میراث مکتوب- یکی از عرصههای غدیر پژوهی، شعر و ادبیات است. اصلا عنوان کتاب علامه امینی رضوان الله علیه، الغدیر فی الکتاب والسنه والادب است که ایشان در بخش ادب غدیریههایی که از زمان رسول الله (ص) تا به امروز یعنی در واقع تا زمان مولف دردست بوده و قابل بازیابی بوده، سعی کرده گرد آوری کند و توضیح بدهد. از قدما حسان بن ثابت که بعدا به جرگه مخالفان پیوست، غدیریه دارد و در بین معاصران حتی بعد از علامه امینی هم انواع غدیریهها سروده شده است. مثلا مرحوم آیت الله محیی الدین الهی قمشه ای دیوان بسیار ارزشمندی دارد که کمتر شناخته شده و غدیریه ای بسیار نورانی در آن از ایشان به یادگار مانده و اشعارمتعددی درباره امیر المومنان (ع). یا دو غدیریه از آیت الله سید علی قاضی که یکی به عربی و یکی به فارسی است. ایشان در سفرشان به نجف، در مرز از ورودشان به عراق ممانعت میکنند و آنجا یکی از غدیریههای خود را میخوانند و آنقدر شگفت آور بوده که راهشان میدهند.
ما وقتی سر کلاس میرویم یا با دوستانمان مینشینیم و میخواهیم از غدیر و از امیر المؤمنین (ع) صحبت کنیم، برای هر کس باید از یک راهی وارد شد؛ برای هر کسی تمسک به روایات و بیان فضائل جواب نمیدهد. در مجلسی یک بنده خدایی میگفت خوب سنیها هم خیلی روایات دارند پس بالاخره شیعه بر حق است یا سنی؟ میشود خیلی مثالهای واضحتری هم زد؛ مثلا همین کتاب مناقب حضرت امام علی (ع) در شبه قاره از دکتر شاهد چوهدری که اشعار پارسی شبه قاره در مدح امام علی (ع) را جمع کرده است. ایشان استاد زبان اردو هست و کتاب اردو برای فارسی زبانان هم نوشته است. اگر کسی علاقه مند به این زبان و تبلیغ به زبان اردو است مراجعه کند و این زبان را از ایشان یاد بگیرد. ایشان از اهل سنت است. من سوالم این است که چرا مناقب دو خلیفه اول را ننوشته؟ در این کتاب اشعار شعرایی هست که اصلا مسلمان نیستند و هندو هستند و اشعار زیادی از اهل تسنن که حتی مولف در مقدمه ادعا کرده که اهل سنت بیشتر برای امیرالمومنین (ع) شعر گفتند تا شیعه و نمونههایش در جنبههای مختلف از بحث ولایت امیرالمومنین، از بحث کرم امیرالمومنین از بحث شجاعت امیر المومنین و بقیه مناقب آن حضرت را میتوانید در همین کتاب ببینید.
