میراث مکتوب- مقبرة الشعرای تاجیکان در شهر دوشنبه در محلۀ لوچاب بر بالای تپهای سرسبز قرار دارد. فضای هر مزار در خورِ شأن آن ادیب و شاعر است و بر روی سنگ قبر آنها به سیریلیک و گاه به فارسی اشعاری از آنها نوشته شده، تنها جایی که خط فارسی را در دوشنبه دیدم! دکتر صادقی و دکتر شبستری اکثر آنها را میشناختند و زمانی با آنها دیدار و دوستی داشتند و خاطراتی از آنها و آثارشان و جانافشانیهایی که برای وطن خود کردهاند میگفتند. باباجان غفورف مورخ و سیاستمدار برجستۀ تاجیک که تصویرش روی اسکناسها چاپ شده، نویسندۀ کتاب تاجیکان است که امامعلی رحمان یک نسخه از آن را به تمام تاجیکیها اهدا کرده است تا با تاریخ کشور خود آشنا شوند. هچنین چند سال پیش نسخهای از قرآن را با خط سیریلیک به مردم تاجیک تحفه کرد و سال آینده نیز قصد دارد سه میلیون نسخه از شاهنامه را به سیریلیک به هر خانواده اهدا کند. رویکرد امامعلی رحمان به میراث باستانی نیاکان در همه جا مشهود است. هر چند مردم حنفیمذهب و به دین گرایش دارند، اما رحمان میکوشد تا اخلاق و تربیت اسلامی مبتنی بر آموزههای نیاکان و شاهنامه و رودکی و سعدی و سنایی را جایگزین ظواهر شریعت کند، چنانکه در سخنرانیهایش به این موضوع تصریح میکند و نگران است که برخی کشورها ایدئولوژی را به کشورش راه دهند. برای همین جلوی ورود هر کتاب مذهبی را میگیرد و نسبت به علمای دینی مراقبت تام دارد.
از جمله شخصیتهایی که در مزارستان نامآوران ادب و شعر زیارت کردیم، محمد عاصمی بود و او اولین کسی بود که خط فارسی را ترویج و حتی بر سر در مغازهها نویسانید، اما گویا به دست روسها قربانی این نوع اندیشه شد و به قتل رسید. جبار رسولف، کمال عینی، لایق شیرعلی، محمدجان شکوری، توسونزاده، جورهبیک نذری، افصحزاد و بسیاری دیگر از اهل فرهنگ و هنر و ادب در مزارستان مدفونند. تندیس و نیمپیکرۀ هر یک از آنها نیز به زیبایی ساخته و یادگارنوشتههایی در پای سنگها منقوش است. در شهر دوشنبه هیکل (تندیس) امیر اسماعیل سامانی، رودکی، فردوسی و دیگر ادیبان و شاعران به عنوان نمادهای فرهنگی و سیاسی تاجیکان به چشم میخورد، اما اثری از خط فارسی بر روی آنان نیست.
شعبان کرمدخت شاعر ایراندوست بابلسری و شیفتۀ سمرقند و بخار منظومۀ بلندی در ستایش تمدن کهن ایرانی در عهد سامانی و تکریم امامعلی رحمان رئیس جمهور تاجیکستان سروده بود که در لوحی زیبا صفحهآرایی کردیم و در جلسهای که من توفیق حضور نداشتم، توسط دکتر شبستری رئیس انجمن دوستی ایران و تاجیکستان به دکتر سعدالله خیراللهاف رئیس پیشین مجلس ملی تاجیکستان و رئیس فعلی انجمنهای دوستی تاجیکستان با دیگر کشور اهدا شد تا به دست رئیس جمهور برساند. صبح روز پنجشنبه قبل از حرکت به سمت فرودگاه، بزرگمهر بهادر شاعر و روزنامهنگار به دیدنم آمد و یک کراوات برایم هدیه آورد و قلمی زرین برای علی دهباشی که قلمستانی در دفتر بخارا دارد.
روز چهارشنبه بیست و شش مهرماه مصادف با چهارشنبۀ دورهمی با اهل فرهنگ را در شهر دوشنبه به گشت و گذار باغ فردوسی و مزارستان و آثارخانه(موزه) ملی تاجیکستان سپری کردیم و شب در هتل خاکستری، آخرین دیدارمان با دکتر مسعود میرشاهی خواهرزادۀ دکتر بدخشانی بود که دیدارش همچون “خِتام مِسک” و پایانی مشکین برای این سفر پربار ماندگار شد. دکتر مسعود میرشاهی سرطانشناس ایرانی مقیم در فرانسه است که خدمات بسیاری در تاجیکستان انجام داده و به اندازۀ دهها سفیر فرهنگی خدمت کرده و کسی نیست در تاجیکستان که از نیکیها و کارهای ارزشمند او بیاطلاع باشد. وجودی است مغتنم و درخور ستایش. کارهای زیادی هم در حوزه ادبیات و تاریخ و فرهنگ تاجیکستان تألیف، ترجمه، چاپ و منتشر کرده است.
پنجشنبه صبح از شهر دوشنبه به تهران بازگشتیم و بناچار و برای اولینبار، دوم آبان را به جای چهارشنبه آخر مهرماه برای برپایی بزم شوق دیدار مهر و صفا برگزیدیم.
اکبر ایرانی
مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب