میراث مکتوب – اندیشه گردآورى و تدوین لغات عامیانه نخستین بار در دوران دانشجویى در دانشگاه تهران به ذهن من راه یافت. چند تن از دانشجویان افغانستانى که دوره عالى ادبیات فارسى را می گذراندند به من میگفتند که رغبتى به خواندن داستانهاى ایرانیان ندارند؛ زیرا بسیارى از لغات و اصطلاحات مستعمل در این نوشتهها را درنمییابند.
اما تصمیم نهایى را وقتى گرفتم که روزى، در سال ۱۳۶۲ یک دانشجوى فرانسوى که در رشته زبان و ادبیات فارسى در دانشگاه تهران تحصیل مىکرد، عبارتى را که در کتاب بوف کور صادق هدایت دیده بود، به من نشان داد و پرسید: (مگر جان قابل دیدن است؟) آن عبارت که از زبان مرد بیمار گوشه نشینى نقل شده، چنین است: (ننجون [=دایه ام] مثل بچه ما من رفتار مى کرد، مى خواست همه جان مرا ببینند.) البته معناى جان براى منِ فارسى زبان که این زبان را نخست در دامان مادر آموخته ام آشکار بود، اما راستش را بگویم، هرگز توجه نکرده بودم که این کلمه در فارسى عامیانه به معناى (تن و بدن) به خصوص(تن برهنه) است.
تا آن زمان براى زبان عامیانه چند مرجع بیشتر وجود نداشت:
یکى (مجموعه کلمات عوامانه فارسى) از محمدعلى جمالزاده بود که در انتهاى مجموعه داستانهاى او با عنوان یکى بود و یکى نبود، منتشر به سال ۱۹۲۲ میلادى (۱۳۰۰ هجرى شمسى) در شهر برلن، به چاپ رسیده و شامل ۳۸۰ لغت است دیگر فرهنگ عامیانه (امثال، لغات و مصطلحات) از یوسف رحمتى بود که در سال ۱۳۳۰ در تهران چاپ شده و تقریباً شامل ۳۰۰۰ لغت است. مرجع دیگر که از دو مرجع پیشین پربارتر و محتوى لغات بیشتر است فرهنگ لغات عامیانه از محمدعلى جمالزاده بود که به کوشش محمدجعفر محجوب در سال ۱۳۴۱ در تهران چاپ شده و تقریباً شامل ۱۰,۰۰۰ لغت است. اینکه مىگویم (لغت) و نمىگویم (مدخل) از آنروست که مدخل در فرهنگنویسى شرایطى دارد که در لغتنامههاى مذکور مراعات نشده است (از جمله: ضبط تلفظ کلمه، تفکیک معانى مختلف کلمه و تعریف آنها، ذکر شاهد از منابع مشخص براى هر کدام از این معانى، احیاناً تذکر پارهاى نکات دستورى در کاربرد درست کلمه و نیز ترکیبات و عبارات اصطلاحى که با استفاده از این کلمه ساخته مىشود و چیزهاى دیگر) عیب بزرگتر آنکه لغات گرد آمده در این چند اثر محصول حافظه گردآورندگان است و نه حاصل جستوجو در منابع. غالباً شاهدى در کار نیست و آن مقدار اندک شواهد نیز ساختهٔ ذهن خود مولف است.
«فرهنگی برای فارسی عامیانه» عنوان مطلبی نوشته دکتر ابوالحسن نجفی است که در شمارهٔ نهم کتاب ماه کلیات به چاپ رسیده است.
متن کامل این مقاله را با کلیک بر روی گزینه دریافت فایل مطالعه کنید.
………………………………………………….
نام: گل دره
شنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۲ – ۱۵:۱۶
نظر کاربر: سلام کتاب فرهنگ فارسی عامیانه انصافا کتاب ممتع و پر فائده ای است. آری. چنین کنند بزرگان چو کرد باید کار. بنده که از خواندن این کتاب بسیار لذت میبرم و هربار بر مؤلّف ارجمند و دانشمند کتاب درود میفرستم.خدایش نگه دارد.
دریافت فایل