میراث مکتوب- مراسم بزرگداشت یکصدمین زادروز عبدالحسین نوایی، چهره ماندگار رشته تاریخ در ایران، و رونمایی از کتاب «نوای تاریخ» مشتمل بر یادداشتها و مقدمههای عبدالحسین نوایی روز چهارشنبه ۱۸ مردادماه ۱۴۰۲ در مرکز هنری نقش برگزار شد.
دکتر محمدتقی امامی خویی، پیشکسوت تاریخ در آئین نوای تاریخ، گفت: دوستان نوایی اکثرا رفتهاند و مشکل است که از رونق گذشته صحبت کنیم. من در جوانی دوستانی گزیدم، با هر آنکه شما دوستش میدارید من دوست بودم. دوستانی بودیم که سفرهای زیادی با هم رفتیم و روزهای زیادی را با هم گذراندیم.
وی افزود: در ادبیات آذری به دوست بسیار بها میدهند. این محفل را هم دوستان زندهیاد دکتر نوایی تشکیل دادهاند. نوایی دوست خوبی بود. او دائرهالمعارفی برای ما بود. در علوم انسانی هیچکسی عالم نیست و هر کس بر گوشهای از علم تسلط دارد و دوستان در کنار هم کامل میشوند. من هر مشکلی که داشتم با زریاب خویی مطرح میکردم و بعد از او با زندهیاد نوایی احساس نزدیکی داشتم. نوایی از هر نظر انسان برجستهای بود.
عبدالحسین نوایی حضور عباس اقبال آشتیانی، مرحوم قزوینی و ملکالشعراء بهار را درک کرده بود
در ادامه این آئین بزرگداشت دکتر محمد ترکمان، تاریخ پژوه گفت: از الهام ملکزاده برای نواییپژوهی تشکر میکنم. در اواخر دهه ۶۰ به همراه آقای جواهری و منعم در موسسه پژوهشهای تاریخی مشغول فعالیت بودیم. این موسسه پناهگاهی بود برای کسانی که در مجموعههای رسمی کمتر میتوانستند حضور داشته باشند. زندهیاد دکتر عبدالحسین نوایی، دکتر غلامحسین زرگرینژاد، زندهیاد اسماعیل رضوانی و زندهیاد ناصر تکمیلهمایون به موسسه رفت و آمد داشتند. از حضور دکتر نوایی بهره میبردیم. خصوصا از زمانی که قرار شد، فصلنامه تاریخ معاصر منتشر شود. ده شماره از این فصلنامه منتشر شد که در ادامه قرار شد مستقل نباشد که امیدوارم در انتشار اسناد ذیقیمتی که در آن مجموعه وجود دارد، موفق باشند.
وی افزود: باید مشخص میکردیم که تاریخ معاصر به چه دورهای اطلاق میشود، که از آغاز دوره قاجاریه تا سال ۵۷ مبنای تاریخ معاصر قرار گرفت. دکتر عبدالحسین نوایی حضور عباس اقبال آشتیانی، مرحوم قزوینی و ملکالشعراء را درک کرده بود که اینها از شانس بزرگ این عزیز است. بیشتر اطلاعات زندهیاد نوایی دائرهالمعارفی است. او از دقایق عمرش بهره برد و اینهمه تالیف و تحقیق تحویل جامعه داده است.
ترکمان بیان کرد: در دوره قاجار و پهلوی به گونهای کودتایی شده بود، در این دو دوره نمیتوانستند از دوره گذشته تعریف کنند. در بدنمایی ید طولایی داشتند. مرحوم نوایی عنوان میکند که اینگونه نیست، خدمات بزرگی در این دوره انجام شده است. وی تاکید داشت که مطالب را با زمانه خودتان قضاوت نکنید، کار عادلانه و منصفانهای نیست. تاریخ قاجاریه به دوره ما نزدیک است و رخدادهای بعدی در دامان آن اتفاق افتاده است. تاکید داشت که روی این دوره توجه و دقت بیشتری بشود.
وی در ادامه گفت: یکی از ویژگیهای استاد این بود که علیرغم بار علمی تفرعن علمی و سنی نداشت. با همه نشست و برخاست میکرد و اجازه میداد از خرمن دانش وی برخوردار شویم. جایگاه خود را تشخیص داده بود و این ارزشمند است. او میگفت؛ وظیفه من در این حد است که به عنوان فردی که برای فرهنگ دلسوز است و نمیخواهد این فرهنگ از بین برود، این توجه را بدهم و یادآوری کنم.
