میراث مکتوب- نظامی گنجهای حکیم بلند آوازۀ ایرانی با بهرهگیری از شریعت اسلامی و افکار والای عرفانی، با اندوختهای از گـنجینۀ مـعلومات زمان خود، اثری شکوهمند و بس سترگ خلق کرده که در نوع خود بینظیر است. مخزنالاسرار، اوّلین اثر ارزنده از مجموع پنج گنج او به شمار میرود که در حدود سالهای ۵۶۸ ـ ۵۷۰ ه . ق به سـلک نـظم کشیده و به مَلک ارزنگان فخرالدین بهرامشاه سلجوقی (۵۷۸ ـ ۶۲۲ ه . ق) تقدیم داشته است. نظامی در ساختار شعرهای خود، افزون بر استعارات، تشبیهات و دیگر صور خیال غـریب و بـدیع، از کـاربرد کنایات دور از ذهن نیز فروگـذاری نـکرده اسـت. او با موشکافی و باریکبینی تمام در الفاظ، به ابداع و خلق ترکیبات تازهای توفیق یافته که در آثار شاعران پیش از او کمتر نشانی میتوان یـافت.
شـاعر سـاحر ایران، توسن اندیشه را تنها در میدان صنایع بدیعی بـه تـاخت و انداشته، بلکه گستره وسیع فلسفه یونان باستان و حکمت دینی اسلام را با بهرهمندی از اصطلاحات علمی فراوان، مانند اصطلاحات نجومی، طـبّی، مـوسیقی و… را بـا شایستگی هر چه تمامتر در نوردیده و پس از سیر در گلزار معرفت پردههـای رنگین بر قامت اشعارش بافته که درک آن بر هر خوانندهای، مستلزم بررسی تمامی تار و پود و ریز و درشت افکار و معلومات وی است.
زبـان شـعری شـاعر نیز همانند افکار و اندیشههای با صلابت او، غنی و شاعرانه است، چنان که آراسـتن سـخن به تصاویر و اشکال خیالی و ایجاز، گاهی آن چنان سبب دشواری و پیچیدگی و رمزناکی در بیان او شده که این پیـچیدگی و دشـواری، نـه تنها نوعی شیرینی و حلاوت خاص بر کام خوانندگان ابیاتش بخشیده بلکه بـر ارزش هـنری آن نیز افزوده است. در مجموع باید گفت که «این راز و رمز در کلمه و کلام، شیوه بیان هـنری شـاعری اسـت که گاهی سخن او را تا حدّ اعجاز و سحر پیش میبرد» و به دلیل این رازناکی و پیـچیدگی کـلام شاعر است که ادیبان و دانشوران به تشریح و توضیح سخن وی پرداختهاند. سبب این دشـواریها، نـهتـنها حاصل معلومات و اطلاعات وافر نظامی از حکمت اسلامی، و کاربرد اصطلاحات و ترکیبات بکر و تازه و آمیختن زبـان شـعریاش به چاشنی رمز و راز است بلکه به عاریت نپذیرفتن او از آنچه که دیگران گفتهاند، نـیز بـستگی دارد. به دلیل غموض بیانی و رمـوز زبـانی نظامی، چند تن از دانشوران شبهقارّه به شرح سرودههای وی پرداختهاند که در این مقال بـه مـعرفی شـروح مربوط به مخزن الاسرار پرداخته میشود.
۱. شرح مخزن الاسرار: از محمّد بن قوام بن رستم بـن احـمد بـن محمد بدرخزانه البلخی. محمد بن قوام بلخی از دانشوران سـده هـشتم هجری و مؤلف فرهنگ بحرالفضایل فی منافع الافاضل است که از زندگی وی اطلاع چندانی در دست نیست، همین قـدر مـعلوم است که وی در دوران حکومت فیروز شاه تُغلق (۷۹۰ ه . ق) میزیسته است. محمد بن قوام بـلخی پس از حـاشیهنویسی بر دو بخش اسکندرنامه، به خواهش دوسـتانش بـه شـرح مخزن الاسرار نیز پرداخته است.
