میراث مکتوب- کمال شفیعی شاعر و پژوهشگر در گفتگویی درباره کتاب «هَزاران پارسی در سرزمین هزار ایزد» که توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده، گفت: کتاب «هَزاران پارسی در سرزمین هزار ایزد» مجموعهای است که ادبیات دوره صفویه را بررسی میکند. ادبیات دوره صفویه در واقع اولین خیزش اجتماعی را رقم زد به گونهای که در آن دوران بیش از هزار شاعر از ایران علیه حکومت قیام کردند و ایران را ترک کردند و در هندوستان رحل اقامت افکندند.
وی افزود: کلمه «هَزاران» به معنای پرندگان خوشآواز و «سرزمین هزار ایزد» به معنای سرزمین هزار خداست. در واقع سرزمین هزار ایزد کنایهای از سرزمین هند است. ما در این کتاب تلاش کردهایم که نشان بدهیم خیزش اجتماعی که توسط شعر در دوره صفویه رقم خورد، باعث شد که شعر برای اولین بار از دربار خارج شود، چراکه شاه اسماعیل صفوی و سایر شاهان صفوی علاقهای به شعر درباری نداشتند.
اینپژوهشگر در ادامه گفت: شعر دوران صفویه، خاستگاه پیدایش اشعار آئینی و اجتماعی شد. توجه دربار شاهان صفویه به شعر آئینی باعث شد که شاعرانی چون محتشم کاشانی و وحشی بافقی روی کار بیایند و بعد از آن شعر آئینی رشد و گسترش پیدا کرد. شاعرانی که در دوران صفویه به هند رفتند، باعث غنای ادبیات ایران در سرزمین هند شدند. شعر فارسی در دوره صفویه برای اولین بار از دربار فاصله گرفت و به جامعه راه یافت. شعر قبل از دوران صفویه زبان فاخر درباری و حکومتی بود و فقط برای خواص سروده میشد اما بعدها به واسطه آنکه مثلاً نانوایان یا خشتمالان نیز به سرودن شعر مشغول شدند، شعر وارد کوچه و بازار شد و اینگونه زاویه دید و موضوعات شعری برای اولین بار به شکل بسیار معناداری تغییر یافت. در ادامه این روند فرم و قالب شعر نیز عوض شد و محتواهای جدیدتری به عالم شعر راه یافت.
شفیعی گفت: ما درباره اینکه باید چه نامی را برای سبک اشعار سروده شده در دوره صفویه انتخاب کنیم، بحث کردهایم و در قالب این بحثها پرسیدهایم که آیا با توجه به اینکه همواره تمرکز در پایتخت بوده است، باید سبک سرایش اشعار شاعران دوره صفوی را سبک اصفهانی بدانیم؟ یا چون شاعران دوره صفویه در هند بودند و شعر فارسی میسرودند باید سبک اشعار آنها را سبک هندی بدانیم؟ و یا اصلاً باید بگوییم شاعران دوره صفوی به سبک صفوی شعر میسرودند؟ ما در جریان بحث درباره ادبیات دوره صفوی به بحث شاعران نابختیار میرسیم و بررسی میکنیم که چرا بخت با برخی از شاعران دوره صفوی یار نبوده است؟ در پاسخ به این سوال باید گفت همه چیز به تأثیر کاتبان و نسخهنویسان در تاریخ ادبیات ایران برمیگردد. در واقع در گذشته کتاب شاعری که در مرکز توجه درباریان بود، قطعاً چندین بار نوشته و در کتابخانههای دربار نگهداری میشد اما اگر شاعری به دربار راه نمییافت، آن شاعر با همه توانمندیهایش بختیار نمیشد؛ زیرا در حقیقت در گذشته چشم همه شاعران و ناسخان به دربار بود، ناسخان یا میرزا بنویسان موظف بودند که به خواست درباریان کتاب شاعران و نویسندگان را بازنویسی کرده و به کتابخانههای دربار بسپارند. اینگونه میشد که شاعرانی که در مرکز توجه دربار نبودند کمتر شناخته میشدند. بنابراین ما متوجه میشویم که بختیار یا نابختیار بودن شاعران دوره صفوی ارتباطی به میزان توانایی آنها در شاعری نداشته است و ندارد.
