کد خبر:15625
پ
n00301702-b_0

مردم عرب، خیام را بیشتر از حافظ و سعدی می‌شناسند

وبینار «زبان فارسی در کشورهای حوزه عربی» با حضور و سخنرانی اساتیدی از کشورهای لبنان، سوریه، عراق و تونس برگزار شد.

میراث مکتوب- وبینار تخصصی «زبان فارسی در کشورهای حوزه عربی» با همکاری موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران و بنیاد سعدی در بخش بین‌الملل نمایشگاه مجازی کتاب تهران با حضور دلال عباس مدیر مسئول مجله «الدراسات الأدبیه» دانشگاه بیروت از لبنان، محمد فراس حلماوی استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه دمشق از سوریه، خیریه دماک قاسم استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بغداد از عراق، آمال بن ابراهیم العبادی، عضو انجمن دوستی ایران و تونس و مونی بعزاوی، نویسنده و شاعر از تونس در قالب یکی از نشست‌های بخش بین‌الملل اولین نمایشگاه مجازی کتاب تهران برگزار شد. زهرا عامری، کارشناس معاونت بین‌المللی بنیاد سعدی نیز به عنوان میزبان و مجری در این وبینار حضور داشت.
 
مردم ایران و لبنان؛ یک ملت با دو زبان مختلف
دلال عباس نخستین سخنران این نشست که مدیرمسئول مجله «الدراسات الأدبیه» نیز هست، درباره فعالیت‌های محوری انجام شده در این مجله گفت: کرسی رسمی آموزش زبان فارسی فقط در دانشگاه‌های دولتی لبنان دایر و فعال است اما در دانشگاه‌های غیر دولتی هم واحدهای درسی زبان فارسی ارائه و تدریس می‌شود. کرسی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه لبنان از حدود 60 سال پیش آغاز به کار کرده و فعالیت‌ها محدود به آموزش نیست. در این دانشگاه، پژوهش‌های علمی زیادی از جمله در بحث و تحقیق بین موضوعات مشترک ادبیات فارسی و عربی نیز جریان داشته و دارد اما یکی از مهمترین فعالیت‌های این دانشگاه، نشریه‌ای به دو زبان فارسی و عربی است که به واسطه وجود کرسی رسمی آموزش زبان فارسی از سال 1960 میلادی انتشار یافت.

«الدراسات الأدبیه»؛ نشریه‌ای برای رفع خلأهای روابط دو تمدن ایران و عرب
وی با بیان اینکه اولین رئیس کرسی زبان فارسی این دانشگاه مرحوم دکتر محمد محمدی بود گفت: بعد از ایشان در سال‌های جنگ داخلی لبنان دکتر احمد لواسانی ریاست آن را بر عهده گرفت. مجله «الدراسات الأدبیه» از 60 سال پیش، از سوی مرکز آموزش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه لبنان منتشر شد و در حوزه مطالعات ادبیات مقاومت فارسی و عربی توانست خلاهای موجود در روابط دیرینه میان دو تمدن ایران و عرب را پر کرده و عرصه تازه‌ای را در تحقیق و پژوهش فارسی و عربی احیا کند.

او که استاد ادبیات عربی و ادبیات تطبیقی و تمدن اسلامی در بخش مطالعات تکمیلی دانشگاه بیروت است ادامه داد: انتشار این مجله در طول جنگ داخلی لبنان متوقف شد، از سال 1395 به دلیل شرایط ناخواسته بعد از فوت دکتر لواسانی انتشار مجله متوقف شد. این مجله بار دیگر قرار است منتشر شود تا منبع فکری برای پژوهشگران باشد. تصمیم گرفته شد در شماره نخست این مجله بعد از توقف انتشار، به موضوع تصوف و عرفان در ادبیات فارسی و عربی بپردازیم که در حال حاضر منتظر دریافت مقالات به زبان‌های عربی، فارسی، فرانسه و انگلیسی هستیم.

