میراث مکتوب- ابراهیم خدایار در گفتوگویی با اشاره به اینکه زبان همانند تمام پدیدههای اجتماعی در متن زندگی انسانها ریشه دارد، عنوان کرد: زبان فارسی در بسیاری از مناطق حوزه تمدنی ایران در دو سده گذشته پیوندش از متن زندگی مردم جدا شده است. طی دو دوره جنگ میان ایران و روسیه امپراتوری روسیه منطقه قفقاز را از ایران جدا کرد و بهدنبال این جدایی و سپس تشکیل حکومتهای نیمه مستقل ارمنی، گرجی و آذربایجانی زبان فارسی در برابر زبانهای ترکی آذربایجانی، گرجی و ارمنی پا پس نهاد و در ادامه پس از تاسیس جمهوریهای مستقل برای برآوردن نیازهای روزمره دولتها و مردمان این منطقهها در بازخوانی تاریخ خود که بیشتر با استفاده از خط یا زبان فارسی نوشته شده بود در پستوی نهادهای دانشگاهی و مراکز مطالعاتی خزید و به آنان محدود شد.
خدایار به اشغال هند توسط دولت انگلستان نیز اشاره کرد و افزود: اندکی بعد دولت انگلستان، هند را اشغال کرد و کمپانی هند شرقی که در آغازین سالهای ورود به هند خود را نیازمند استفاده از زبان فارسی میدید ابتدا برای آموزش آن هزینه کرد ولی وقتی گورکانیان هند را رو به زوال دید ابتدا اعلام شد بودجهای برای چاپ کتاب و ترویج زبان و ادبیات شرقی وجد ندارد و بهتر است هندیان به ادبیات و هنر اروپایی علاقهمند شوند و به تدریج همه مکاتبههای دولتی هند به انگلیسی نوشته شد.
رئیس انجمن نقد ادبی ایران اشغال آسیای مرکزی توسط روسها را نیز در کمرنگ شدن زبان و ادبیات فارسی در آن حوزه منطقهای موثر دانست و گفت: در ادامه روسها هوس اشغال آسیای مرکزی را کردند و ابتدا اردوهای قزاق را با آغوش باز پذیرفتند و سپس از شمال شرقی خود را به مرزهای ایران رساندند. به تدریج امارت بخارا و خاننشین خیوه تحتالحمایگی تزارهای روس را پذیرفتند و خاننشین خوقند بهکلی نابود شد و اداره منطقههای آن به فرمانداری نظامی ترکستان روس سپرده شد. با این وجود تا زمان انقلاب کمونیستی سال ۱۹۲۰ در بخارا و خیوه زبان فارسی افزون بر آنکه زبان مادری تاجیکان آریایی به شمار میرفت زبان ادبی و مدرسهای بسیاری از مردمان آسیای مرکزی از نژادها و زبانهای گوناگون نیز بود ولی پس از تاسیس کشورهای مستقل پنجگانه بر ویرانه خانات آسیای مرکزی، ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان، ترکمنستان و تاجیکستان، زبانهای بومی جای فارسی را گرفتند و زبان فارسی با نام تاجیکی به حیات خود در تاجیکستان و در میان تاجیکزبانان دیگر کشورهای منطقه بهویژه ازبکستان ادامه داد.
این استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه حوزه تمدنی مشترک علاوه بر ایران، آسیای مرکزی، افغانستان و قفقاز، تبت و پامیر، شبه قاره هند، شرق چین، آسیای صغیر و بالکان، شامات قدیم و بخشهایی از عراق را شامل میشود، افزود: در درازنای حیات مادی و معنوی این حوزه، خط، زبان و ادبیات فارسی یکی از عوامل پیوند مردمان این مناطق بوده است.
تاثیر خط، زبان و ادبیات فارسی در وحدتبخشی مردمان منطقه تمدن ایرانی
رایزن سابق فرهنگی ایران در ازبکستان و تاجیکستان همچنین با تاکید بر اینکه خط، زبان و ادبیات فارسی با ایجاد احساسات و عواطف مشترک در بین مردمان منطقه تمدن ایرانی همواره بهصورت عامل وحدتبخش عمل کرده بود، گفت: بسیاری از شخصیتهای شاخص این حوزه تمدنی آن را ابزار مناسبی برای بیان اندیشههای خود انتخاب کرده بودند با ورود استعمار و کمرنگ شدن حضور اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران در منطقه، احیای هویتهای بومی به شکل افراطی دامن زده شد و در کنار آن برای پرکردن خلا قدرت فرهنگی برتر ترویج فرهنگ و زبان انگلیسی و روسی شروع شد. با این همه در طول تاریخ، زبان و ادبیات فارسی کارسازترین عامل هویتبخشی در فرهنگ ایرانی بوده و درکنار زبان و ادبیات فارسی خط فارسی نیز هرچند از عربی نشات گرفته دوشادوش زبان و ادبیات، نقش هویتبخش خود را در ایران فرهنگی بهخوبی ایفا کرده است.
