کد خبر:39576
پ
ایرانی ۴

فرهنگ عامه و سنت دینی، دو بال همبستگی ملی و هویت فرهنگی

فرهنگ ایران از تمدن باستانی هزاران ساله نشأت می‌گیرد و مملوّ از اعیاد ملی، آیین‌ها و سنَن ملی و باستانی است.

میراث مکتوب- فرهنگ ایران از تمدن باستانی هزاران ساله نشأت می‌گیرد، مملوّ از اعیاد ملی، آیین‌ها و سنَن ملی و باستانی است که از اعصار گذشته سینه به سینه به ما رسیده، ارج نهاده شده است. از زمانی که مردم ایران به استقبال دین اسلام رفت و آغوش خود را برای آن باز کرد، اعیاد و مناسک دینی را بال دیگر فرهنگ متعالی خود قرار داد و تا این زمان با هم‌زیستی مسالمت‌آمیز فرهنگ و تمدنی غنی را ارائه کرده‌است.

از همان آغاز دو نگاه اخباری (سنتی) و عقلانی در بین نخبگان جامعه وجود داشت. برای مثال برخی متشرعین فردوسی را که در توس می‌زیست، به خاطر سرایش اشعار اساطیری و افسانه‌ای تقبیح کردند. ربیع در بیهق(سبزوار) در اعتراض به فردوسی منظومۀ حماسی علی‌نامه را سرود. عده‌ای هم که می‌توان آنان را مصلحان جامعه نامید، راه میانه را پیش گرفتند و با سرودن اشعاری، در پی ایجاد وفاق و همدلی بین دو نگاه دینی و سنتی بودند. ابن حسام خوسفی خاوران‌نامه را سرود و در عصر صفوی عده‌ای منظومه‌های دینی ملی چون رستم‌نامه را سرودند تا با قصه‌پردازی در باب اسلام آوردن رستم به دست امام علی(ع)، تلاش خود را برای ایجاد وفاق ملی و همبستگی عمومی و پرهیز از دو قطبی‌شدن در جامعه انجام دهند.

نخستین پیوند بین دین و نوروز که در متون تاریخی دیده می‌شود، سخنی است به نقل از یک ادیب عرب. در میان نقل قول‌های بسیار دربارۀ علت پیدایش نوروز سخن قَلْقَشَندی مؤلف کتاب ادبی صبح الاعشی جالب توجه است. او پیدایش نوروز را به سبب کوشش جمشید برای احیاء و بازسازی دینی می‌داند، چه قبل از عهد سلطنت او روزگارش دچار فساد و تباهی شده بود، از این رو اولین روز پادشاهی‌اش را نوروز نامید. او می‌گوید: «وأن سببَ إتخاذهِم لهذا الیوم عیداً، أنّ الدین کان قد فَسدَ قَبلَه…». مَقریزی مورّخ برجستۀ عرب و مؤلف کتاب الخطط از زیبایی جشن نوروز چنین می‏گوید: «در تمام عمر خود، هرگز زیباتر از جشن نوروز و مهرگان ندیدم. ما رأیت قطُّ أجملَ من أیام النوروز و المهرجان.»، که طبعاً به‌خاطر آداب و رسومی بوده که انجام می‌شده. ابن رومی شاعر شهیر عرب نیز عید نوروز را مانند عید قربان، برای شادی، چون روحی در دو جسم می‌داند که انسان را از غم و اندوه دور می‌کند.

سلسلۀ پادشاهان شیعی آل‌بویه نخستین حکومتی بودند که رسماً آیین نوروز را گرامی داشتند و عید غدیر را در کنار دو عید فطر و قربان به پخش هدایا و برپایی آیین‌های شادی و سرور اختصاص دادند. آنان به سبک پادشاهان ساسانی لباس پوشیدند و تاج مرصع بر سر ‌نهادند. ابوعلی مسکویه کتابدار عضدالدوله تجارب الامم را نوشت و در آن اندیشه‌های ایرانشهری آل‌بویه در احیای جشن‌ها و آیین‌های باستانی در کنار تقویت شعائر دینی را بازگو کرد. این رفتار ایران‌دوستانه و انتخاب تعبیر «شاهنشاه» در جهت تقابل با سنت‌های نژادی خلافت عباسی، به تقویت سرمایۀ اجتماعی؛ غرور و همبستگی ملی بین ایرانیان سنی‌مذهب و شیعیان که اکثریت را تشکیل می‌دادند، انجامید. پلی که آل‌بویه بین اندیشه‌های اسلامی و اندیشه‌های ایرانشهری زدند، درواقع گام بلندی برای ایجاد وفاق و پیوستگی بین ایرانیت و اسلامیت بود که کاش الگو گرفته می‌شد و در عصر صفوی و پس از آن این راه ادامه می‌یافت، زیرا جامعۀ ایرانی فقط با این داشتن این دوبال توان ادامۀ حیات اجتماعی خود را داردو با حذف یکی و تقویت دیگری هرگز امکان ترقی در شؤون اجتماعی صورت نخواهد گرفت.

