میراث مکتوب- کوثر حبیبی، ویراستار کتاب «پیامبران بومیگرای ایران در سدههای آغازین اسلام: شورشهای دهقانی و زردشتیگری محلی»: اگر درست به یاد بیاورم، اوایل پاییز ۱۳۹۸ بود که دکتر شهیدی، درباره ویرایش ترجمه و متن آخرین کتاب پاتریشیا کرون با من صحبت کرد و با اعتمادی که آقای صدری و نشر نامک به بنده داشتند، قرار شد این کار را انجام دهم، در تمام مدت انجام کار ویرایش، فهرست اعلام و نقشهها، من تنها با آقای صدری از سوی انتشارات در ارتباط بودم. ویرایش اولیه نزدیک یک سال کار تمام مدت زمان برد و کار به حدی جذاب و البته دشوار بود که گاهی از صبح تا بامداد روز بعد به ویرایش میپرداختم و کارهای دیگر را کنار گذاشته بودم. درباره کتاب باید بگویم که بسیار حجیم بوده و از زبان بسیار سختی برخوردار است، حال این سختی زبانی میتواند به غیرانگلیسی زبان بودن خانم کرون مرتبط باشد یا به پیچیدگیهای زبانی منابع بسیار گسترده و گوناگون به زبانهای متفاوت که در این کتاب به کار رفته است. پاتریشیا کرون با تسلط بینظیر خود به چندین زبان و آوردن منابع مستقیم از این زبانها، گرچه اعتبار علمی کار خود را بسیار بالا برده است، اما در عین حال کار ترجمه آن را نیز بسیار مشکل ساخته است و به تبع آن کار ویرایشگر را.
برای نمونه از چالشهایی که در این کتاب با آنها برخورد کردم؛ بسیاری از مفاهیمی که از سوی نویسنده به عنوان حقایق علمی، که خواننده باید از آنها آگاه باشد، آورده شدهاند، برای مخاطب نا آشنا بوده و نیازمند توضیحات بیشتر است، به همین منوال تلفظ بسیاری از اسامی جغرافیایی و نام اشخاص (که نیازمند مراجعه به واژهنامههایی به زبانهای سغدی، سکایی، لاتین، یونانی، آرامی و… بود) و مثالها و مقایسههایی که دلیل آورده شدن آنها توضیح داده نشده است، چندین مورد نیز از اصطلاحات زبانی استفاده شده که معنای کنایی و کمتر دانسته آن مورد نظر بوده است. همه این موارد نیازمند اصلاح و پانویس بودهاند.
در اینجا باید از شجاعت مترجم این کتاب، زنده یاد کاظم فیروزمند در ترجمه این کتاب حجیم و سخت یاد بکنم، وی با وجود ناخوشی طی چند سال و با صبر و حوصله به ترجمه این کار پرداختند. متاسفانه یکی دو ماهی پس از شروع به کار ویرایش من، با شیوع بیماری کرونا و ایام قرنطینه، فرصت دیدار از نزدیک با آقای فیروزمند از دست رفت. قرار دیدار به بعداً موکول شد که باز هم شوربختانه حال خود مترجم به وخامت رفت و در نهایت پس از گذشت چهار سال از زمان قبول کار ویرایش این کتاب، فکر کنم مهر ۱۴۰۲، آقای صدری با من تماس گرفت تا بگوید که به دلیل فوت آقای فیروزمند، ادامه کار اعلامنویسی و ویرایش نقشهها توسط بنده انجام شود. شنیدن خبر درگذشت آقای فیروزمند برای من بسیار ناگوار بود، به ویژه که در تیرماه آن سال فوت کرده بودند و من حتی خبر نداشتم تا بلکه به مراسم سوگواری بروم. باری، تنها ارتباط من و مترجم کار محدود شد به ویرایشی که من بر کار ایشان انجام دادم و حواشی که بر کار من نوشته بودند و در ویرایش دوم آنها را مطالعه کردم.