وی اثرگذاری ادبیات عربی بر ادبیات فارسی و برعکس و همچنین تصوف و عرفان و تاثیر قرآن بر آثار حافظ و سعدی را از مهمترین موضوعاتی دانست که در این نشریه به آن پرداخته می‌شود. دلال عباس درباره فعالیت‌های خود در حوزه ادبیات فارسی گفت: اولین بار وقتی دانشجوی  مقطع لیسانس در رشته ادبیات عربی دانشگاه لبنان بودم دو واحد درس زبان فارسی داشتیم. دکتر احمد لواسانی استاد درس فارسی ما بود و کتابی که تالیف ایشان بود در کلاس تدریس می‌شد. این اولین کتاب در دنیای عرب بود که برای تدریس زبان فارسی تالیف شد.

وی که چندی پیش در وبیناری با عنوان «آشنایی و تجلیل از دلال عباس» با حضور غلامعلی حدادعادل، مدیرعامل بنیاد دایره‌المعارف اسلامی مورد تجلیل قرار گرفت، ادامه داد: سال 1356 یعنی قبل از انقلاب اسلامی من به همراه خانواده‌ام به تهران آمدم و یک سال در آنجا زبان فارسی خواندم. دو سال هم در ایران سکونت داشتم که آشنایی گسترده‌ای از ایران به من داد و این آشنایی به ویژه از طریق تلویزیون و رسانه‌ها و صحبت کردن با اساتید، دانشجویان و همچنین همسایگان و ایرانیان بود. در نهایت بعد از انقلاب اسلامی به لبنان برگشتم و با نوشتن رساله‌ای با نام بهاء‌الدین عاملی ادیب، فقیه و عالم در رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه لبنان دانشنامه دکتری گرفتم.

این استاد دانشگاه با بیان این‌که کتاب «موش و گربه» اثر شیخ بهایی نخستین اثری بود که از فارسی به عربی ترجمه کرد گفت: همه ترجمه‌های من از حوزه ادبیات نیست. به دلیل پیوند دیرینه ایرانی‌ها و عرب‌ها و همسایگی این دو کشور برادر، مردم ایران و لبنان باید با زبان همسایه خود آشنایی کافی داشته باشند.کتاب‌هایی هم به زبان عربی نوشته‌ام از جمله کتاب «القرآن و الشعر» که دو دفعه به فارسی ترجمه شده است.

جایگاه زن در جامعه ایرانی از نگاه محقق لبنانی
زن در جامعه ایرانی یکی از موضوعاتی است که در بسیاری از مقالات و آثار دلال عباس به چشم می‌خورد. او درباره دلیل علاقه‌اش به این موضوع گفت: اگر تاریخ حضور زنان را در عرصه‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی، علمی و سیاسی جهان ورق بزنیم به جرات می‌توان گفت حضور کنونی زنان ایرانی در عرصه‌های مختلف بسیار پررنگ است. در واقع نه تنها می‌توان به موفقیتشان در برابر تیرگی‌های جهان امروز اشاره کرد بلکه نحوه حضور درخشان زنان ایرانی برای تمام کشورها به یک الگو تبدیل شده است. این تنها مرهون پدیده قرن معاصر یعنی ظهور و بروز انقلاب اسلامی ایران است. بی‌شک رهنمودهای روشنگرانه امام راحل، جایگاه زن ایرانی را آنچنان ارتقا بخشیده که زنان ایرانی در ردیف صبورترین، متعهدترین و متخصص‌ترین زنان دنیا قرار گرفته‌اند. این‌ها به دلیل جایگاه رفیع و ارزش‌هایی است که در اسلام برای زنان در نظر گرفته شده است.

مترجم کتاب «زن در فکر شهید مطهری» ادامه داد: امام خمینی و مقام معظم رهبری همواره امتیازات ویژه‌ای برای زنان قائل بوده و هستند. امام خمینی زنان را در انقلاب اسلامی جلوتر از مردان و مشوق آن‌ها خوانده است. اینگونه فرصت‌های علمی، آموزشی، خدمات عمومی و مشارکت انتخاباتی زنان و مردان برابر شد و این‌ها به دلیل توجه به حضور زنان است. بسیاری از موانع موجود برابر زنان در کشورهای عربی، در ایران برداشته شده است.