در عهد آل‌بویه برگزاری باشکوه مراسم عید نوروز، جشن مهرگان، جشن سده و حتی برپایی جشن تولد، موجب شادی و نشاط بین مردم می‌شد و اعتماد و دلبستگی مردم نسبت به حاکمیت را تقویت می‌کرد.

صاحب‌بن عَبّاد وزیر دانشمند آل‌بویه رسالۀ فضایل النیروز را نوشت و دیدگاه شیعی دربارۀ نوروز و سنن آن را بیان کرد. شاید بتوان ادعا کرد که این نخستین تلاش یک دولت شیعی برای بهره‌گیری از این میراث معنوی ایرانی برای ایجاد وفاق و تقویت همبستگی اجتماعی بود، کوششی برای جمع بین هویت ملی و دینی، چنانکه در عصر حاضر و براساس نیاز بشر به صلح و دوستی، یونسکو اقدام به ثبت نوروز به عنوان یک میراث مشترک معنوی بین 14 کشور نمود.

در ادامۀ کوشش‌های آل بویه شاعران عصر غزنوی چون عنصری و سنایی و فرخی سیستانی و … به میدان آمدند و برای افتخار بر عنصر ایرانیت شعرها سرودند. فردوسی نیز این خطر را احساس کرد، چنانکه وی را واداشت تا برای حفظ زبان فارسی و برتری خرد، اندیشه و عقلانیت بر قومیت‌گرایی عرب و مقابله با ترک‌تازی‌های غزنویان شاهنامه را بسراید که:

پی افکندم از نظم کاخی بلند / که از باد و باران نیابد گزند

در عصر آل‌بویه همچنین برای نخستین‌بار در سطح گسترده برگزاری دسته‌های سینه‌زنی و سیاه‌پوش کردن معابر و نوشتن لعن و نفرین بر یزید و معاویه روی دیوارها مرسوم و روز عاشورا تعطیل اعلام شد که نوعی تقابل سیاسی با خلافت عباسی به شمار می‌رفت، هرچند این کار متأسفانه به تحریک پیروان مذهب حنابله انجامید و درگیری‌های خونینی را منجر گشت که با منافع ملی و همبستگی همگانی در تعارض بود و باید از بروز آن جلوگیری می‌شد.

به گفته مرحوم فقیهی در کتاب عصر آل‌بویه، امیران بُوَیْهی به سنت‌ها و فرهنگ و آداب و رسوم ایرانی بسیار پایبند بودند، اما این پایبندی و دلبستگی آنان را از توجه به فرهنگ و رسوم شیعی باز نمی‌داشت، چنان که در سال 398 هجری جشن مهرگان با روز عاشورا مصادف شد و مردم حرمت این روز را پاس‌داشتند، سوگواری کردند، اما مراسم جشن مهرگان را روز بعد برگزار نمودند.

نکتۀ دیگر که در حوزۀ نوروزپژوهی مطرح است روز سیزدهم است که در تقویم رسمی کشور به‌خوبی به روز طبیعت نامگذاری شده است.

