میراث مکتوب- زِ کوی یار میآید نسیمِ باد نوروزی / ازین باد اَر مدد خواهی، چراغِ دل برافروزی
این غزل، پس از غزل ۲۲۵ «ابر آزاری برآمد، باد نوروزی وزید… » دومین و آخرین شعری از حافظ است که نام «نوروز» بر خود دارد و در اصطلاح «نوروزیه» نام میگیرد. در اشعار دیگر یا فقط سخن از باد بهاری و دمیدن گل و سبزه، بدون ذکر «نوروز» است و یا ذکر «عید» شده که بیشتر گمان میرود دو عید اسلامی باشند و یا دست کم ما را میان عیدین و نوروز در تردید میاندازند، اما اینجا از فرارسیدن روز نو با تمامی فرصتهای شادی، خوشدلی و عشرت خبر میدهد.
شعرای متصوف معمولاً نوروز را «عید» نمینامیدند و هرجا «عید» میگفتند مراد عید صیام (فطر) و اَضحی (قربان) بود، اما در شعرِ حاضر، اگر آن بیت از افزونیهای قزوینی را که نام تورانشاه و مدح او را در بر دارد اصیل بدانیم، میتوان گفت که حافظ، به رغم عرفای شاعر، نوروز را عید خوانده، چنان که از ممدوح درخواست عیدی و نوروزی کرده است؛ جز اینجا و در همین افزودگیها، در هیچ شعر دیگر او ندیدهایم که دو واژۀ «نوروز» و «عید» با هم آمده باشند تا بتوان «عید» را به معنی نوروز دانست.
البته در غزل حاضر هم میتوان در این معنی تردید کرد و گفت: شاید نوروز با یکی از دو عید اسلامی مصادف بوده که شاعر هم عیدی و هم نوروزی خواسته و مثلاً عیدی را به خاطر عید اسلامی طلب کرده و نوروزی را برای سال نو ایرانی؛ اگرچه قدری مته به خشخاش گذارانه است، ولی به هر حال شَقّی محتمل است.
راه حل آن هم این است که اهل تحقیق مثلاً با تطبیق دادن سالهای وزارت تورانشاه با سنوات هجری و شمسی ببینند آیا در هیچ سالی نوروز با یکی از عیدین برابر بوده است یا نه.
مطلب دیگر این که در سنجش این دو غزل نوروزیه با همدیگر می بینیم که غزل ۲۲۵ لحن و فضایی شادتر از غزل حاضر دارد در اینجا اگرچه بیشتر ابیات به اقتضای موضوع دربارۀ عشرت و باده و رفتن به بستان و غیره است، اما تا حدودی نیز سایه غمی را بر روی برخی ابیات میبینیم که من نمیدانم آیا دلیل و موجب خاصی داشته یا صرفاً معلول تصادف و تابع مضامین دلخواه شاعر بوده است. مثلاً بیتهای ۶ و ۷، که شاعر از غم شبانهروزی و آنگاه تنها نشستن خود تعبیر کرده به شمعی که «یار شیرین» او از وی جدا شده و او محکوم به سوختن و ساختن آن هم در یک چنین فضا و ایام عشرتانگیزی است و نمیدانیم آیا برای شاعر به تازگی سوگی روی داده و یا او به یاد درد و داغی در زندگی خود افتاده است یا نه.
همچنین در آن نوروزیه، هیچ نقش و نشان آشکاری از تصوف و عرفان نمیتوان سراغ جست اما در غزل حاضر در بیت ۵ سخن از ترک تمامی تعلقات میرود.
شرح شوق، اثر دکتر سعید حمیدیان، جلد پنجم
صص ۳۸۷۵–۳۸۷۴
منبع: اطلاعات