ترجمه آقای فیروزمند بر این کتاب در کل ترجمهای وزین، به نسبت دقیق و بسیار پرزحمت بوده است که یقیناً از عهده و حوصله هر کسی بر نمیآمد، در بسیاری از قسمتهای کار وی از ترجمه درست و زیبای بخشی از کتاب، که در متن اصلی سنگین و حتی اندکی گنگ بود، بسیار به وجد آمدم. در بخشهایی نیز گویا دچار اختلاف نظر بودهایم، در بسیاری از موارد از دید من ویرایشگر، باید برای درک مطلب، یا برای عنوان، یا اصطلاح و یا اسامی خاص، پانویس آورده میشد و بخش زیادی از زمانی که من صرف ویرایش نخست این کار کردم به جستجو برای منابع معتبر برای نوشتن این پانویسها گذشت که به صورت دستی و با مداد سیاه در پایین یا پشت صفحه مربوطه آورده میشد. متاسفانه وقتی کتاب برای ویرایش دوم به من برگردانده شد متوجه شدم که آقای فیروزمند با حوصلهای شگفت، بسیاری از مطالبی را که روزها صرف جستجو و نوشتن آنها کرده بودم یا با پاک کن پاک کرده و یا با خودکار قرمز به گونهای خط خطی کرده بود که دیگر امکان خواندنشان نبود، این کار برای من هم تلخ و دردناک و هم از سویی عجیب و خندهآور بود چه میبایست ساعتها زمان صرف پاک کردن آن انبوه نوشتهها شده باشد، راحتتر بود که روی آنها ضربدر یا خطی قرمز زده یا کشیده میشد که حداقل مطالب از بین نروند و قابل استفاده باشند. البته در اینجا من هم مقصر بودم که از پانویسهای خود عکس نگرفته بودم. باری این امر سبب شد که در ویرایش دوم در بسیاری از موارد ناگزیر از دوبارهکاری و جستجوی مجدد مطالب برای برخی پانویسها شوم که وجودشان برای درک ترجمه بخشی خاص، ضروری بود.
این حرفهای من البته برای خدشهدار کردن چهره و کار آقای فیروزمند نیست چون کیفیت بالای کار ترجمه ایشان خود گویای همه چیز است و باید بگویم که از کار ویرایش بر ترجمه با کیفیت و متعهدانه وی بسیار لذت بردم و آموختم و از آقای صدری شنیدم که ایشان نیز در مجموع از کار من راضی بودهاند و اگر جایی ابهامی در مورد متن اصلی داشته برطرف شده است که چنین تعریفی از استاد مایه مباهات است. البته از من گله داشتهاند که در جاهایی از کار در ترجمه ایشان دخالت کردهام که شاید درست باشد، زیرا هر مترجمی زبان مخصوص به خود را دارد و من شاید ناخواسته با کوشش برای روانتر ساختن ترجمه در بخشهایی، در زبان کاری وی دخالت کرده بودم، که در نهایت نیز این ماجرا با میانجیگری آقای صدری به گونهای به انجام رسید که رضایت هر دو طرف تا حدی جلب شد.
درباره کتاب «پیامبران بومیگرای ایران در سدههای آغازین اسلام: شورشهای دهقانی و زردشتیگری محلی» باید بگویم که اثری کم نظیر است و از جنبههایی به تاریخ ایران پرداخته و مسائلی را مورد بحث قرار داده که کمتر در کتابهای تاریخی یا ایرانشناسی به آنها پرداختهاند. منابع کتاب عمدتاً دست اول و از همان زبان مبداست، مانند فارسی، عربی، ترکی و… ممکن است خواننده در همه دیدگاهها با نظر نویسنده همداستان نباشد اما نمیتواند منکر تلاش و اهمیت کار وی شود.
باید بگویم از نظر من نسخه ترجمه شده این کتاب آنچنان که شایستهاش بوده دیده نشده است، البته با توجه به وضعیت بازار نشر در ایران، اوضاع اقتصادی و تخصصی و سخت زبانی این کتاب، شاید این امر چندان هم عجیب نبوده باشد، اما از محافل علمی معتبر انتظار میرفت تا به صورت جدیتری به این کتاب که به قول زندهیاد خانم کرون چکیده سالها تدریس وی و آخرین کتابش بوده، پرداخته شود، به همین منوال در حق مترجم مرحوم نیز این کم لطفی انجام شده است. امیدوارم که در آینده به این کتاب بیشتر پرداخته شود.