پروین اعتصامی؛ زنی شاعر که همپای مردان در ادبیات مشهور شد
وی که مقاله‌ای نیز با  عنوان «موضوعات انسانی در شعر پروین اعتصامی» نوشته درباره آن توضیح داد: پروین اعتصامی معاصر خانم نصرت امین بود. اعتصامی یکی از معدود شاعران زن فارسی پیش از انقلاب اسلامی است که همپای مردان در صحنه ادبیات فارسی از شهرت بسیاری برخوردار شد. از ویژگی‌های وی می‌توان به قدرت شاعری، سادگی، روانی زبان، دلنشینی معانی و مفاهیم شعری، جهان‌بینی شاعر و پایبندی او به اصول اعتقادی و موازین اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی که با عواطف زنانه و مادرانه در هم آمیخته اشاره کرد. خوانندگان شعر وی با هر زمینه فکری، سیاسی و اعتقادی درک می‌کنند که اشعار او از دل برخاسته است. این زن شاعر همپای مردان بود و می‌توان شعر او را نه تنها با آثار شعرای ایرانی معاصر بلکه با اشعار شاعران قدیمی عرب و ایرانی مقایسه کرد.

دلال عباس که کتابی به نام «نظامی گنجوی؛ آثار و حیات» تالیف کرده است درباره دلیل تحقیق و نگارش پیرامون آثار نظامی گنجوی توضیح داد: من در مجله «الدراسات الأدبیه» چندین مقاله از سعدی، حافظ، نظامی، مولوی و شاعران معاصر مثل نیما، احمد شاملو و خسرو گلسرخی داشتم و می‌خواهم فرهنگ و ادبیات فارسی را به خوانندگان و دانشجویان عرب معرفی کنم. معتقدم ادبیات جدید و قدیم باید به تدریج به شناسانده شود. زبان عربی هم بر زبان فارسی تاثیر زیادی گذاشته و می‌توان گفت ما دو ملت نیستیم؛ ما یک ملت با دو زبانیم.
 
مولوی، سعدی و حافظ از شاعران عرب تاثیر گرفته‌اند، نه برعکس
این محقق در پاسخ به این سوال که «حافظ، سعدی و مولانا در رشد ادبیات عرب چه تاثیری گذاشتند و چه باب‌هایی را برای اندیشیدن باز کردند؟» چنین توضیح داد: مولوی، سعدی و حافظ شاعرانی هستند که از زبان عربی و شعرای عرب تاثیر گرفته‌اند، نه برعکس. اما در عصر حاضر تاثیر اشعار این شاعران بر ادبیات معاصر عرب‌زبان ظاهر شده است. مولوی هم از شاعران عرب تاثیر پذیرفت اما در حال حاضر می‌توان تاثیر مولوی بر شاعران معاصر عرب را مشاهده کرد. اما باید گفت بیشتر شاعران عرب‌زبان از خیام تاثیر پذیرفته‌اند، زیرا شعر خیام به زبان عربی ترجمه شده و بیشتر مشهور شده؛ نه برای اینکه خیام مهم‌تر از حافظ و سعدی است اما عامه مردم عرب، خیام را بیشتر می‌شنوند و می‌شناسند.

اثرگذاری شعر نیما یوشیج بر شعر «شاکر السیاب» و «عبدالوهاب البیاتی» یکی دیگر از موضوعاتی بود که دلال عباس به آن اشاره کرد و گفت: این موضوع مهمی است که می‌توان در پایان‌نامه‌های مقطع دکترا بدان پرداخت.

وی در پایان گفت: آخرین کتاب من با عنوان «زنان اندلوسی» به فارسی ترجمه شد و تا یک یا دو ماه آینده منتشر می‌شود. زن در اندیشه مطهری، زن در جامعه ایرانی، حقوق زن در اسلام، زن اندلسی، زن در عصر جاهلی و کتاب ماندگارش درباره بانو نصرت امین از جمله آثار دلال عباس هستند.
 
