کد خبر:4481
پ
bagheri-m-3

علوم ایرانی، علوم عربی، یا علوم دورۀ اسلامی؟

آنچه عموماً «میراث علمی دورۀ اسلامی» خوانده می‌شود بی‌گمان با یکی از دوره‌های درخشان شکوفایی و پویایی علمی در تاریخ تمدن بشری مرتبط است

میراث مکتوب – آنچه عموماً «میراث علمی دورۀ اسلامی» خوانده می‌شود بی‌گمان با یکی از دوره‌های درخشان شکوفایی و پویایی علمی در تاریخ تمدن بشری مرتبط است. محدودۀ تاریخی این دوره را استاد ابوالقاسم قربانی (۱۲۹۰-۱۳۸۰ش) از نیمۀ دوم سدۀ سوم تا نیمۀ دوم سدۀ یازدهم هجری می‌داند؛ یعنی از زمان نگارش کهن‌ترین آثار ریاضی این دوره به دست خوارزمی تا وقتی که محمدباقر یزدی، نوۀ ریاضیدان معروف دورۀ صفوی (با نام همانند پدربزرگش)، به محاسبۀ مقادیر دقیق عدد پی به دست ریاضیدانان اروپایی اشاره می‌کند. این تعریفی قراردادی است و ریاضیدانان ایران و کشورهای خاورمیانۀ کنونی از سدۀ نهم هجری که جمشید کاشانی دستاوردهای نو و تحسین‌انگیزش را به عالم ریاضیات عرضه کرد، تا سدۀ یازدهم کار تازۀ مهمی در ریاضیات و نجوم انجام ندادند.
محدودۀ جغرافیایی علوم دورۀ اسلامی هم از اندلس در جنوب اسپانیا تا شمال آفریقا، خاورمیانۀ کنونی، آسیای میانه، هند و غرب چین را در بر می‌گیرد؛ گو آنکه دامنۀ نفوذ نجوم دورۀ اسلامی در عهد مغولان تا پکن در شرق چین هم رسید.
ظرف دو سدۀ نخست، حکومت اسلامی در سرزمین‌های گستردۀ فوق مستقر شد و آرامشی نسبی پدید آمد. زبان عربی که در این قلمرو به عنوان زبان دین و حکومت، رایج شده بود زبان مشترک علمی هم شد. بدین ترتیب در این حوزۀ وسیع، دانشمندانی از نژادهای مختلف با زبان‌های مادری گوناگون توانستند به دادوستد علمی بپردازند. حاصل این تعامل‌های علمی و فرهنگی گاهی به عنوان دوران طلایی علوم دورۀ اسلامی خوانده می‌شود.
ایرانیان در ایجاد این میراث غنی نقش بزرگی داشتند و آنها هم مانند سایر ملت‌های سهیم در این جریان عظیم و پربار علمی، بیشتر به عربی (و کمتر به زبان مادری) نوشتند. علاوه بر این، بسیاری از این دانشمندان پس از فراگیری مقدمات علمی در زادگاه خود به شهرهای آباد و پررونق آن روزگار چون گرگان قدیم، بغداد، ری، اصفهان و سمرقند رفتند تا درس بخوانند یا تدریس کنند. برخی از آنان روزگار پژوهش و نگارش علمی خود را در شهر دیگری گذراندند که در آنجا از پشتیبانی حاکم دانش‌پروری برخوردار بودند. با توجه به فضای باز فکری که پیروان عقاید و بینش‌های مختلف می‌توانستند در حضور حاکم و اطرافیانش مباحثه و مجادله کنند، پیداست که برخی از اندیشمندانی که آثارشان به میراث علمی دورۀ اسلامی تعلق دارد دگراندیش بودند.

برای مطالعه ادامه این مقاله نوشته دکتر محمد باقری که در شماره سوم «میراث علمی اسلام و ایران» به چاپ رسیده است بر روی گزینه دریافت فایل کلیک کنید.


دریافت فایل

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612