میراث مکتوب- دکتر اکبر ایرانی، مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، در پیامی درگذشت حجت الاسلام سید محمود دعایی را تسلیت گفت. متن پیام به شرح زیر است:
درگذشت حجت الاسلام سید محمود دعایی یار دیرین امام راحل و پیرو دلسوز انقلاب و رهبری را تسلیت میگویم.
شخصیت مرحوم دعایی کاملاً ممتاز و الگویی دلپذیر برای جامعه اسلامی بود. آینهای بود که صفات و خصال نیکوی یک انسان خدوم، محبوب و شریف را در خود داشت. صلح کل بود و با دوستان مروت میورزید و با دشمنان مدارا. در مجالس فرهنگی و هنری گروهها و جناحهای مختلف سیاسی، دور از چشم دیگران، چون گنجی به کنجی مینشست. این فروتنی و افتادگی او چنان زبانزد بود که مثال دیگری برای ایشان نمیتوان یاد کرد.
طرد شدگان سالهای اول انقلاب را با ملاطفت جذب و دلجویی میکرد و مجال چاپ نوشتههایشان را فراهم میساخت. این کارِ او همواره اسباب دلخوری برخی بود، اما او سلوک خاص خود را داشت و طعن و نهی دیگران در او اثر نداشت. در عمل نشان میداد که “ما برای وصل کردن آمدیم” و از جدایی و تفرقه پرهیز داشت.
وطندوست بود و دلسوز انقلاب و آرمانهای آن. گنجینه اسرار بود و خاطرات تلخ و شیرینی در محافل خصوصی نقل میکرد. در سمینار و مجلس ترحیم، سخنوری توانمند و نغزگویی شوخطبع و حاضرجواب بود. دست و لباس هر خادم محبوب از مرد و زن را میبوسید که گاه بر این کار او خرده میگرفتند. این خصلت پسندیدۀ او، نشان از مهربانی و انساندوستی او بود که میخواست ارادت خود را به خادمان علم و فرهنگ نشان دهد و دوستی و مدارا را نهادینه سازد تا عامل به فرمایش امام علی علیهالسلام باشد:
“با مردم آنگونه همنشینی و معاشرت داشته باشید که اگر مردید، با رفتاری که داشتهاید، بر شما گریه کنند و اگر زیستید، بر شما دلسوزی و شفقت نمایند.”
به قول عرفی: مسلمانت به زمزم شوید و هندو بسوزاند
چنان با نیک و بد خو کن که بعد از مردنت عرفی
وی در تشییع پیکر اهل علم و فرهنگ و هنر، با هر گرایش و منشی، شرکت میکرد و بر پیکر آنان نماز میخواند. البته برخی سوء استفاده هم میکردند. به لحاظ ارادتی که به زندهیاد ادیب برومند، شاعر چامهسرای ملی ایران داشتم و دو کتاب “تذکره خلاصة الاشعار” را از ایشان چاپ کرده بودم، هنگام نماز دیدم فردی رفت و بر روی پیکر آن مرحوم پرچم شیر و خورشید را انداخت. این موضوع باعث شد در برخی رسانهها علیه او جنجال بپا شود. مرحوم دعایی بر پیکر زندهیاد استاد شجریان هم نماز خواند و میخواست با این کار، گام دیگری بر همبستگی ملی و ترویج صلح و دوستی در جامعه بردارد.
او مصداق حدیث شریف “کونوا دُعاة الناس بِغیر اَلسِنتِکم” بود. با رفتار و کردار خود، مردم را به نیکی و وحدت و همدلی و همگرایی دعوت میکرد و همواره نگران دوقطبی شدن جامعه بود. در کار رسانهای خود جدی، پیگیر و آزاداندیش بود و بالغ بر ۴۰ سال مدیر لایق و دلسوز روزنامه خوشنام اطلاعات بود و عمری را در راه ترقی و تعالی این روزنامه وزین و معتدل گذاشت و نام نیکی برای همیشه از خود برجای نهاد. در برخی جلسات مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب شرکت میکرد و بر تداوم کارها، این حقیر را ترغیب میفرمود.
درگذشت او برای جامعه ایرانیان و جمع خدوم روزنامهنگاران و اهالی فرهنگ و هنر و رسانه، دردناک و سوگی تلخ و اندوهگین است.
روحش شاد و با نیاکان پاکش، جلیس و همدم باد.