ترکمان افزود: به جای اینکه حرفهای خیلی بزرگ بزنیم و آرزوهای بزرگ بکنیم، بهتر است همچون زندهیاد نوایی کاری ماندگار انجام بدهیم. او معتقد بود تاریخ ایران را با وجود اینهمه انسان دانشمند که دیگر نباید غربیها بنویسند. مرحوم نوایی در هر حوزهای کاری انجام داد تا امور کشور به سامان برسد.
عبدالحسین نوایی دقت نظر بالایی داشت
در ادامه این نشست دکتر عطاءالله حسنی، استاد تاریخ دانشگاه شهید بهشتی گفت: من این شانس را داشتم که از شاگردان زندهیاد نوایی بودم. در رسالهای که ارائه دادم مشاور من بودند و از حضور وی بسیار بهره بردم. دقت نظر بالایی داشت. از نخستین کارهایی که به انجام رسانید، تصحیح نسخ خطی بود. «تاریخ آل مظفر» نخستین کتاب عبدالحسین نوایی است. در سال ۶۴ که این کتاب به چاپ دوم رسید، یادداشت کوچکی اضافه کرد و در آن از ناشر قبلی گله کرد و نوشت؛ ۲۸ سال قبل کتاب حاضر را به ناشر سپردم اما آنطور که میخواستم مطلوب از کار درنیامد. بیتوجهی ناشر چنان بود که پس از مدتها تاخیر فهرست اعلامی که فراهم آورده بودم، چاپ نکرد. این اولین خاطره تلخ از نخستین کاری بود که برای آن زحمت بسیار کشیده بود.
وی افزود: استادان تمام توان خویش را به کار میگیرند تا متنی منقح منتشر کنند. کار تصحیح متون در ایران دشوار است. هنرهای متعدد و دانش زبانی میخواهد. مصحح باید مسلط به زبان فارسی باشد و زبان عربی و ترکی را نیز بداند. متون ما در این سه زبان اشتراک دارند و اگر مصحح یکی از این سه زبان را نداند، دچار مشکل میشود. وظیفه مصحح این است که لفظ را به زبان اصلی برگرداند. اگر حافظ مدام دم از رقیب میزند آیا رقیب او با رقیب امروزی در طلب تشخیص واحد همگام است؟ رقیب در اشعار حافظ مراقب معشوق است. معنای واژه تا امروز تغییر کرده است.
حسنی بیان کرد: باید متون را به زمان خود متن برگردانیم و معنا کنیم. اینها ضعفهایی است که در تصحیح نسخ خطی مشاهده میشود. در تصحیح نسخ خطی دقت نمیکنیم. اگر اشعار، ماده تاریخ و نقل قول مستقیم را تغییر بدهیم، متن ارزش تاریخی خود را از دست میدهد.
دانش ادبی عبدالحسین نوایی بینظیر بود
در ادامه فایلی صوتی از عبدالرسول خیراندیش، تاریخشناس و تاریخنگار ایرانی پخش شد. خیراندیش در این پیام صوتی گفت: دکتر عبدالحسین نوایی عمری سراسر تلاش و کوشش داشت. او به دو نسل از ایران کمک بسیار کرد. نسلی که عباس اقبال آشتیانی را دیده بود و نسلی که دوره بعد از او را تجربه کرده بود.
وی افزود: دکتر نوایی به عنوان شاگرد عباس اقبال آشتیانی منابع خطی را مورد توجه قرار داد. تا قبل از آن تنها نکاتی از آنها در متون تاریخی عرضه شده بود. همزمان و همگام با مرحوم نوایی نیز به این کار پرداختند اما دانش ادبی دکتر نوایی بینظیر بود که توفیق وی را در این عرصه بیشتر کرد.