وی افزود: برخی از شاعران دوره صفوی پولی نداشتند که به ناسخان بدهند تا اشعارشان در قالب کتاب نوشته شود و در اختیار دیگران قرار بگیرد. قرار بر این بود که مجموعه بختیاران و نابختیاران تاریخ ادبیات و شعر، یک مجموعه ۶ جلدی باشد که جلد دوم آن با عنوان «قهوه قجری در فنجان ادبیات» به بررسی ادبیات دوره تاریخی انتهای دوران حکومت صفویه تا ابتدای دوران حکومت پهلوی میپردازد. ایده نگارش مجموعه بختیاران و نابختیاران تاریخ ادبیات و شعر در سالیان دور شکل گرفت. من آن ایده را با دکتر محمدرضا بیرنگ مطرح کردم. ایشان و من یک سال را به نگارش کتاب «هَزاران پارسی در سرزمین هزار ایزد» اختصاص دادیم. کتاب مذکور یک سال بعد از اتمام نگارشش توسط انتشارات سوره چاپ شد و به بازار آمد. کتاب «قهوه قجری در فنجان ادبیات» نیز هماکنون زیر چاپ است. در واقع طراحیهای این کتاب در مرکز سوره تمام شده است و آماده ویراستاری است.
اینشاعر در ادامه گفت: ما در کتاب «قهوه قجری در فنجان ادبیات» میخوانیم که چگونه اولین مدارس رسمی کشورمان شکل گرفتند و کارشان را آغاز کردند. ادبیات کودکان و نوجوان برای اولین بار در دوره قاجار شکل گرفت و مبحثی به عنوان ادبیات زنان نیز اولین بار در همان دوره مطرح شد. کشور ما برای اولین بار در دوره قاجار شعر سیاسی را تجربه کرد زیرا اتفاقات بزرگی چون مشروطه در آن دوره رخ داد. روزنامهنگاری به معنای امروزی برای اولین بار در دوره قاجار شکل گرفت و مطرح شد. نهضت ترجمه نیز برای اولین بار در همان دوره به راه افتاد. ما در تمام جلدهای مجموعه بختیاران و نابختیاران تاریخ ادبیات و شعر نگاهی به شاعران نابختیار داشتیم و داریم.
شفیعی گفت: ما در کتاب «هَزاران پارسی در سرزمین هزار ایزد» از بالغ بر ۱۰۰۰ شاعر نام بردهایم اما در پایان ما تاریخ ادبیات را در ۳ قالبِ ادبیات ملی، منطقه غرب و شاعران اسدآباد که چهارمیر بودهاند، بررسی میکنیم. اسدآباد در دوره صفویه چهار شاعر توانمند اما نابختیار به نامهای میرالهی اسدآبادی، محوی اسدآبادی، میر مغیثالدین اسدآبادی و میر جلالالدین اسدآبادی را داشت. همه این شاعران در هند بودند و مزارشان در همان کشور است. در واقع این کتاب با محوریت چهار میر اسدآباد نوشته شده است و ما در جریان بررسی وضعیت هر کدام از میرهای چهارگانه اسدآباد به معاصران و معاشران آنها نیز پرداختهایم زیرا یک شاعر به تنهایی رشد نمیکند و در مجموعهای قرار دارد که آن مجموعه زمینههای برآمدن شاعران را تعریف میکند.
وی افزود: ما چهار تذکره اصلی موجود را در کتاب «هَزاران پارسی در سرزمین هزار ایزد» که با نگاه آکادمیک نوشته شده، بررسی کردهایم و متوجه شدیم که در برخی از تذکرهها از یک شاعر فقط یک بیت آمده است، این در صورتی است که آن شاعر، شاعر بسیار قوی بوده است. ما در بخش تذکره کتاب مذکور علاوه بر اینکه نقد و شرح تذکرهها را داریم، گرفتاریهای تذکرهنویسان را شرح دادهایم. یکی از ایرادهای وارد بر کار تذکرهنویسان این است که عمدتاً تذکرههای نوشته شده، بر اساس شنیدهها جمعآوری شدهاند. تذکرهنویسان بیشتر بر شاعران محیط اطراف خودشان اشراف داشتند. سالهاست که منابع زیادی برای نوشتن مجموعه کتابهای بختیاران و نابختیاران تاریخ ادبیات و شعر جمع شدهاند. ما سعی کردیم که ارجاعهایمان، ارجاعهای علمی و منابع دست اول باشند.
منبع: مهر