در نهایت باید از آقایان صدری و منبتکاران (انتشارات نامک) سپاس ویژه داشته باشم که چنین فرصتی را در اختیار من نهادند و هم در چنین زمانهای، نزدیک به ۱۰ سال زمان برای ترجمه و ویرایش یک کتاب صرف کردند و نشان دادند که کیفیت کار برایشان بالاترین هدف است.
در پایان میماند افسوس از حسرت دیدار مترجم کتاب و البته دریغ بر اینکه ایشان با وجود تلاش چندین ساله خود برای این کتاب، چاپ شدن آن را به چشم خود ندید. روانشان پر از نور و شادی باد…
نگاهی به کتاب «پیامبران بومیگرای ایران در سدههای آغازین اسلام»
کتاب «پیامبران بومیگرای ایران در سدههای آغازین اسلام: شورشهای دهقانی و زردشتیگری محلی» اثر پاتریشیا کرون، ایرانشناس و استاد دانشگاه آکسفورد است که به موضوع بسیار مهم واکنش و نحوهی رویارویی اقوام بومی و ایرانی به گسترش اسلام در سرزمین ایران میپردازد. این کتاب از دو بخش اصلی تشکیلشده است: بخش اول به بررسی شورشها و جنبشهای مختلف در مناطق روستایی و کوهستانی ایران در اوایل دوران ورود دین اسلام به کشور اختصاص دارد. نویسنده ضمن استفاده از پژوهشهای پیشین در این زمینه، با افزودن منابع تازه از متون چینی و آسیای مرکزی، شواهد و مستندات جدیدی را نیز ارائه میکند. بخش دوم که بخش اصلی و نوآورانه این کتاب محسوب میشود، به تحلیل و واکاوی نظاممند باورها و عقایدمذهبی جنبشهای شورشی و اقوام بومی میپردازد.
کرون تلاش میکند تا با استفاده از منابع گستردهای، شامل متون عربی، پهلوی، پارسی، یونانی، سریانی، بودایی، مانوی و دیگر منابع، ریشههای این عقاید را به دوران پیش از اسلام یا قبلتر بازگرداند و ارتباط آنها را با آیین زرتشتی و اندیشههای ایرانی کهن روشن سازد. فصلهای بخش سوم، به موضوعی کاملاً متفاوت و جدید در این حوزه میپردازد؛ یعنی الگوهای ازدواج و روشهای تولیدمثل در میان این جنبشهای شورشی. نویسنده با بررسی همین منابع متنوع، به ریشهیابی این الگوها پرداخته و نقش آنها را در شکلگیری یک آرمانشهر در دوران ساسانیان بحث میکند.
در فصل پایانی، پاتریشیا کرون به تبیین تداوم و استمرار این مجموعه از باورها و رفتارها از اوایل دوران اسلامی تا دورهی معاصر میپردازد و نشان میدهد چگونه این عقاید، در طول قرون، گرچه شکل و محتوای متفاوتی به خود گرفته، اما همچنان در بخشهایی از جامعهی ایرانی حضور داشته است. درواقع هدف اصلی کتاب، تحلیل مجموعهای از عقاید و باورهای دینی میباشد که به مدت دوهزار سال در میان اقوام کوهنشین ایران ریشه داشته است.
همچنین این کتاب به بررسی جنبشهای روستایی و مذهبی در ایران دوران اولیهی اسلامی میپردازد که تحتتاثیر آیین زرتشت بودند. نویسنده با تکیهبر منابع تاریخی و یافتههای باستانشناسی، به بررسی جنبشهای شبهمذهبی میپردازد که پایگاه اجتماعی آنها دهقانان و روستائیان بودند، که علیه حکومت مرکزی شوریدند. از جمله این جنبشها میتوان به مزدکیان، خرمدینان و مانویان اشاره کرد. کرون نشان میدهد که این جنبشها در بطن خود، بقایایی از آیین زرتشت و باورهای کهن ایرانی را حفظ کرده و میکوشیدند با الهام از شخصیت «پیامبران بومی» هویت پیشااسلامی ایرانی را احیا کنند. درواقع این جنبشها، واکنشی دربرابر نفوذ فرهنگ جدید بودند که نخبگان شهری و درباری را دربر گرفته بود. لذا شاهد تقابلی میان اسلام رسمی حاکمان و اسلام عامیانه و آمیخته با باورهای زرتشتی تودههای مردم و دهقانان هستیم.