قوام بـلخی دسـت یازیدن به این امر مهم را در «رغبت بیشتری از فضلای عصر و ابنای دهر در مطالعۀ نـظم فـایق و نثر رایق، خاصّه کتاب مـخزنالاسـرار و معدنالافـکار نـظامی گـنجهای» میداند و از طرفی چون میبیند که «طـبع هـر شاعری و ذی فاضلی به اوج کلام بدیع و معانی عجیب او نمیرسد و بعضی مشکل میپندارند و طـایفهای مـهمل میانگارند» و گروهی به خاطر نهایت لطـافت و فصاحت کلام او به کـُنه بـلاغت سخنانش پی نمیبرند و معانی دیگر از اشـعار او ارائه داده از غـرض اصلی باز میمانند «و آنچنان بضاعت مزجات را که در بازار فصاحت، کسادی تمام داشته، در اسـواق فـضل عرضه میداده و بر دست کـمدانان نـاقص روایـی میافتاد» و به دیـگران فـروخته میشد، بنابراین به شـرح ایـن مثنوی پرداخت.
قوام بلخی در این اثر، علاوه بر معنی لغوی واژهها و ترکیبات و اشاره بـه صـنایع بدیعی و تفسیر ابیات، به آیات قـرآنی و احـادیث نبوی و نـیز بـه اشـعاری از شاعران متقدّم ایرانی و هـندی و عربی استشهاد میکند.
این شرح در مطبع نولکشور به نام ظهور الحسن بتهوری با عنوان ظـهورالاسـرار فی شرح مخزنالاسرار چاپ شـده اسـت.
۲. شـرح مـخزنالاسرار: گزارش از عبدالعزیز بن حسن بن طاهر جونپوری ( ۹۷۵ه . ق) نسخهای از این شرح در آصفیه بـه شـماره ۱۳۰۱، کـه در تاریخ ۱۱۰۹ ه . ق کتابت شده، موجود است.
۳. شرح مخزنالاسرار: از محمد بن لاد دهلوی. وی از دانـشوران سـدۀ دهم هندوستان است. وی در شرح خود، ضمن توضیح برخی از واژگان و ترکیبات، مفهوم و مـعنی بـیت را بـه دست داده است. محمد دهلوی مؤلف فرهنگی به نام مؤید الفضلا نیز است.
۴. شرح مـخزنالاسرار: از عبدالعزیز بن فخرالدّین سهروردی جونپوری. عبدالعزیز بن فخرالدین بن کبیرالدین، صوفی سهروردی، ادیب و نویسنده فارسینویس شبه قارّه هند در سدۀ یازدهم هجری است که در جونپور هند تولد یافت و در آن جـا تـحت تعلیمات و حمایت پدر و دیگر استادان جونپور قرار گرفت. او در تصوّف به پدر خود، دست ارادت داد و پس از او بر مسند ارشاد نشست کتابی به نام سیرهالاولیا در ذکر مشایخ خود نوشت. وی با آن که در مقدمه شـرح مـخزنالاسرار به آثارش اشاره کرده و میگوید: «اگر چه مصنّفات فراوان داشته، از نثر و نظم چون رساله جواهر الغیب و رساله غیر منقوط و قطرات البحر و نـکات… و واردات الحـقایق و منازل الطریقه و ثمرات الخیال و دوحـه المـقال و مقصد اطوار… و نفوس القلوب در قریب به بیست و پنج هزار بیت، سه جلد و هفت مقاله و رقیمه العشق… اسرار در حلّ سؤالهای میرحسینی سادات و نعت مله و غـیر آن کـه تفصیل آن طول دارد، امّا از مـیان ایـن همه آثار، ظاهرا تنها شرح مخزنالاسرار شناخته شده است. عبدالعزیز جونپوری شرح مخزنالاسرار را در چهارم ربیع الثانی ۱۰۳۵ ه . ق به انجام رسانیده. متأسفانه این اثر به دیگران نیز نسبت داده شده اسـت.