از غدیریههای پارسی میتوان به غدیریه ملک الشعرا محمد تقی بهار (درگذشته ۱۳۳۰ ﻫ.ش در تهران) اشاره کرد:
گر نظر در آینه یک ره بر آن منظر کند
آفرینها باید آن فرزند بر مادر کند
گر دگربار این چنین بیرون شود آن دلربای
خود یقین میدان که اوضاع جهان دیگر کند
کس به رخسار مه از مشک سیه چنبر نکرد
او به رخسار مه از مشک سیه چنبر کند
کس قمر را همنشین با نافه ازفر ندید
او قمر را همنشین با نافه ازفر کند
گر گشاید یک گره از آن دو زلف عنبرین
یک جهان آراسته از مشک و از عنبر کند
غم برد از دل تو گویی تا همیخواهد چو من
هر زمان مدح و ثنای خواجه قنبرکند
آنکه اندر نیمشب بر جای پیغمبر بخفت
تا تن خود را به تیر کید خصم اسپر کند
جز صفات داوری در وی نیابد یک صفت
آنکه عقل خویش را بر خویشتن داور کند
داورش خوانده ولی و احمدش خوانده وصی
هم وصایت هم ولایت ز احمد و داور کند
در غدیر خم خطاب آمد ز حق بر مصطفی
تا علی را او ولی بر مهتر و کهتر کند
تا رساند بر خلایق مصطفی امر خدای
از جهاز اشتران از بهر خود منبر کند
گرد آیند از قبایل اندر آن دشت و نبی
خطبه بر منبر پی امر خلافت سرکند
گوید آن کاو را منم مولا، علی مولای اوست
زینهار از طاعت او گر کسی سر در کند
جشن فیروزیست امروز کز کاخ امام
بانگ کوس و تهنیت گوش فلک را کر کند
بوالحسن فرزند موسی آنکه خاک درگهش
مرده را مانند عیسی روح در پیکر کند
حکم فرمایند اگر خاقان و قیصر در جهان
حاجب او حکم بر خاقان و بر قیصرکند
بهار، مسمطی نیز در مدح امیرمؤمنان (ع) دارد که بخشی از آن تقدیم میشود:
… در غدیر خم یزدان گفت مر پیمبر را
کز پی کمال دین شو پذیره حیدر را
پس پیمبر اندر دشت بر نهاد منبر را
برد بر سر منبر حیدر فلک فر را
شد جهان دل روشن زان دو شمس نورانی
گفت بشنوید ای قوم قول حق تعالی را
هم به جان بیاویزید گوهر تولا را
پوزش آورید از جان این ستوده مولی را
این وصی برحق را این ولی والا را
با رضای او کوشید در رضای یزدانی…
از شعرای پارسی گوی دیگری که در اشعارش مکررا به غدیر توجه کرده، میتوان از صغیر اصفهانی (درگذشته ۱۳۹۰ ﻫ.ق در اصفهان) یاد کرد. برای نمونه به یک رباعی از وی اشاره میشود:
اسلام که شد بر همه عالم شامل
بیمهر علی نیز بد آن دین عاطل
اکملت ز حق رسید چون روز غدیر
تا شام ابد دین بشر شد کامل
وی در قصیده ای در مدح امیرالمؤمنین علی (ع) نیز چنین سروده است:
… گفت در خم غدیر احمد مرسل که علی
بعد من بر همه کس سید و سرور باشد
در ره دین خدا پیرو حیدر باشید
که در این مرحله اوهادی و رهبر باشد
ما نداریم بر او زین تبعیت منت
منت اوست که ما را همه بر سر باشد…
جالب است که ایرج میرزا (متولد اوایل ماه رمضان ۱۲۹۱ در تبریز – متوفی ۲۷ شعبان ۱۳۷۳ مطابق با ۲۲ اسفند ۱۳۰۴ در تهران) هم در شعری که برای عرض شادباش یک عروسی سروده شعر خود را مزین به یاد غدیر کرده و شاید برگزاری این عروسی در روز عید غدیر برای او توفیق اجباری بوده است:
… چنین روز و چنین عید مبارک که آمد امر بلغ بر پیمبر
نبی اندر غدیر خم برافراشت جهاز چار اشتر جای منبر
برآمد بر فراز آن و بگرفت به دست خویش اندر دست حیدر
همه بر گرد او گردیده انبوه گروه بی شمار و خیل بی مر
همه تفویض کرد امر ولایت به ابن عم و در معنی برادر …
از دیگر شعرای پارسی گوی که درباره غدیر شعر سروده اند میتوان به آیت الله محمدحسین غروی اصفهانی (۱۲۹۶ -۱۳۶۱ هـ.ق)، ادیب الممالک فراهانی (۱۲۳۹ – ۱۲۹۶ ﻫ.ش)، میرزا حبیب خراسانی (۱۲۲۸ – ۱۲۸۷ ﻫ.ش)، میرزا احمد الهامیکرمانشاهی (۱۲۶۴ – ۱۳۲۵ هـ.ق) و… اشاره کرد.
سعید طاوسی مسرور عضو هیئت علمیدانشگاه علامه طباطبایی
منبع: ایبنا