرکت به سوی ایدهآلها در سایه آموزهای دینی و الهی میداند. از این رو سعدی شیرازی را به عنوان یک مصلح اجتماعی توانمند و معلمی ژرفاندیش با نگرشی متعالی و نگاهی آرمانگرایانه میشناسند.
از منظرسعدی، شکلگیری طبقات گوناگون و لایههای مختلف در هر جامعهای واقعیتی انکارناشدنی است اما انسان در هر طبقه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دارای کرامت و منزلت و ظرفیت لازم برای رسیدن به آرمانهای والای انسانی است.
با بررسی بوستان سعدی در مییابیم که جایگاه متعالی آثار ادبی پارسی در ایران و جهان تا حد قابلتوجهی مرهون تفکر، تعمق و فلسفه نهفته در دل این آثار است. حکایات و آموزههای دینی، تعلیمی، اجتماعی و اخلاقی در بوستان بر اندیشههای متعالی و در عین حال واقعگرایانه سعدی استوار است که تحقق آنها را امکانپذیر میکند.
شاخصههای اجتماعی وحقوقی در بوستان سعدی میتواند در تبیین الگوهای مدیریت شهری موثر باشد. از این رو لزوم پژوهشهای میانرشتهای گستردهتر در خصوص سعدیشناسی و نقد عملی آموزههای این شاعر و اندیشمند پارسیزبان پیشنهاد میشود.
الهام امینایی، پژوهشگر ادبی و استاد دانشگاه آزاد اسلامی
منبع: ایبنا