گویا خسـروپرویز ساسانی روز سیزدهم را خارج از بارگاه شاهی بسر و در باغ خود این روز را به در می‌کرده و از روز چهـاردهمِ نـوروز بـه بعـد بـر سریر شهریاری می‌نشسته است. به گفتۀ فردوسی:

بــدان بــاغ رفتـــی بــه نــوروز شــاه  /  دو هفتـــه ببـــودی بـــدان جشـــنگاه

به نقل سجاد آیدنلو در مقاله‌ای در این زمینه، گزارش دیگری در تاریخ در مورد سیزده بدر ذکر نشده، فقط در تاریخ عضدی آمده که فرزند فتحعلی‌شاه به رفتن به باغ توسط شاه در این روز خبر داده است. اما نحوست و شومی این روز بیشتر در دورۀ ناصری مورد توجه بوده است. البته ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه جدولی از روزهای سـعد و نحس را در معتقدات ایرانیان آورده که روز « سـیزدهم» که ماه تیر نام داشت، بدشگون است. البته این بدشگونی در گاهشماری رومی هم آمده و این موضوع جهانی است، حتی برخی ساختمان‌های بلند طبقۀ 13 ندارند. به نظر مرحوم زرین‌کوب دوازده روزِ اولِ سالِ جدید، نمادِ دوازده مـاهِ آن سـال و روز سیزدهم نمایندۀ سالِ بعد است ،لذا شادی و تفریحِ مردم در این روز بدین منظور است که نحوست سیزده در سال نو و رویدادهایِ پیشِ رو دامنگیرشان نشود.

علامۀ مجلـسی منظومه‌ای منسوب به خواجـه نصيرالدين طوسی را در بحارالانوار آورده که وی مضامين حديث منقول از امام صادق (ع) را چنین به نظم گفته:

ز قــول جـعــفـرِ صــادق خـلاصــۀ ســادات ز مـاه فـارســيـان هــفــت روز مــذمــوم اســت نـخـسـت روز سـيــم باز پـنـجم و پـس از آن کــه روز سـيــزدهـم روز شــانـزده شــوم اســت.

بنابراین ایرانیان با توجه به روایات متعدد تاریخی و دینی، به نحوست روز سیزده معتقد شده و این روز را از منازل خود خارج و به صحرا و بوستان می‌روند و نیت می‌کنند و برای گشایش بخت خود، سبزه گره می‌زنند و سبزی‌های داخل خانه را بیرون می‌اندازند.

اما امسال تقارن نوروز با ماه مبارک رمضان باعث نشد که مردم به سفر نروند که طبق احکام شرعی روزه بر مسافر واجب نیست، اما مصادف شدن روز سیزده بدر با لیالی مبارکۀ قدر، آزمونی برای دینداران و بخشی از مردم است که این روز را از خانه خارج می‌شوند و احتمال دارد شاهد حرمت‌شکنی و روزخواری علنی گروهی هنجارشکن باشند. این مسائل در شرایطی بروز و ظهور جدی‌تری پیدا می‌کند که مردم شاهد رفتارهای قهری و تندرویهایی در زمینۀ مسائل اجتماعی، فرهنگی و هنری هستند. در این سال‌ها، سیاسی و امنیتی کردن برخی مسائل از جمله مخالفت با برخی آیین‌ها و سنن ملی و ممانعت از برپایی کنسرت‌های موسیقی و لغوهای پیاپی برنامه‌هایی که از طرف مراجع قانونی قبلاً مجوز اخذ کرده‌اند، موجب تشدید تقابل دولت و ملت شده است. هنر حکمرانی در این است که از موضوعاتی که به هویت ملی و حفظ رسوم و آیین‌های ملی و دینی مربوط می‌شود، در جهت ایجاد وفاق و همبستگی عمومی استفاده شود و از هر گونه شکاف و دودستگی و دوقطبی کردن پرهیز شود. در عصر آل‌بویه وقتی جشن مهرگان با روزعاشورا مقارن شد، خود مردم برگزاری جشن مهرگان را با یک روز تأخیر برگزار کردند. هنر حکمرانی در این است که از هرگونه تشدید تقابل بین ملت و دولت پرهیز شود. حفظ سرمایه‌های اجتماعی موجب توازن و تقویت قدرت مرکزی می‌شود و اعتماد مردم بیشتر جلب می‌شود.

امیدواریم مدیریت امور کشور در زمینه‌های فرهنگی و پاس‌داشت آیین‌های ملی و دینی به هم‌افزایی و همدلی و همگرایی ملی منجر شود و از هرگونه رفتاری که به لج سیاسی و تقابل با بخشی از جامعه مبدّل شود، دوری گردد.

اکبر ایرانی
مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612