عبدالحسین نوایی بقیهالسیف ادیبان تاریخگر بود
دکتر الهام ملکزاده، مولف کتاب «نوای تاریخ» در مراسم رونمایی از این کتاب که همزمان با یکصدمین زادروز استاد فقید و چهره ماندگار رشته تاریخ در ایران، دکتر عبدالحسین نوایی برگزار شد؛ گفت: وقتی سخن از رونمایی کتاب «نوای تاریخ» و برگزاری یادنامهای به این منظور به میان آمد، با دکتر یگانه شکیب به این نتیجه رسیدیم که این کار را فراتر از جلسه رونمایی یک اثر جدید، دستمایه یادآوری خصال علمی و تاریخنگری و تاریخنگاری دکتر قرار دهیم. از این رو، روز میلاد استاد که با یکصدمین سال تولد وی مقارن بود، انتخاب شد و چنان که گذشت با هماهنگی دکتر صادق حیدرینیا، مدیر مسئول انتشارات نگارستان اندیشه چنین برنامه ارزشمند و فرخندهای در یکی از داغترین و در عین حال سختترین روزهای تابستان ۱۴۰۲ رقم خورد.
وی افزود: با توجه به فرصتی که خداوند شامل حال من کرد و قریب ده سال توانستم به عنوان دستیار وی، شاگردی کنم و بیاموزم مانند آنچه که یک کودک از مادر خود میآموزد تا راه رفتن را بلد شود. تجربه شاگردی استاد نیز راه رفتن در مسیر پژوهشهای تاریخی را برایم ممکن و لذتبخش کرد. از این رو اجازه میخواهم با توجه به تنوع مطالبی که در مجموعه آثار دکتر نوایی و از جمله مجموعه حاضر ارائه شده است، تاریخنگاری و تاریخنگری دکتر عبدالحسین نوایی را از منظر خودم عرض کنم.
ملکزاده بیان کرد: از اوان انقلاب مشروطه که شماری از ادیبان و دانشوران ایرانی با ایرانشناسان اروپایی آشنا شدند و باب مراوده و مکاتبه بین آنها گشوده شد، کسانی از جمله علامه محمد قزوینی، سیدحسن تقیزاده، محمدعلی فروغی و… روشهای نوین پژوهشهای ادبی و تاریخنویسی و تصحیح انتقادی متون گذشته را آموختند و در ایران رواج دادند. به این ترتیب نسلی از ادیبان تاریخنویس در عرصه فرهنگ ایران ظاهر شدند که یکی از شاخصترین و برجستهترین آنان، شادروان عباس اقبال بود که افزون بر خدمات فراوانش، موفق به تربیت تاریخگری به نام عبدالحسین نوایی شد.
وی در ادامه گفت: توجه دکتر نوایی به فخرالدین عراقی و نوشتن رساله دکتریاش درباره وی، از این رو بود که عراقی صوفی بسیار پرشور و تندرویی محسوب میشد که نوایی او را دوست میداشت و به اقتضای جوانی، از تندروی و هنگامهگری او لذت میبرد. نوایی همواره بر آن بود که بر دانش و آگاهی خود بیفزاید و به درسهای دانشگاه بسنده نکند. به همین دلیل هنگامیکه در پاریس بود، روزهای متعددی را در کتابخانه ملی پاریس گذراند و از ساعت ده صبح تا پنج بعدازظهر مطالعه میکرد. پیش از آن نیز وقتی به دعوت عباس اقبال، که استادش در دانشسرای عالی بود به مجله یادگار رفت، همین شیوه را پیش گرفته بود و مرتب میخواند و مینوشت.
ملکزاده بیان کرد: عباس اقبال از سردمداران همان نسل زوالیافته ادیبان بود که به تاریخگری روی آورده بودند، بی آنکه از پژوهشهای ادبی و تفحص و کاوش در دیوان شاعران سدههای گذشته دست شویند. عبدالحسین نوایی نیز از بقیهالسیف ادیبان تاریخگر بود، در کنار تصحیح تاریخ آل مظفر و نوشتن وقایع مربوط به فتح تهران، دیوان محتشم کاشانی را نیز تصحیح کرد و به چاپ رساند. عباس اقبال، در دانشسرای عالی به فراست معلمی، استعداد و علاقه شاگرد خود را به تاریخ دریافته بود و برای همین وقتی در سال ۱۳۲۳، مجله یادگار را بنیان نهاد از دانشجوی ممتاز خود خواست تا در آن مجله با وی همکاری کند.
