ميراث مكتوب – نويسنده اين سطور در طی چند سال گذشته بخشی از اهتمام خود را به سنت اجازهنويسی علوم دينی و فلسفی در سدههای گذشته اختصاص داده و در آن ميان نمونههای متعددی را از اين سنت در ارتباط با شهر تبريز مورد کاوش قرار داده است. در اين مقاله کوتاه که آن را به پيشگاه استاد ارجمند جناب آقای دکتر محمد علی موحد تقديم میدارم، چند نمونه را از اين سنت علمی در تبريز در سده هشتم قمری ارائه می دهم.
1- قرائت و روايت مفتاح العلوم سکاکي در تبريز چنانکه میدانيم مفتاح العلوم سکاکي(د. د 626 ق) [1] در طول قرنهای متمادی همواره مورد اقبال و توجه بوده و در اين ميان عالمان و دانشيان مختلف بر روايت و نسخه برداری آن اهتمام داشته اند. در اينجا نمونه ای را متذکر می شوم که به روايت اين کتاب در تبريز مربوط می شود؛ روايت و نسخه ای که در نهايت به دليل اجازه ای که آن را نقل خواهيم کرد به دست زيديان يمن رسيده است. واسطه اين انتقال دانشمندی است زيدی از کوفه که با سفر به يمن اين روايت که اصلش از تبريز بوده است را به زيديان يمن منتقل کرده است. نام اين دانشمند کوفی محمد بن عبدالله الکوفي المُضَري و موسوم به غزال است که برای يکی از شاگردان خود از ميان سادات اجازه ای را نوشته است که نشان می دهد آن شاگرد نزد استاد بخشی از کتاب مفتاح العلوم سکاکي به همراه بخشی از نهج البلاغة را به قرائت آموخته بوده و استاد نيز اجازه روايت اين دو کتاب را به او داده است. اين اجازه به خط شخص مجيز يعنی محمد بن عبدالله الغزال همينک همراه نسخه ای کهن از قسم سوم کتاب مفتاح العلوم (بخش مربوط به معانی و بيان؛ به خط شاگردی که اجازه برای او صادر شده و به کتابت 728 ق) در کتابخانه دولتی برلين موجود است (به شماره گلازر 80) [2]. ما در اينجا اين اجازه را بر اساس نسخه موجود آن در کتابخانه دولتی برلين ارائه می دهيم و سپس با معرفي اين دانشمند زيدی، سهم دانشمندی برجسته از تبريز را در اين روايت معلوم خواهيم کرد:
متن اجازه محمد بن عبدالله الغزال به شمس الدين المهدي أحمد بن قاسم بن مطهر بن أحمد العلوي الحسيني.
ادامه اين مطلب را اینجا بخوانيد.