میراث مکتوب- مریم رجبینیا، مدرس دانشگاه الزهرا (س) در گفتوگویی عنوان کرد: اگر بخواهیم بدانیم اشعار عرفانی بهطور گسترده از چه زمانی وارد شعر فارسی شد، میتوانیم از غزلهای سنایی در قرن ششم یاد کنیم؛ البته قبل از وی هم اشعار عرفانی اندکی داشتیم ولی سنایی را آغازگر تلفیق عشق و عرفان در ادبیات میدانیم.
وی توضیح داد: عمده دیوان سنایی قصاید است که بخش قابل توجه آن شعر تعلیمی است. حدیقه یا الهینامه سنایی را نیز باید منبع اصلی اشعار تعلیمی عرفان دانست. از آغاز جریان و جنبش عرفان که با زهد آغاز شد تا قرن پنجم که عصر سنایی بود، این مفاهیم به بلوغ رسیده بودند، اما کسی که از این مضامین و مفاهیم عرفانی در بیان منظوم به خوبی بهره برده بود، بیتردید سنایی بود.
رجبینیا تاکید کرد: عرفان در اندیشه سنایی، طیفی از مضامین از شعر زهدی و اعتراضی گرفته تا قلمرو شعر قلندری را در خود جای داده و سنایی به دلیل استفاده بسیار خوب و مناسب از ادبیات عرفانی، توانسته از خاقانی هم عبور کند. مضامین مهمی در اندیشه سنایی مطرح شدهاند که بر عارفان بعد از او هم بسیار مؤثر بوده است. در اشعار وی، مضامین و اصطلاحات عرفانی و تعلیمی ازجمله زهد، توبه، اخلاص، بندگی، تبعیت از پیر و راهنما، ریاضت، تجرید، تجلی، قناعت، صبر و شکر را میتوان مشاهده کرد.
این پژوهشگر ادبیات عرفانی با بیان اینکه متأسفانه در شعر امروز توجه چندانی به عرفان نمیشود و این مقوله جذابیتی برای نسل جدید ندارد، افزود: خانوادهها و آموزگاران آن طور که شایسته است، نوجوانان و جوانان را در جهت یادگیری و مطالعه در زمینه عرفان و شعر عرفانی تشویق نمیکنند و آنچه در دنیای امروز بیشتر به آن میپردازند، علم است؛ غافل از اینکه دانش بدون درک معنوی و عرفانی به بینش واقعی منجر نخواهد شد و بهتنهایی راهگشا نیست.
وی تاکید کرد: ایجاد کارگاههای آشنایی با ادبیات عرفانی ایران، آشنایی با عرفانهای شرقی، بررسی و تحلیل اشعار عرفانی مختلف، نوشتن نمایشنامههای مختلف بر اساس حکایات عرفانی و روشهایی مشابه با این موارد میتواند باعث ایجاد علاقه در جوانان به شعر عرفانی شود.
رجبینیا معتقد است، با فرهنگسازی و آشنایی بیشتر ایرانیان با عرفان و شعر عرفانی، مخاطبان اشتیاق بیشتری به شنیدن و دیدن آثار هنری و ادبی در این حوزه پیدا میکنند و همین اشتیاق موجب میشود انگیزه هنرمندان و شاعران برای خلق آثار عرفانی بیشتر شود.
منبع: ایبنا