۵. شرح مخزنالاسرار: از محمّد حبیباللّه بن عبدالحفیظ الهاشمی الحسنی الملتانی ثمّ لاهوری «وی از فـاضلان و نـویسندگان فارسینویس شبهقارّه هند، در سدۀ یازده هجری است که نیاکانش از مکّه بـه مـولتان کـوچیدند و در همان جا اقامت کردند. محمّد حبیب اللّه، در روزگار اورنگ زیب، پادشاه گورکانی (۱۰۶۸ ـ ۱۱۱۸ ه . ق) در لاهور میزیست و در دینداری و تـقوا بلند آوازه بود. او به خواهش دوستان و فرزندش، نجم الدین در سال ۱۰۸۰ ق. / ۱۶۹۹ م. کتابی به نام مـفتاح المخزن در شرح مخزن الاسـرار نـظامی نوشت». این کتاب شرح کامل مخزن الاسرار نیست و بسیاری از ابیات را شرح نکرده است. وی همراه تشریح لغات، تلفظ آنها را نیز نوشته و به ابیاتی از خاقانی شروانی، عزمی، نظیری، ظهیری فاریابی، حافظ شیرازی و سـنایی غزنوی استناد کرده و در بعضی جاها به صنایع لفظی هم اشاره نموده است. او برای شرح و گزارش الفاظ و مطالب، از چندین منبع بهره برده که از جمله آنها صراح، فرهنگ رشیدی، بحر الجواهر، اصطلاحات عـبداللطیف گـجراتی، مؤید الفضلا، شرح اوراد از مولانا حسام الدین غوری، مقاصد الاولیا، مشارق الانوار، سراج القلوب و تفسیر زاهدی و غیره است. ملتانی در پایان شرح مخزنالاسرار، سال تألیف شرح را سال ۱۰۴۲ ه . ق ذکر کـرده اسـت.
۶. شرح مخزنالاسرار: از قاضی ابراهیم تتوی (۱۰۷۳ ه . ق) ـ قـاضی ابراهیم تتوی، فرزند اسماعیل (۱۰۷۳ ه . ق) نویسنده فارس نویس شبهقارّۀ هند در دوره پادشـاهی شـاه جهان (۱۰۳۷ ـ ۱۰۶۸ ه . ق)، قاضی تته بوده است. او در سال ۱۰۳۷ ه . ق کتابی به نام شرح مخزنالاسرار به خواهش دوستان نـوشت کـه در آن از آثـاری مانند صراح، قاموس، فرهنگ ابراهیمی و… بهره برد و آن را به یوسف محمّدخان، حـاکم سـند (۱۰۴۱ ـ ۱۰۴۹ ه . ق) تـقدیم کرد. وی رسالۀ غنیهالطالبین، نوشته شیخ عبدالقادر گیلانی را از عربی به فارسی ترجمه کرد و بـه شـاهزاده دارا شـکوه تقدیم کرد. شرح مخزنالاسرار تتوی، گزارشی است کوتاه و محقّقانه که در آن نویسنده، تمام تـلمیحات را بـه طور مفصّل بیان نموده و به آیات قرآنی و احادیث نبوی استناد کرده، نیز به ابیاتی از سـعدی و حـافظ ابـیاتی را استشهاد نموده است. در حقیقت، قاضی ابراهیم، همان شرح محمود [قوام] بلخی را زیر و رو کرده اسـت. و هـمین قدر از قرائن مستفاد میشود که این کتاب در اواسط سلطنت صفوّیه تالیف شده و بـیشتر اصـطلاحات عـرفانی را ترجمه کرده است.
۷. شرح مخزنالاسرار: از محمدرضا مولتانی لاهوری. وی فرزند محمّد اکرم ۱۰۹۸ ه . ق ادیب و نویسندۀ فارسینویس شبه قارّه هند است که در دوران جـوانی بـه کارهای دنیوی و خدمات سلطانی پرداخـت و در سـال ۱۰۸۴ ه . ق کارهای دیگر را کنار گذاشت و کتابی به نام مکاشفات رضوی در گزارش مثنوی معنوی، و تحفهالاحرار را نوشت. از شرحی که ایشان بر مخزنالاسرار نظامی گنجهای نـوشتند، تـنها یک نسخه در قصبه چـشتیان کـهنه از شهرستان بهاول نگر پاکستان نگهداری میشود.
مهدی رحیمپور
منبع: فرهنگستان زبان و ادب فارسی