نقش دین در شکلگیری ایران فرهنگی
وی همچنین با تاکید بر اینکه اسلام از طریق ایران و زبان فارسی در این مناطق نفوذ کرد و دین در شکلگیری ایران فرهنگی تاثیر داشته است، توضیح داد: پس از تاسیس حکومت صفویه در سده دهم قمری مصادف با قرن ۱۶ میلادی تفاوت مذهبی متمایزتری بین مردمان دوسوی جیحون، ایران و آسیای مرکزی و کمتر ایران با مسلمانان شبه قاره شکل گرفته که در برخی مواقع با تحرکات نیروهای فرامنطقهای به وحدت منطقه آسیب زده است.
خدایار تصریح کرد: روابط ایران با هندوستان در قالب همنژادی دو قوم آریایی کاملا آشکار است و میتواند انگیزه ایجاد ارتباط فرهنگی مردمان دو منطقه باشد.
رئیس انجمن نقد ادبی ایران همچنین گفت: نقاط مشترک هسته مرکزی ایران با جمهوری آذربایجان در قفقاز هم از نظر مذهبی و هم از نظر نژادی سرشت مشخصی دارد و از این بابت هر دو کشور بهدلیل سرنوشت مشترک سیاسی تا جدایی از ایران در اوایل سده نوزدهم و مذهبی که تا امروز ادامه دارد ارزشهای مشترکی دارند. همچنین روابط مذهبی ایران با کشورهای مسیحی قفقاز، گرجستان و ارمنستان شرایط دیگری دارد و بیشتر متکی بر ارزشهای توحیدی تا دینی و مذهبی است.
این استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه خاطره قومی، شناخت ریشهها و نسبهای ملتها، اساس هویت تاریخی سرزمین ایران و حوزه تمدنی آن طی تاریخ گذشته را شکل داده و ارتباط آنها را با وقایع ازلی و اساطیری حفظ میکند، پس میتوان آن را خاطره ازلی نیز نامید. وی در این راستا گفت: هسته مرکزی وحدتبخش این بخش از خاطره مشترک را میتوان در شاهنامه یافت.
رایزن سابق فرهنگی ایران در ازبکستان و تاجیکستان عنوان کرد: جشنهای ملی و مذهبی و هنر و معماری نیز نمود دیگری از عملکرد وحدتبخش اسلام و فرهنگ ایران و ایران فرهنگی است.
وی همچنین با بیان اینکه علاوه بر جریانهای مسلط زبانی و فرهنگی بینالمللی و رقبای منطقهای، شکلگیری زبانهای ملی در ۱۰۰ تا ۱۵۰ سال اخیر چالش اساسی در گسترش و ترویج خط، زبان و ادب فارسی در این مناطق است، توضیح داد: حتی در تاجیکستان که همنژاد ما هستند و به فارسی تاجیکی صحبت میکنند هنوز بازگشت به خط فارسی پس از گذشت ۲۰ سال از استقلال این کشور عملی نشده و در ایران نیز سند ملی گسترش و احیای نقش زبان فارسی در این مناطق و نه در ایران تدوین نشده است و نهادهای ایرانی هرکدام به میل و سلیقه خود به این کار دست میزنند.
ضرورت بازنگری سرفصلهای رشته زبان و ادبیات فارسی
خدایار همچنین در بیان راهکارهای تقویت زبان فارسی در حوزه تمدنی بزرگ بر بازنگری سرفصلهای رشته زبان و ادبیات فارسی و ایجاد گرایشهای ادبی و فرهنگی مناسب با این منطقه در دانشگاههای ایران تاکید کرد و گفت: از دیگر راهکارها میتوان به استفاده از انواع دیپلماسی، تدوین سند ملی، احیا و گسترش نقش زبان و ادبیات فارسی در حوزه تمدنی مشترک، ایجاد زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری مناسب، تاسیس یا استفادههای بهینه از دانشکدههای زبان و ادبیات فارسی و اعطای بورس تحصیلی به دانشجویان این حوزه، راهاندازی شبکههای رادیو و تلویزیونی ویژه حوزه تمدنی مشترک، چاپ و نشر کتابها و مجلههای مشترک، تقویت نهادهای منطقهای و توجه به شخصیتهای مشترک تاریخی و ملی و آداب و رسوم مشترک ملی و مذهبی اشاره کرد.
رئیس انجمن نقد ادبی ایران با تاکید بر اینکه هیچ زبانی نمیتواند ذاتا باکیفیت یا بیکیفیت باشد، عنوان کرد: ارزش زبانها وابسته به بار علمی و فرهنگی است که در درازنای تاریخ به دوش کشیده و در شکلگیری فرهنگ و دانش جهانی نقش داشته است.
این استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه فارسی یکی از غنیترین و پیشرفتهترین زبانهای دنیاست، توضیح داد: راز از دسترفتن جاذبیت زبان فارسی در حوزه تمدنی مشترک و در نتیجه از بین رفتن توان رقابت با دو زبان انگلیسی و روسی را افزون بر سودمندنبودن این زبان در زندگی عادی مردم و دورافتادن از متن زندگی آنها باید در دورماندن ایران و فرهنگ ایران از کاروان پیشرفت جهانی و صفحه شطرنج قدرت در چند سده اخیر در پهنه جهان جستوجو کرد.
نقشه زبان فارسی به زیان فرهنگ ایرانی و زبان و خط فارسی تغییر کرده است
رایزن سابق فرهنگی ایران در ازبکستان و تاجیکستان تاکید کرد: فارسی ذاتا جذاب است و قدرت رقابت با زبانهای بومی را دارد ولی نقشه زبان فارسی به تبع تغییر نقشه قدرت در منطقه به زیان فرهنگ ایرانی و زبان و خط فارسی تغییر کرده و در خوشبینانهترین حالت هیچ دولتی حاضر نمیشود پس از ۱۵۰ سال زندگی در هوای نیمه آزاد یا آزاد دولت ملی و زبان بومی سامانیافته در سایر این فضا زبان ملی خود را کنار بگذارد و زبانی دیگر را برگزیند که امروزه کارکرد علمی ندارد.
موانع پذیرش خط و زبان فارسی
وی به بیان موانع پذیرش خط و زبان فارسی در کشورهای حوزه تمدنی مشترک پرداخت و گفت: خط ملی جدید در کشورهای حوزه تمدنی با خط فارسی ارتباطی ندارد. از سوی دیگر زبان فارسی از نظام آموزشی کشورهای حوزه تمدنی مشترک حذف شده است.
خدایار همچنین با اشاره به اینکه برخی از حاکمان کشورهای حوزه تمدنی نسبت به خط، زبان و ادب فارسی حساسیت منفی دارند، عنوان کرد: همچنین آشنایی با خط، زبان و ادب فارسی در کشورهای حوزه تمدنی مشترک به ایرانشناسان و شرقشناسان محدود است و آموزشگاههای زبان فارسی فراگیر و معتبر در کشورهای حوزه تمدنی وجود ندارد و منابع آموزشی، قدیمی و اطلاعاتش ناقص و گاه نادرست است.
بیتوجهی به نقش ترجمه ادبی در همگرایی کشورهای حوزه تمدنی مشترک
رئیس انجمن نقد ادبی ایران افزود: در کشور ما ارتباط علمی مناسب بین ایران و کشورهای حوزه تمدنی وجود ندارد و برای دانشآموختگان زبان فارسی بازار کار مناسب وجود ندارد و به نقش ترجمه ادبی در همگرایی کشورهای حوزه تمدنی مشترک توجه نشده است.
موانع منطقهای و فرامنطقهای
رایزن سابق فرهنگی ایران در ازبکستان و تاجیکستان به موانع منطقهای و فرامنطقهای پذیرش زبان و ادبیات فارسی در کشورهای حوزه تمدنی مشترک نیز اشاره کرد و گفت: برخی از کشورهای فرامنطقهای با ایرانهراسی، مانع حضور ایران و زبان فارسی در کشورهای حوزه تمدنی شدهاند و زبانهای جهانی روسی و انگلیسی نقش ایران را در حوزه تمدنی مشترک به عهده گرفتهاند.
وی همچنین با بیان اینکه خط فارسی با هویت کشورهای حوزه تمدنی مشترک پیوند دارد، عنوان کرد: خوشنویسی با خط فارسی از هنرهای محبوب در کشورهای حوزه تمدنی است و زبان فارسی میراث مشترک اغلب ساکنان حوزه تمدنی محسوب میشود. ادبیات فارسی تیز یکی از علتهای اساسی شکلگیری فرهنگ مشترک در کشورهای حوزه تمدنی است و گسترش زبان فارسی به همگرایی بین ملتهای این منطقه تمدنی و تقویت هویت مردم کشورهای حوزه تمدنی منجر میشود.
خدایار معتقد است، اگر بتوان زبان فارسی را با تولید علم و فناوری تقویت کرد و آن را به سطح زبان علمی منطقهای و جهانی ارتقا داد میتوان امیدوار بود به کمک انگیزههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، حضور زبان فارسی در کنار زبانهای بومی و جهانی در این منطقه پررنگتر و از نابودی باقیمانده زبان فارسی در این حوزه جلوگیری شود.
منبع: ایبنا