چه کسی بخش مفقود تحفه اللطیف را یافت؟
صبح سه شنبه ۲۸ خرداد نماز را خواندم و باز خوابیدم. ساعت هفت برخاستم. هشت بود که آقای سید انس کتبی آمد. صبحانه نزد آقای شهرستانی بود. اواخرش مرا خبر کردند. قدری صحبت شد. از ایشان به خاطر همکاری که در گرفتن برخی از تصاویر نسخه های خطی مورد نیاز دارد تشکر کردم. ایشان گفت که بخش مفقود تحفه اللطیفه در تاریخ مدینه سخاوی را که اثر بسیار مهمی است را که مرکز دارسات چاپ کرده، آقای واثقی پیدا کرد و به من معرفی کرد و من به اینها گفتم و چاپ کردند. از المدنیات هم تعریف کرد. آقای واثقی سالهاست وقتش روی فرهنگ شیعی مکه و مدینه متمرکز کرده است. کارش عالی است. آقای ایرانی نسخه ای از مسالک الممالک از کتابخانه عارف حکمت را خواسته بود. از ایشان تقاضا کردم. قرار شد تصویر آن را بگیرند. نسخهای از چاپ جدید آثار اسلامی مکه و مدینه را هم به ایشان دادم. نزدیک نه بود که رفتند. مرکز دراسات مدینه هم به شارع مطار منتقل شده است. تقاضا کردم اگر ممکن است یکی از این روزها ما را به آنجا ببرد تا اگر کتاب تازه ای منتشر شده آن را تهیه کنیم. تا ساعت ده مشغول نوشتن بودم. پس از آن همراه دوستان آقایان مهدویراد، عابدی و مهریزی به مکتبه الرشد رفتیم. کتابهای تازه فراوان بود. قریب دو ساعت در این کتابفروشی گشتیم. کتابهای خوبی خریداری کردیم. پس از جدا کردن کتابها تلفنی با کتابخانه قم صحبت کرده، تکراری ها جدا کرده و بقیه را فاکتور کردیم. دیگر فرصت محاسبه نبود. به هتل برگشته به سرعت وضو گرفته راهی مسجد شدیم. نماز ظهر و عصر را خوانده و برگشتیم. متاسفانه مجبوریم کتابها را کارتن کرده ارسال کنیم. به همین دلیل امکان گزارش دادن از این آثار در اینجا نیست. کارهای جدید زیاد است. هرچه در قم کتابهای بچگانه و قصه و عمومیات نوشته میشود، اینجا رساله های دانشگاهی مهمی در عرصه دین و فقه و اصول فقه نوشته می شود. عصری قدری استراحت کرده از ساعت چهار مشغول کار نوشتن شدم. مغرب راهی مسجد شدم. نماز مغرب و عشا را خواندم. دوست داشتم برای یکی از جلسات درس بنشینم که دوست همراه نماند و گفت بریم! در راه قدری میوه خریده راهی هتل شدیم. طبق معمول بیشتر وقت صرف دیدن سایت های خبری و تصحیح لطایف بود.
صبح چهارشنبه ۲۹ خرداد ساعت پنج نماز را خواندم و به بقیع مشرف شدم. در آنجا مأموران کوهی از کتابهای دعا را که از دست زایران گرفته بودند، در کناری ریخته بودند. مأمور سعودی مرتب اعلام میکرد که کتاب را ببندید! لای جمعیت زیارت نامه ای خواندم و به آرامی بیرون آمدم. به حرم نبوی مشرف شدم. نمازهای زیارت را خواندم. روضه نبوی در این ساعت در بخش اصلی اختصاص به مردان دارد. جمعیت جمع میشوند. پرده را باز کرده داخل میشوند. آنها را که نمازهای شان را خواندند و رفتند دوباره جمعیت دیگری را راه میدهند. بعد از آن به هتل برگشتم. امروز زیارت دوره ما بود که نرفتم. صبحانه را خورده و الان که ساعت هشت و ده دقیقه است مشغول نوشتن این مطالب هستم. آقای معراجی سه کتاب تازه خریده بود که از ایشان گرفتم تا مرور کنم. یکی کتاب الروض الانیق فی اثبات امامه ابی بکر الصدیق از ابوبکر محمد بن حاتم بن زنجویه است. این کتاب در سال ۲۰۱۲ توسط مکتبه فیاض در مصر چاپ شده است. در مقدمه شرح حال بسیار کوتاهی برای ابن زنجویه نوشته و سال درگذشت وی را ۳۵۹ نوشته است. الان نمیتوان چیزی بیش از این عرض کنم که کتاب قدری ساختگی به نظر میآید. نسخهای که اساس است، از قرن هشتم است، اما باید تحلیل محتوایی شود، زیرا سبک و سیاق آن به تناسب قرن چهارم نیست. کتاب کوچک دیگری با نام «دفاع عن معاویه» از زید بن عبدالعزیز فیاض (۱۳۵۰ ـ ۱۴۱۶ ق) چاپ شده، مولف مسوده خود را در ۳۷ سالگی نوشته بوده و رها کرده، و دیگری روی آن کار کرده و اکنون چاپ کرده است. کتاب سوم «موقف الطاهر بن عاشور من الامامیه الاثنی عشریه» است. این طاهر، امام جامع زیتونیه تونس و رهبر مالکی های عصر خویش است و کتاب مهم او «التحریر و التنویر» یک اثر تفسیری است. مؤلف به گفته خود با انگیزه دشمنی با شیعه امامیه، این مسأله را بهانه قرار داده آنچه طاهر بن عاشور در تفسیرش در باره شیعه داشته استخراج کرده تا جلوی تبلیغات شیعه را در شمال افریقا بگیرد. نویسنده خالد بن احمد الزهرانی است و کتاب در سال ۲۰۱۰ چاپ شده است.