روایت مراودات ادبای ایرانی با شخصیت‌‌های سوری
محمد فراس حلماوی از کشور سوریه سخنران دیگر این وبینار بود که درباره پیوندهای فرهنگی و ادبی بین ایران و کشورهای عربی گفت: اگر به تاریخ پیشین ادب و فرهنگ ایران برگردید حضور قوی ادبا و حکما و فلاسفه ایرانی را در حوزه کشور سوریه می‌بینید. مثلا فارابی که معلم ثانی و فیلسوف جهان اسلام بود در زمان سیف الدوله حمدانی به شهر حلب می‌آید و سیف الدوله حمدانی از ایشان استقبال می‌کند. بعدا فارابی به شهر دمشق رفت و به تدریس فلسفه ادامه داد و همانجا رخت از جهان بربست و به خاک سپرده شد. اکنون هم آرامگاه فارابی در منطقه باب الصغیر قرار دارد.

استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه دمشق درباره ناصر خسرو و سفرنامه‌ای که از او به جای مانده نیز گفت: ناصر خسرو در سفرنامه خود، درباره آداب و رسوم و ساخت‌و‌ساز بناهای آن روزگار در سوریه و حتی محصولات کشاورزی آن زمان صحبت می‌کند. همچنین شخصیت‌ها و مساجد و هر آنچه در آن زمانه شنیده و به چشم خود دیده را در سفرنامه گنجانده است. مثلا درباره ابوالعلاء معرّی صحبت می‌کند؛ فردی که شخصیتی چالش برانگیز در جهان عرب بوده ولی ناصرخسرو برخلاف خیلی از دیدگاه‌های فرهنگیان و فرهیختگان درباره ابوالعلا، وی را فردی معرفی می‌کند که زهد پیشه کرده، سرور و حاکم شهر بوده، همه کارگزاران و خدام او، کار مردم را راه می‌انداختند و مال و منال خود را از کسی دریغ نمی‌کرد.
 
بازتاب سفر سعدی و مولوی به سوریه در آثارشان
سعدی شیرازی و ارتباطش با دنیای عرب‌زبان موضوع دیگری بود که حلماوی بدان پرداخت و اظهار کرد: سعدی به بلاد شام سوریه و لبنان رفت و در جای جای کتاب گلستان او که به عربی ترجمه شده، حکایت‌هایی از سرزمین شام مطرح شده است. مثلا در شعر معروفش در بوستان می‌گوید «چُنان قحطسالی شد اندر دمشق, که یاران فراموش کردند عشق»؛ شعری که اشاره به قحطسالی خیلی شدید شهر دمشق دارد.

عضو انجمن مترجمان زبان عرب درباره مولوی و شمس تبریزی نیز چنین گفت: برهان‌الدین محقق ترمذی به مولوی می‌گوید اگر می‌خواهی اطلاعات خود را ادامه بدهی بهتر است به بلاد شام، شهر حلب و دمشق رهسپار شوی. گفته می‌شود مولوی حدود هفت سال بین شهر حلب و دمشق اقامت داشت، معلومات خود را تکمیل کرد و سپس به قونیه بازگشت. شمس تبریزی نیز در دمشق بود و وقتی به قونیه آمد و مورد حسادت شاگردان مولوی قرار گرفت، آن دیار را ترک کرد و به دمشق رفت. سپس مولوی پسرش را به دمشق می‌فرستد و از او می‌خواهد به قونیه برگردد.

حلماوی با بیان این‌ که زندگی سهروردی، بنیان‌گذار حکمت اشراق، داستان غم انگیزی دارد که در نهایت به کشته شدن او در شهر حلب انجامید گفت: این روایت‌ها نشان می‌دهد پیوندهای میان ایران و کشورهای عرب‌زبان، ریشه در تاریخ دوانده و نمی‌توان آمیزش فرهنگ‌ها بین ایران و کشورهای عرب به ویژه سوریه را نادیده گرفت.
 
تاثیرپذیری اعجازانگیز ادیبان ایرانی و عرب‌زبان از یکدیگر
زهرا عامری، میزبان این نشست در ادامه صحبت‌‌های حلاوی گفت: وقتی از ادبیات ایران صحبت می‌کنیم، ناگزیریم به سراغ ماورا النهر برویم و برعکس. وقتی صحبت از ادبیات عرب صحبت می‌کنیم ناگزیریم به سراغ ادبیات فارسی برویم. تفکر شاعران، ادیبان و نویسندگان این سرزمین‌ها به شکل اعجازانگیزی، متاثر از هم بوده و شواهد تاریخی وجود دارد که با هم معاشرت‌هایی داشتند و به خاطر هم به سرزمینی دیگر سفر کرده‌اند. در نتیجه نمی‌توان نادیده گرفت که پیوندهای عمیق و محکمی میان این ملت‌ها وجود داشته است.
 
نگاهی به آموزش زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه‌های سوریه
در ادامه محمد فراس حلماوی از کشور سوریه به سراغ موضوع گروه زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه دمشق و وضعیت تدریس فارسی در این کشور رفت و گفت: قبلا زبان فارسی در سوریه فقط در گروه زبان و ادبیات عرب، گروه تاریخ و گروه آثار باستانی دانشگاه‌های دولتی، به عنوان زبان شرقی یا قدیمی به عنوان یک درس اختیاری تدریس می‌شد. در سال 2008 گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه دمشق و دانشگاه البعث حمص به طور همزمان با حمایت رایزنی جمهوری اسلامی ایران و کمی بعد از آن گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حلب افتتاح شد. در حال حاضر دانشجویان زیادی از رشته زبان و ادبیات فارسی فارغ التحصیل شده‌اند، بسیاری از دانشجویان ممتاز گروه‌ها به ایران سفر کرده و در دانشگاه‌های ایران دوره تحصیلات تکمیلی خود را ادامه می‌دهند.

وی درباره آثار خود در زمینه زبان و ادبیات فارسی گفت: با سازمان سمت برای ترجمه برخی کتاب‌ها از فارسی به عربی همکاری کرده‌ام. کتاب «تجددشناسی و غرب‌شناسی» نوشته حسین کچویان، «اقتصاد سلامت» اثر مجید صباغ کرمانی، «روانشناسی اجتماعی» تالیف جمعی از نویسندگان، کتاب «اسلام و قانون بین‌الملل» اثر جمعی از نویسندگان، کتاب «اقتصاد کار و نیروی انسانی» نوشته دکتر حسن سبحانی و کتاب «فلسفه اشراق» نوشته دکتر حسن معلمی آثاری هستند که از فارسی به عربی ترجمه کرده‌ام. کتابی هم با نام «نقد ادبی و تحلیل نشانه‌شناختی ادبیات» در دوره فوق لیسانس از عربی به فارسی ترجمه کردم که اکنون زیر چاپ است.

وی با بیان این‌که با استاد دلال عباس در تدوین دانشنامه جهان اسلام همکاری داشته و ده‌ها مقاله ترجمه کرده است، درباره دلیل گرایش خود به ترجمه آثار فارسی گفت: احساس می‌کنم ایران یک ذخیره بسیار عالی از ادب و فرهنگ و اندیشه دارد که نیازمند معرفی است.
حلماوی به جنگ‌های داخلی سوریه اشاره کد و با بیان اینکه در دوره معاصر با همه بحران‌ها، فعالیت‌های ادبی و فرهنگی در سوریه متوقف نشد درباره شخصیت‌های فعال در حوزه ادبیات فارسی گفت: دکتر علی عبّاس زلیخه یکی از شخصیت‌های پرکار سوریه در حوزه ادبیات فارسی هستند که ترجمه عربی ایشان از مثنوی معنوی مولوی، دیوان فرید الدین عطار نیشابوری و منطق‌الطیر عطار منتشر شده و شاهنامه فردوسی هم توسط ایشان در حال ترجمه است. دکتر عیسی علی العاکوب شخصیت دوم از سوریه و مولوی‌شناس هستند. بیشتر آثار مولوی را به عربی ترجمه کرده‌اند، از جمله آثار منثور وی شامل فیه ما فیه، مجالس سبعه و مکاتیب. کتابی دارند به نام «دست عشق» که گزیده ای از دیوان کبیر مولوی است. کتاب سه جلدی نیز دارند که شامل گزیده‌هایی از مثنوی همراه با شرح آثار وی است. وی آثار مختلفی هم در زمینه مولوی‌شناسی ترجمه کرده‌‌اند از جمله کتاب استاد تدین به نام «از قونیه تا دمشق» و «رومی» (مولوی) اثر فرانکلین لوئیس.