وی در ادامه گفت: نوایی به جز مجله یادگار و اطلاعات ماهانه، یک چند در مجله توشه که خود آن را پایهگذاری کرده بود، قلم زد و مقالاتی از او در ماهنامه یغما به چاپ رسید. حدود یک سال هم مدیریت ماهنامه فرهنگ را که وزارت فرهنگ منتشر میکرد به عهده گرفت و با کسانی چون هوشنگ اعلم، مهدی اخوان ثالث، محمد زهری، جلال آلاحمد و علی جواهرکلام همکاری کرد. مجله گوهر و دیگر مجلات علمی و ادبی را نیز از نوشتههای خود بینصیب نمیگذاشت. دکتر نوایی افزون بر عباس اقبال، از درس استادان بنام و برجسته آن روزگار از جمله بدیعالزمان فروزانفر، میرزا عبدالعظیم خان قریب و احمد بهمنیار بهرهها برد.
مولف کتاب «نوای تاریخ» افزود: نگاه تاریخی دکتر نوایی به قاجاریه، خلاف اعتقاد رسمی و غالب است. او آنها را بدمطلق و خائن به ملک و ملت نمیدانست و معتقد بود، هر رویداد تاریخی را باید در ظرف زمانی و مکانی خود نسنجیده و افراد را در زمان خودشان دید و با معیارهای همان روزگار درباره آنان داوری کرد. او تاکید میکرد، هرگز نباید با ملاکها و ارزشهای کنونی کسانی را که مثلا در دو سه سده پیش میزیستند، محاکمه کرد و حکم صادر کرد.
دکتر نوایی نمیگفت قاجاریه مردانی بزرگ و نامآور بودند، اما معتقد بود آنان افراد نادرست و خائن نبودند و در میان آنان فقط دو سه نفری را میتوان یافت که به کشور خود خیانت کردند. بقیه میخواستند مملکت خویش را حفظ کنند، اما به سبب نادانی و ناآگاهی و ناآشنایی با دانش اروپاییان در مسائل مربوط به روابط ایران با کشورهای اروپایی و نشناختن استعمار و مطامع قدرتهای اروپایی، اشتباهاتی کردند و ناخواسته آسیبهایی به ایران و ایرانی وارد کردند.
وی با اشاره به کتاب «نوای تاریخ» بیان کرد: امید است این مجموعه که مشحون از نکتههای بدیعی است که خواننده را به یاد گذشته میاندازد و درباره آینده این سرزمین به اندیشه وامیدارد، به کار دوستداران تاریخ ایران بیاید و دانشجویان تاریخ نیز تاریخنگری را از آن بیاموزند.
سلوک نوایی روشنگر راه پژوهندگان راستین تاریخ ایران باشد
در ادامه این مراسم دکتر صفورا برومند، عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ ایران پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی و از دانشجویان شادروان عبدالحسین نوایی، به پیشینه آشنایی وی از سی و دو سال پیش پرداخت و گفت: مجموعه دو جلدی «ایران و جهان» اثر استاد نوایی و کتابی ارزشمند از استاد شادوران دکتر عبدالهادی حائری، روشنگر مسیر پژوهشی استاد در حوزه فعالیت میسیونرها در ایران بوده است.
وی با اشاره به بخشی از خاطرات دوران دانشجویی و نگارش پایاننامه در محضر استاد نوایی، افزود: تسلط استاد بر ادبیات و نکتهسنجی، ویژگی بود که کلاس درس او را به دایرهالمعارفی از اطلاعات ارزشمند و موثق تبدیل میکرد. در واقع، موضوع بحث زندهیاد نوایی، به بیان صرف رخداد تاریخی محدود نمیشد و به خلق semiosphere یا سپهر نشانهای مرتبط با آن رخداد در ذهن دانشجویان منجر میشد. این سپهر نشانهای در کلام استاد، در قالب پرداختن به مباحثی بینرشتهای شکل میگرفت.
بدینترتیب، گاه جغرافیای تاریخی به مبحثی برای تبیین زمینههای یک رخداد یا شکلگیری شخصیتی تاریخی تبدیل میشد و گاه علل برخی مباحث در تاریخ مناسبات خارجی ایران، از منظر جامعهشناسی تاریخی مدنظر قرار میگرفت. آنچه در کلاسهای پربار زندهیاد نوایی درخصوص روابط خارجی ایران مطرح شد، یا در مجموعه «ایران و جهان» گرد آمده، برگرفته از چنین رویکردی است.
برومند سپس در تبیین ویژگی مجموعه سه جلدی «ایران و جهان» بیان کرد: مخاطبان این مجموعه در هر سطح از میزان اطلاع نسبت به تاریخ ایران، به سهولت با چرایی و چگونگی روند ارتباط ایران و جهان طی هفت قرن آشنا میشوند.
عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ ایران در ادامه گفت: برخورداری از قلمی شیوا و فارغ از هر گونه پیچیدگی نگارشی و بیان مغلق، از ویژگیهای شیوه نگارش استاد نوایی است. همچنین صراحت کلام، واقعبینی، دوری از اغراق و پیشداوری، تسلط بر منابع دست اول، ارائه تحلیلهای مبتنی بر نشانهها و شواهد مستدل، استفاده از اشعار و ضربالمثلها برای تشریح مباحث تاریخی از ویژگیهای شیوه تدریس به شمار میرفت.
صفورا برومند افزود: به عنوان عضوی از پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، خرسندم که طی سالهای ۱۳۹۰، ۱۳۹۳ و ۱۳۹۸ در این مرکز علمی، مراسمی برای بزرگداشت استاد عبدالحسین نوایی برگزار شد. همچنین باور دارم که دانشآموختگان وی همواره به عنوان آخرین نسلی که محضر طلایهداران پژوهش و آموزش دانشگاهی در حوزه دانش تاریخ از جمله ایشان، شادروانان دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی و دکتر احسان اشراقی را درک کردند، بر این امر مباهات میورزند و امیدوارم که سلوک، آموزههای اخلاقی و علمی ایشان همواره روشنگر راه پژوهندگان راستین تاریخ ایران باشد.
عبدالحسین نوایی میگفت ایران خانه همه ایرانیان است
در ادامه این آئین بزرگداشت نیلوفر کسری، پژوهشگر تاریخ گفت: آشنایی من با زندهیاد عبدالحسین نوایی به دوره تحصیل من در دوره کارشناسی ارشد برمیگردد. استاد نقش بسیار موثری در زندگی من ایفا کرد. زندهیاد نوایی به ادبیات فارسی تسلط زیادی داشت و تاریخ را بینرشتهای میدید. او از علم جغرافیا و جامعهشناسی در بررسیهای خود بهره میبرد. تاریخ را علی و معلولی میدید.
وی افزود: نوایی معتقد بود مورخ تاریخ باید به کل تاریخ مسلط باشد و بعد به نوشتن در یک دوره بپردازد، چون زندگی ما در چنبره تاریخ معاصر قرار گرفته است. مورخ با بررسی آن میتواند راه درست را به دیگران نشان بدهد. اساس کار را از دوره قاجاریه به بعد قرار میداد.
کسری بیان کرد: اعتقاد داشت رجال و دولتمردان ایرانی هرگز مورد بررسی واقعی قرار نگرفتهاند. شیوه تدریس وی بر پایه پرسش و پاسخ بنا شده بود. در پایان کلاس نیز پرسشهایی را بیان میکرد که دانشجویان موظف به پاسخگویی بودند. همه دانشجویان اجازه استفاده از کتابخانه پربار استاد را داشتند. بسیار دلسوز بود، گرچه زبان تند و تیزی داشت اما با صبر و حوصله به تعلیم دانشجویان میپرداخت. معتقد بود باید مورخ ذهن خود را از حوادث خالی کند، سپس به سراغ دوره مورد بررسی برود.
وی در ادامه گفت: زندهیاد نوایی معتقد بود متن باید ساده و روان باشد. باید برای عموم مردم نوشته شود و از ارجاعات درونمتنی پرهیز میکرد و معتقد بود ارجاع درونمتنی سبب تشویش ذهن خوانندگان میشود. بسیار سختکوش و فعال بود. از سستی آزردهخاطر میشد. از پیچ و تاب دادن وقایع تاریخی برآشفته میشد. حافظه بسیار قوی داشت. از نظر وی ایران خانه همه ایرانیان بود و همه ایرانیان موظف بودند که در تعالی آن بکوشند. عقاید خود را صریح بیان میکرد و میگفت؛ وظیفه من این است که از مشکلات بزرگ در آینده جلوگیری کنم.
در این مراسم همچنین مجموعهای از آثار، اسناد، نشانها و افتخارات نوایی برای آشنایی بیشتر علاقه مندان به نمایش گذاشته شد.
گفتنی است کتاب «نوای تاریخ» مشتمل بر یادداشتها و مقدمههای عبدالحسین نوایی است که به اهتمام الهام ملک زاده فراهم آمده و توسط انتشارات نگارستان اندیشه منتشر شده است.
منبع: ایبنا