میراث مکتوب- کتاب «وضعیت اجتماعی ایران در دوره مغول» بر اساس ظفرنامه حمدالله مستوفی تألیف مریم رجبی جوشقانی از سوی انتشارات دگراندیشان به چاپ رسید.
در این کتاب ضمن بررسی آثار حمدالله مستوفی در چهار فصل اصلی شامل سه موج مهاجرت دوره مغولها از دیدگاه ظفرنامه حمدالله مستوفی، تطابق زندگی کوچنشینی و یکجانشینی در دوره مغول بر اساس ظفرنامه حمدالله مستوفی، بازتاب مفهوم ایران در ظفرنامه حمدالله مستوفی، بررسی سیاست مذهبی مغولها در ایران بر اساس ظفرنامه حمدالله مستوفی و تعدادی زیر بخش در هر فصل است.
ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی خود در طول تاریخ همواره در معرض مهاجرت اقوام گوناگون قرار داشت که یکی از آنها قوم مغول بود. حمدالله مستوفی خالق ظفرنامه در قرون وسطای ایران با به نظم کشیدن تاریخ ایران به تقلید از شاهنامه فردوسی، نور امید را در دل ایران و ایرانیان روشن کرد. هر چند این اثر نسبت به آثار دیگر مستوفی یعنی تاریخ گزیده و نزههالقلوب گمنامتر ماند؛ شاید یکی از دلایلش وجود کتب تاریخی مهمی چون جامعالتواریخ، جهانگشای جوینی، یا چنگیزنامه و… باشد که باعث شد این اثر منظوم کمتر به چشم بیاید. در حقیقت ظفرنامه شاهکار مستوفی در دوره ایلخانان است که به نحوی اثر منثور جامعالتواریخ و تاریخ گزیده را به نظم کشیده است. مستوفی به خوبی درک کرده بود که به نظم کشیدن تاریخ ایران بهویژه در دوره مغول راهی است برای جلوگیری از فراموشی آیندگان نسبت به رشادتهای ایرانیان در برابر بیگانگان و او به نوعی پرچمدار نام ایران است.
از آنجایی که اساس این کتاب منظومه ظفرنامه اثر حمدالله مستوفی قزوینی است پیش از بررسی محتوایی آن در آغاز به معرفی حمدالله مستوفی و جایگاه او در مطالعات تاریخی دوره مغول پرداخته و سپس درباره نحوه به کارگیری ظفرنامه و اهمیت آن در ثبت رویدادهای اجتماعی دوره مغول مورد بررسی قرار گرفته و پس از آن مهاجرت گروههای اجتماعی با عنوان سه موج مهاجرت دوره مغولها بر اساس ظفرنامه حمدالله مستوفی بررسی خواهد شد.
ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی خود در طول تاریخ همواره در معرض مهاجرت اقوام گوناگون قرار داشت که یکی از آنها قوم مغول بود؛ در واقع مهاجرت مغول یک مهاجرت دو سویه بود؛ از یک طرف مغولها با جنگ و خونریزی و قتل و غارت وارد ایران شدند و از طرف دیگر ایرانیان برای نجات خود به نقاط امن فرار یا به نوعی مهاجرت کردند و این امر باعث انتقال فرهنگ، عقاید و آداب و رسوم هر دو طرف شد. مغولهای بیابانگرد و جنگجو به تدریج تحت تأثیر فرهنگ غنی ایران قرار گرفته و در آن استحاله شدند، چنانکه در کمتر از نیم قرن پس از هجوم چنگیزخان، فرزندان او در ایران به پادشاهی رسیدند و به نوعی ایرانی شدند.
در بخشی از کتاب «وضعیت اجتماعی ایران در دوره مغول» میخوانیم: سرانجام با مرگ سلطان محمد خوارزمشاه در جزیره، چنگیز به هدف اصلی خود رسید؛ ولی در این هنگام رقیب دیگری سر برآورد که حتی جانشین چنگیز اکتای را نیز به خود مشغول داشت و آن فرزند سلطان خوارزمشاه، جلالالدین بود.
چنگیز بعد از فتح نواحی مختلف، برای آنجا باسقاق تعیین میکرد که وظیفه او اداره آن ناحیه بود. همین اسکان باسقاقها در ولایات مشکلات عدیدهای ایجاد میکرد؛ به طوری که ایرانیان بعد از خروج نیروی مغول، علیه باسقاق شورش میکردند و همین امر سبب حمله مجدد مغول و ویرانی و کشتار مجدد میشد. روی کار آمدن سلطان جلالالدین و نبردهای متعدد که با مغولها انجام میداد و دلاوری او در جنگ پروان و پیروزی بر مغول، سبب شادمانی ایرانیان شد و آنها را به نجات خود امیدوار کرد. چنانکه حتی در طول غیبت سلطان جلالالدین، مردم ایران با امید به وی بارها به شورش دست زده و هر بار با هجوم شدیدتر مغولها روبهرو میشدند و این نشاندهنده این بود که ایرانیان همواره در پی زنده نگه داشتن هویت ایرانی خود بودند.
کتاب «وضعیت اجتماعی ایران در دوره مغول» بر اساس ظفرنامه حمدالله مستوفی تألیف مریم رجبی جوشقانی در ۱۶۱ صفحه با شمارگان ۵۰ نسخه و قیمت ۶۰ هزار تومان از سوی انتشارات دگراندیشان به چاپ رسید.
منبع: ایبنا