ترجمه ادبیات معاصر ایرانی؛ چالش‌ها و دغدغه‌ها
وی درباره ضرورت تسلط مترجم ادبی به حوزه ادبیات گفت: مترجم باید به زبان مبدا و مقصد مسلط باشد، زیرا هر زبان اصطلاحات، عبارات و اشارات خاص خود را دارد و مترجم باید با سبک و سیاق متنی که ترجمه می‌کند وارد باشد.

وجود اصطلاحات عامیانه در برخی از رمان‌ها و داستان‌های کوتاه ایرانی، یکی از مشکلاتی بود که حلماوی در زمینه ترجمه به آن اشاره کرد و گفت: ترجمه چنین متونی بسیار سخت است و معنی آن در هیچ دایره‌المعارف رسمی پیدا نمی‌شود. مثلا ترجمه آثار بیژن نجدی، صادق هدایت، غلامحسین ساعدی، بهرام بیضایی و جلال آل احمد از این دسته‌اند و عباراتی دارند که بسیار عامیانه است. البته کتاب «فرهنگ عامیانه» اثر ابوالحسن نجفی در این زمینه برای مترجمان عرب‌زباتن بسیار مفید است زیرا بسیاری از اصطلاحات عامیانه را به همراه شاهد آورده است.
حلماوی درباره ترجمه آثار ادبی فارسی توسط مترجمان عرب‌زبان افزود: اساتیدی که در دانشگاه‌های سوریه هستند و تازه از ایران بازگشته‌اند بیشتر به سراغ آثار ادبی معاصر رفته‌اند. می‌توان گفت کسانی که آثار معاصر را ترجمه می‌کنند افرادی هستند که چند سالی را در ایران گذرانده‌اند اما شخصیت‌هایی که به سراغ ترجمه آثار کلاسیک می‌روند اغلب از ایران دور بوده‌اند و فارسی را در خارج از ایران فرا گرفته‌اند.
 
کمبود ترجمه آثار معاصر ایرانی در کشورهای عرب‌زبان
دکتر خیریه دماک قاسم از کشور عراق، مدیر پیشین گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکده زبان‌های خارجی دانشگاه بغداد که از پایان‌نامه فوق لیسانس خود با عنوان «جنبه‌های اجتماعی در اشعار پروین اعتصامی» دفاع کرده درباره دلایل روی آوردن به ادبیات معاصر ایران گفت: در دوره فوق لیسانس متوجه شدم فقط از شاعران و ادیبان قدیمی ایران نوشته شده و در کلاس‌ها تدریس می‌شود. از خانم‌های شاعر ایرانی هم اطلاعات کمی وجود داشت. در نتیجه تلاش کردم اطلاعاتی از خانم‌های شاعر ایرانی جمع‌آوری کنم. در نتیجه موضوع پایان‌نامه دکترای خود را «زنان شاعر بزرگ ایرانی در نیمه اول قرن بیستم» انتخاب و نقش 20 شاعر ایرانی را در بازتاب موضوعات اجتماعی و سیاسی بررسی کردم.