کرون همچنین، به بررسی تعامل میان باورهای زرتشتی محلی و اسلام میپردازد. نکتهی شایان توجه این است که نویسنده بر اهمیت و جذابیت این پژوهش برای محققان رشتههای گوناگونی چون مسیحیت و یهودیت اولیه، گنوسیگری، تاریخ جنسیتی، تاریخ تطبیقی و امپراتوریها تاکید میکند. او راهنماییهایی را برای خوانندگان در هر یک از این رشته ها ارائه میدهد تا بتوانند از فصول و بخشهای مرتبط با علایق پژوهشی خود در این اثر بهره ببرند. لازم به ذکر است که انگیزهی اصلی نگارش این کتاب برای خانم کرون، آموزش درسی در زمینهی گذار از دوره پیش از اسلام به اوایل اسلامی در ایران بوده که در دانشگاه آکسفورد آن را تدریس میکرده است. این امر باعث شد تا به تدریج علاقهمند به نگارش اثری در این زمینه شود که حاصل آن، کتاب حاضر است.
این کتاب به شکلی نوآورانه، چشماندازی متفاوت از تاریخ و جنبشهای اجتماعی-مذهبی ایران در سدههای نخستین اسلامی ارائه میکند. خواندن این کتاب به درک بهتر جریانهای فکری و اجتماعی دوران پر فرازونشیب تاریخی ایران کمک شایانی میکند و شایستهی مطالعه برای علاقهمندان به حوزهی مطالعات دینی، چه قبل از اسلام و چه بعد از آن است.
مولف کتاب؛ پاتریشا کرون
پاتریشا کرون، پژوهشگر، نویسنده، شرقشناس و تاریخدان (تاریخ صدر اسلام) بود او استاد موسسه مطالعات پیشرفته، دانشگاه پرینستون بود. وی در دانمارک به دنیا آمد و در همانجا تحصیلات اولیه را پشت سر گذاشت. سپس به بریتانیا نقل مکان کرد و تحصیلات دانشگاهی و عالی را در دانشگاه لندن به اتمام رساند، و در دانشکده مطالعات خاوری و آفریقایی در سال ۱۹۷۴ میلادی به درجه دکترا نایل آمد. او بین سالهای ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۷ در دانشکده مطالعات خاوری و آفریقایی دانشگاه لندن فعالیت کرد و سپس به مدت ۲۰ سال در دانشگاه کمبریج مشغول بود، و در سال ۱۹۹۷ به مؤسسه مطالعات پیشرفته در دانشگاه پرینستون آمریکا پیوست.
از کرون بیش از ده کتاب در زمینه تاریخ و تمدن اسلامی منتشر شده، و او در انتشار مجموعه پژوهشهایی در زمینه قانون اسلامی و مطالعات اجتماعی نیز مشارکت داشته است. وی همچنین عضو هیئت مدیره پنج نشریه ادواری تاریخی از جمله دائرةالمعارف اندیشه سیاسی بود، و در انجمن فلسفه آمریکا نیز عضویت داشت. همچنین در دانشکده الهیات در دانشگاه آرهوس نیز سمت استاد افتخاری داشت.
مترجم کتاب؛ سید محمد کاظم فیروزمند خلخالی
سید محمدکاظم فیروزمند خلخالی متولد ۱۳۲۵ در سه دهه گذشته عناوین متعددی کتاب ترجمه کرده که برخی از آنها همچون شاخه زرین و ایران بین دو انقلاب همچنان بازچاپ میشوند.
کاظم فیروزمند در حوزههای دینپژوهی اساطیر نقد ادبی و اسلامشناسی متنهای مهمی را با اشراف و وسواس و به زبانی دقیق به فارسی برگردانده که ترجمه آثار پاتریشیا کرون اسلامشناس معاصر از آن میان مثال زدنی است.
مهمترین ترجمههای فیروزمند عبارتند از «شاخه زرین (پژوهشی در جادو و دین)» اثر جیمز جورج فریزر، «ایران بین دو انقلاب از مشروطه تا انقلاب اسلامی» نوشته یرواند آبراهامیان، «بنیادهای اندیشه سیاسی مدرن» اثر کوئنتین اسکینر و «بریتانیا و انقلاب مشروطه ایران» اثر منصور بنکداریان.
منبع: ایبنا