ميراث مكتوب- دكتر محمدجعفر ياحقي در نشست «رونمايي ارج نامه دكتر غلامحسين يوسفي»، گفت: دكتر يوسفي كسي بود كه دانش و معرفت و در واقع عرفان ايراني در وجودش بارور شده بود و تبلور پيدا كرده بود و در رفتار و منش و شخصيت خودش همه اين ابعاد مثبت فرهنگي را نشان مي داد.
وي در هفتاد و پنجمين نشست مركز پژوهشي ميراث مكتوب كه روز دوشنبه 30 آذر 88 در اين مركز برگزار شد، افزود: تمام كوششم اين است تا نسل امروز كه يوسفي را نديده اند با آثار ايشان و با كارهايش آشنا باشند، خوشبختانه گام بسيار پسنديده اي كه صورت گرفت از طريق سركار خانم بازرگان و يك كتابخانه شادروان دكتر يوسفي را تمام، من جميع الجهات با حتي قفسه هايش را به دانشكده ادبيات اهداء كردند و ما آن را در سالن مخصوص جاي داديم به عنوان كتابخانه ويژه دانشجويان دوره تخصصي زبان ادبيات فارسي كه در واقع فرزندان يوسفي در دانشگاه فردوسي هستند. اميدوار هستيم با كوششي كه بعداً انجام مي شود، بعضي از وظايفي را كه شادروان دكتر يوسفي بر عهده داشته و بطور ناقص ماند، چاپ كنيم و شرحي بر اين غزليات بنويسيم كه در واقع با بقيه كارهاي شادروان يوسفي همخواني و مناسبتي داشته باشد. اين كتاب ها هر كدامشان بعضاً تلخيص ها، خلاصه هايي از گلستان، بوستان، قابوس نامه به خصوص كه اين ها، كتاب هاي درسي است كه صورت گرفته و همه بر مبناي چاپ يوسفي است و مصداق بارز چاپگاه موفقي است كه توانسته همه چاپ هاي قبل از خودش را نسخ كند و به علت دقت و صراحتي كه در كار شادروان يوسفي بوده، در واقع در بقيه چاپ ها، كمتر ديده بود. اين پختگي و دقت و وسواس علمي شادروان يوسفي سبب شد كه اين آثار، به اين صورت پاكيزه تفسير شود.
وي ادامه داد: بعضاً ما به بحث هايي كه در اين كتاب ها نوشته شده، پرداخته ايم. من تا آن جا كه اطلاع داشتم، مطالبي را كه ارائه كرده اند، نوشته ام كه البته سعي كردم كه شيوه كار آقاي يوسفي را در اين كار نشان بدهم تا براي نسل امروز كه مي خواهند تصحيح بكنند، الگو و نمونه اي باشد. همزمان با اين، ما يك توفيق ديگري هم داشتيم و آن اينكه به يكي از دانشجويان خوب كه شيفته شادروان يوسفي بود، پيشنهاد كردم كه رساله يا پايان نامه تحصيلي بنويسد در رابطه با كارهاي دكتر يوسفي كه ايشان دفاع كرد. تمام اطلاعاتي كه لازم بود در آن جا، جمع آوري شد و خب يك مقدارش هم با هزينه كار ما بود و در واقع توانستيم از آن ها استفاده كنيم. بخشي از كار هم به قلم خود ايشان است كه از همان رساله در واقع در اينجا گذاشتيم با يك تجديد نظرهايي. بخش پاياني كتاب هم مقالات اهدائي است كه يا دوستان يا همكاران ايشان يا علاقه مندان به آثار ايشان نوشته اند، 7 يا 8 يا 10 تا مقاله است كه آن ها هم عموماً در حوزه كار و علاقه شادروان يوسفي است. خيلي از مؤلفان قاعدتاً با چاپخانه كاري ندارند يا اصلاً علاقه اي به اينكه دنبال كنند در چاپخانه چه كارهايي در مورد كتابشان انجام مي شود، ندارند، اما دكتر يوسفي به دقت اين ها را دنبال مي كرد، از نوع حروف گرفته تا پاراگراف بندي تا ويرگول گذاري تا صفحه آرايي كتاب، خود ايشان هم تخصص و تبحر داشت و بسيار علاقه مند بود و تا آخرين لحظه كه كتاب به بازار مي آمد و حتي بعد از آن كه به بازار مي رفت، ايشان مراقب اثر خودش بود و اين حق مؤلفي به معناي واقعي كلمه ادا مي شد، براي اينكه احساس وظيفه مي كرد نسبت به اثري كه منتشر كردند.
دكتر ياحقي همچنين گفت: من يقيين دارم كه اثر دكتر يوسفي در دانشگاه كلمبيا در آن سال هايي كه تدريس مي كردند و خودمان در ايران منتظر و چشم به راهشان بوديم، در آن سال بسيار زياد بود و يقيناً اين اثر بازتابش را در اين نامه، ملاحظه مي فرمايند. من تشكر مي كنم از خانواده محترم استاد يوسفي و بسيار خوشحال هستم كه در اين جا، در خدمتشان هستيم و همچنين همكاران ديگري كه به من كمك كردند در تدوين آن كتاب و به خصوص دوستاني كه مقالاتي دادند و مقالاتشان را چاپ كرديم و زينت بخش اين كتاب شده است. همه اين ياري ها و همه اين دوستان در واقع به تماميت اين كتاب كمك كردند و همان طور كه عرض كردم اگر نقصي و ايرادي به اين كتاب باشد، بر عهده بنده است.