مترجم کتاب «خمره» اثر هوشنگ مرادی کرمانی افزود: روایت آقای مرادی کرمانی به گونه‌ای است که مخاطب تشویق می‌شود تا پایان داستان با او همراه شود. در حال حاضر نیز مشغول ترجمه کتاب «شما که غریبه نیستید» اثر هوشنگ مرادی کرمانی هستم. وقتی مخاطب، داستانی از آقای مرادی کرمانی را می‌خواند انگار تصاویر و اتفاقات کتاب را می‌تواند به واقع مشاهده کند. تصویرسازی‌های کتاب بسیار قوی است و هنگام ترجمه انگار در حال دیدن سریالی هستم که قرار است ترجمه‌اش کنم. نوشته‌های این نویسنده جذابیت خاصی دارد. البته تمام آثار ادبی ایرانی جایگاه ویژه‌ای دارند. شعر فارسی موسیقی خاصی دارد و آثار فارسی بسیار گرانبها هستند.

مترجم کتاب «انتخاب» اثر سیمین دانشور گفت: به عنوان یک عراقی می‌گویم روابط ملت ایران و عراق، قدیمی است و فقط متعلق به ادبیات و کتاب‌ها نیست. روابط ایران با عراق بسیار خوب است و عراقی‌ها برای علاقمند شدن به ایرانی‌ها نیاز نیست کتاب‌های فارسی بخوانند. عراقی‌ها همیشه روابط خوبی با ایرانی‌ها داشته‌اند و از خواندن آثار ایرانی هم لذت خاصی می‌برند.
 
دانستنی‌های سفر به ایران به روایت نویسنده تونسی
آمال بن ابراهیم العبادی، عضو انجمن دوستی ایران و تونس نیز در این نشست، با بیان اینکه این انجمن در سپتامبر 2011 میلادی در تونس با هدف نزدیک کردن روابط فرهنگی میان ایران و تونس تاسیس شد گفت: هدف اصلی این انجمن با نام «انجمن برادری و دوستی ایران و تونس» با 9 عضو، نزدیک کردن مردم دو کشور در موضوعات فرهنگی و اجتماعی است.

مولف کتاب «آنچه باید از سفر به ایران دانست» گفت: جلد این کتاب به یکی از نقاشی‌های کتاب شاهنامه فردوسی مزین شده و یکی از صحنه‌های حماسی شاهنامه فردوسی را نشان می‌دهد. این کتاب در سه بخش تالیف شده؛ در بخش نخست کتاب دلیل تاسیس انجمن دوستی ایران و تونس و اهدافش شرح داده می‌شود. در بخش دوم، بناها و اماکن تاریخی ایران به همراه تصاویری که توسط دوربین شخصی به ثبت رسیده معرفی می‎‌شوند.

استاد ادبیات عرب و تمدن اسلامی با ادامه داد: در این کتاب سعی کردم هنر نگارش را با تصویرسازی‌هایی از اماکن فرهنگی و زیبای ایرانی درآمیزم و آداب و رسوم زندگی ایرانی را به عنوان یک فرد غیرایرانی معرفی کنم. قسمت سوم کتاب هم به مستندسازی یک سری اطلاعات راجع به ایران اختصاص دارد.

العبادی درباره نقش زبان و ادبیات فارسی در معرفی ایران به مردم تونس توضیح داد: ادبیات فارسی و معرفی آن و شناخت مردم تونس از مشاهیر زبان و ادبیات فارسی 100 درصد تاثیرگذار است و یکی از اهداف من برای نگارش کتاب این بوده که دانشجویان تونسی را برای سفر به ایران ترغیب کنم.
 
فارسی را زبان عشق، محبت و صلح می‌دانم
مونی بعزاوی، نویسنده و شاعر تونسی آخرین میهمان این وبینار بود. وی که هشت کتاب تالیفی با موضوعات فرهنگی، ادبی و علمی و اشعار زیادی هم با موضوع مقاومت و فلسطین دارد کتابی نیز با عنوان ز دارد.

