میراث مکتوب – کتاب حاضر تلاشی است برای ارائۀ گزارشی همهسونگر در باب پژوهشهای عمدهای که در حوزۀ معنیشناسی واژگانی صورت گرفته است.
نظریههای معنیشناسی واژگانی نوشته دیرک گیررتس و به ترجمه دکتر کوروش صفوی معرفی روابط نظری و روش شناختی است که میان این رهیافت های عمده برقرار است و توجه اصلی در این نوشته معطوف به این نکته است که دریابیم این رهیافتهای مختلف چگونه به یکدیگر پیوند خوردهاند و کارآیی یا عدم کارآیی هر یک کجاست.
گیررتس یکی از سرشناسترین معنی شناسان امروز اروپای قارهای است. او در این کتاب مباحث را از نخستین آرای معنی شناسان در حوزه مطالعات معنی شناسی واژگانی شروع کرده و از زمانه معنی شناسی تاریخی – فقه اللغوی تا به امروز و مطالعات معنی شناسان شناختی را به شکل ساده و به صورت درسنامه جامع در اختیار مخاطبان قرار میدهد.
عناوین فصل های این کتاب به شرح زیر است:
معنی شناسی تاریخی ـ فقه اللغوی: تولد معنی شناسی واژگانی، ماهیت معنی، طبقه بندی تغییرات معنایی، فراسوی معنی شناسی تاریخی ـ فقهاللغوی؛ معنی شناسی ساختگرا: برداشت ساختگرا نسبت به معنی، نظریۀ حوزۀ واژگانی، تحلیل مؤلفهای، فراسوی معنیشناسی ساخت گرا؛ معنی شناسی زایشیگرا: معنی شناسی کتز، تنش در معنی شناسی زایشیگرا، فراسوی معنیشناسی زایشیگرا؛ معنیشناسی نوساختگرا: بسط رهیافت تجزیهگرا، بسط رهیافت روابط مفهومی؛ معنیشناسی شناختی: پیشنمونگی و برجستگی، استعارۀ مفهومی و مجاز مفهومی، الگوهای شناختی آرمانی و قالبها، کاربرد و تغییر، معنیشناسی شناختی در بافت؛ نتیجهگیری؛ کتابنامه و نمایه.
در این کتاب به چند چارچوب نظری کاملاً بارز به تفصیل اشاره شده است. این رهیافتهای عمده عبارتند از:
معنی شناسی تاریخی ـ فقه اللغوی: رهیافتی در زمانی به معنی شناسی واژگانی است که از سال 1850 تا حدود 1930نظریۀ مسلط در معنیشناسی واژگانی به حساب میآمد.
معنی شناسی ساختگرا: این نوع از معنیشناسی الهام گرفته از آرای فردینان دوسوسور و از سال 1930 به بعد پدید آمد. معنیشناسی ساختگرا رهیافت ذرهنگر معنیشناسی تاریخی ـ فقهاللغوی را مردود میدانست و رهیافتی را تأیید می کرد که بر رابطۀ دوسویۀ معانی با یکدیگر تأکید میکرد و تحلیل معنایی را در سطح واحدهای یک نظام مقبول میدانست.
معنیشناسی زایشی گرا: از سال 1960 به بعد جنبههای مختلف معنیشناسی ساختگرا و به ویژه رهیافتهای تحلیل مؤلفهای به دستور زایشی راه یافت.
معنی شناسی نوساخت گرا: در قالب این عنوان تمامی انواع رهیافتهایی معرفی میشوند که از جنبۀ ساختگرا به معنیشناسی واژگانی میپردازند؛ اما به دورۀ پسازایشی تعلق دارند.
معنی شناسی شناختی: این نوع مطالعۀ معنی رهیافتی روانشناختی و شناختی در معنیشناسی است که از سال 1980 به بعد معرفی شده است. در معنی شناسی شناختی نوآوریهای عمدهای نظیر نظریۀ پیشنمونگی، استعارههای مفهومی و معنیشناسی قالب بنیاد پیش روی ما قرار میگیرد. با نیمنگاهی به نوشتههای اخیر در باب مطالعۀ معنی شاید بتوان مدعی شد این رهیافت کارآمدترین چارچوب در حوزۀ معنیشناسی واژگانی است.
در فصول مختلف این نوشته با دو مسیر عمدۀ تحول روبرو هستیم که این رویکردهای نظری را در پیوند با یکدیگر قرار میدهند؛ از یک جنبه تحول معنیشناسی واژگانی نشانگر پیشرفتی چشمگیر در حوزۀ مطالعاتی واژه است که به تدریج و بر پایۀ دادههای تجربی فزاینده در طی این سالها شکل گرفته است.
در این کتاب به تمامی پژوهشهای بنیادینی ارجاع داده شده است که در شکلبندی دورنمای تاریخی تحولات موجود در معنیشناسی واژگانی دخیل بودهاند. سازماندهی این کتاب بر حسب زمان صورت پذیرفته است. آن هم به این صورت که کار با قدیمیترین شکل معنیشناسی واژگانی جدید آغاز میشود و به مرور زمان به آرای اخیر در این حوزه میرسیم. متن اصلی هر فصل این کتاب به معرفی شکلبندیشدۀ رهیافتهای مختلف مطالعۀ معنی واژگانی اختصاص یافته است تا از این طریق تصویری منسجم از هر دیدگاه به دست داده شود و در حد امکان، از قاطیشدن مطالب با هم پرهیز شود.
گیررتس: دیرک، نظریههای معنیشناسی واژگانی، ترجمه: کوروش صفوی، تهران، علمی، 656 صفحه، 1393.