وی با بیان اینکه یکی از مهمترین تالیفاتش کتابی درباره ایران است که بر اساس مشاهداتش در تهران و اصفهان به نگارش درآمده درباره این کتاب توضیح داد: «یک سفر مانند هزار سفر» سفرنامه‌ای است که در سال 2018 به چاپ رسید و در نمایشگاه‌های بین‌المللی تونس و ایران نیز شرکت داده شد. این کتاب که با استدلال و شواهد ملموس همراه است، یک نمونه فرهنگی است که فرهنگ و تمدن ایران را معرفی می‌کند. پنج کتاب درباره فرهنگ و تمدن ایران در تونس چاپ شده که برخی از آن‌ها مربوط به قبل از انقلاب اسلامی و تعدادی بعد از انقلاب است.
او که دانشجوی مقطع دکترا در رشته تمدن اسلامی است درباره ویژگی کتاب «یک سفر مانند هزار سفر» گفت: این کتاب به افشای حقایقی از ایران همراه با استدلال می‌پردازد که در جوامع اسلامی و غیر اسلامی مخفی مانده بود زیرا به نظر من تصویری که از ایران در رسانه‌های تصویری نشان داده می‌شود واقعی نیست.

بعزاوی درباره اثر دیگری که درباره ایران تالیف کرده گفت: کتاب دوم با عنوان «قصیده بلاعنوان» طولانی‌ترین قصیده با محوریت مقاومت و فلسطین و فرهنگ ایران اسلامی است که توسط موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین‌المللی الهدی در ایران منتشر شده است. این قصیده در بیش از 174 صفحه در واقع یک شعر بلند است و هدفم از سرودن آن زنده کردن وجدان انسان‌ها درباره فلسطین و محکومیت صهیونیست است.

این نویسنده تونسی سفر به ایران را نقطه مهمی در زندگی خود دانست و اظهار کرد: زبان فارسی دومین زبانی است که دوست دارم و این زبان را زبان عشق، محبت و صلح می‌دانم. در برخی منابع مطالبی درباره ایران خواندم که با آنچه دیدم و تجربه کردم مغایرت دارد. منحصر به فرد بودن مردم ایران و پایبندی به اصول و مبنای و عزم راسخ و در نهایت استقلال ملی و پیروی نکردن از غرب، روحیه مسالمت آمیز و زندگی جمعی مردم این کشور موضوعاتی بود که به آن‌ها پرداختم. ضمن اینکه نقش مهم زنان ایرانی در زمینه‌های مختلف به ویژه نقش آنها در علم، مباحث پزشکی و دانشگاهی، علمی، ادبی و هنری بسیار پررنگ است.

سطح بالای تعاملات انسانی در ماورا النهر و شمال آفریقا
زهرا عامری میزبان این نشست نیز در پایان و در جمع‌بندی مباحث گفت: در ایران نژادهای مختلف در قالب اقوام مختلف در کنار هم زندگی می‌کنند؛ کردها، فارس‌ها، عرب‌زبان‌ها، لرها و بلوچ‌ها اقوام ایرانی را می‌سازند که در کنار یکدیگر به روش پیشرفته انسانی از نظر علوم انسانی زندگی می‌کنند و یاری‌بخش هم هستند و زندگی اجتماعی خوبی دارند. نوشتن از این موضوعات درباره ایران اسلامی بسیار مهم است. همین ویژگی درباره سوریه هم صدق می‌کند. در سوریه اقوام مختلف مسلمان، مسیحی، کرد و عرب‌زبان در کنار هم زندگی می‌کنند. در لبنان، عراق و تونس هم اقوام مختلف را کنار هم می‌بینیم. به نظر می‌رسد مردم در ماورا النهر و شمال آفریقا به این سطح از آگاهی و تعاملات انسانی رسیده‌اند و این وجوه والای زندگی نکته‌ای است که باید در کتاب‌هایمان آن را منعکس کنیم.

وی افزود: نقش زن در جامعه ایرانی باید حتما یکی از موضوعات کلیدی تالیفات و ترجمه‌ها به زبان‌های مختلف باشد تا به عنوان الگویی برای زنان مسلمان در جوامع دیگر مورد استفاده قرار بگیرد. همچنین شاهد این هستیم که نقش بانوان عرب زبان در کشورهای عربی به طور چشمگیری در سطوح مختلف پررنگ شده است.
 
این وبینار با عنوان «زبان فارسی در کشورهای حوزه عربی» به همت بخش بین‌الملل اولین نمایشگاه مجازی کتاب تهران برگزار شد.

منبع: ایبنا

 

 

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612