میراث مکتوب- در تقویم ما ایرانیان، ۲۸ اردیبهشتماه روز بزرگداشت حکیم عمرخیام است. این قبیل نامگذاریها، دستکم بهانهای است برای اینکه از مفاخر ملی خود یاد کنیم و نگذاریم گذر زمان و دغدغههای روزمره، گرد فراموشی را بر پیشانی آنها بنشاند.
ابوالفتح عمربن ابراهیم خیام نیشابوری، ملقب به «غیاثالدین» و «حجهالحق» در سال ۴۳۹ قمری در نیشابور زاده شد و در ۸۷ سالگی یعنی در ۱۲ محرم سال ۵۲۶ قمری چشم از جهان فروبست. برای خیام غیر از رباعیات، ۲۷ اثر ذکر شده که در باب موضوعانی چون ریاضیات، فلک، نجوم، طبیعیات، فلسفه و… بوده است، برخی از این آثار به فارسی و برخی به زبان عربی بوده و البته تعدادی در گذر زمان مفقود شده است. خیام بنابر روایت بزرگانی مانند بیهقی، نظامی عروضی، خازنی و زمخشری بر زبان و ادبیات عربی تسلط کامل داشته است. مناظره خیام با امام محمد غزالی و زمخشری گواهی بر این مدعاست که زمخشری در رساله «الزاجر للصغار فی معارضه الکبار» بهطور مفصل آن را نقل و به فضل و توانمندی خیام در زبان و ادب عربی اعتراف کرده است. از خیام حدود ۳۰ بیت شعر به زبان عربی برجا مانده است.
خیام شاعری جهانی است که آوازهاش شرق و غرب عالم را درنوردیده و اروپاییان از حدود ۱۵۰ سال پیش با خیام و آثار او آشنا شدند و به ترجمه و پژوهش درباره اشعار و آثار او همت گماشتند. معروفترین ترجمه انگلیسی رباعیات خیام، ترجمه «ادوارد فیتز جرالد» انگلیسی است که در سال ۱۸۵۸ منتشر شد و بهجرأت میتوان گفت، خیام شهرت خود در غرب و حتی جهان عرب را مدیون این ترجمه است. «بودنشتد» خیامپژوه معروف آلمانی درباره اقبال بینظیر اروپاییها از خیام چنین گفته است، اگر بخواهم رسالاتی را که درباره خیام نوشته شده جمعآوری کنم، عمرم کفاف نمیدهد.
بیشک شهرت و محبوبیت خیام در جهان عرب کمتر از غرب نیست. رابطه فرهنگی و ادبی ایران و جهان عرب، رابطهای درازنای، پرفراز و فرود و پرثمر است که تا دوران معاصر هم همچنان ادامه دارد. در کنار تأثیر شاعران عرب بر شعر و ادب فارسی، ادیبان و اندیشمندان عرب نیز از روزگاران کهن با استوانههای ادب فارسی مانند فردوسی، عطار، سعدی، حافظ، مولوی و… آشنا بوده، از آنها الهام گرفته و در دوران معاصر نیز ترجمهها و تحقیقات فراوانی را درباره آنها انجام دادهاند.
در دوره معاصر، شعر فارسی از دهه پنجاه قرن بیستم مورد توجه اندیشمندان عرب قرار گرفت. هرچند جهان عرب از دریای بیکران شعر و ادب فارسی درّ و گهر فراوان یافته اما جایگاه حکیم عمر خیام بهواقع بینظیر و بیرقیب است. پس از تأسیس اولین کرسی زبان فارسی در دانشگاه «عینالشمس» مصر به همت عبدالوهاب عزام و با حمایت طهحسین، اقبال استادان و دانشجویان به اندیشه و آثار خیام روزبهروز فزونی یافت. اولین ترجمه عربی رباعیات خیام توسط «احمد حافظ عوض» مصری در سال ۱۹۰۱ منتشر شد که بخشی از رباعیات را بر اساس ترجمه انگلیسی «فیتز جرالد» به نثر عربی ترجمه کرده بود. بنابراین میتوان گفت، جهان عرب در آغاز، خیام را بهواسطه ترجمههای انگلیسی رباعیات وی شناخت.
اسناد موجود بهطور قطع نشان میدهد هیچ شاعر فارسیزبانی به اندازه خیام مورد اقبال «جهان عرب» قرار نگرفته است تا جاییکه برخی او را «ولتر شرق» نامیدهاند. «یوسف بکار» ادیب، محقق و یکی از خیامپژوهان برجسته جهان عرب که سالها در ایران زیسته و به زبان و ادبیات فارسی نیز مسلط است، در کتاب ارزشمند «الترجمات العربیه لرباعیات خیام» آماری را از ترجمه رباعیات خیام به زبان عربی تا سال ۱۹۸۸ ارائه میدهد. بهگفته «بکار» تا تاریخ مذکور بیش از ۹۰ ترجمه (اعم از شعر و نثر) از رباعیات خیام به زبان عربی صورت گرفته و بیش از ۳۰۰ عنوان کتاب و صدها مقاله علمی درباره خیام به رشته تحریر درآمده است. یکی از معروفترین ترجمههای عربی رباعیات خیام، ترجمه «احمد رامی» مصری است که ترجمهای موزون، دقیق و هنرمندانه بوده و نقش بسیار مهمی را در معرفی خیام به جهان عرب داشته است. افزون بر این شخصیت و شعر خیام بهعنوان دستمایهای برای اشعار فصیح و عامیانه، آواز، داستاننویسی و فیلمسازی نیز مورد توجه هنرمندان عرب قرار گرفته است.
در مورد افکار فلسفی وی نیز دانشمندان و صاحبنظران بسیاری اظهار نظر کردهاند که در این بین برخی افکار او را انکار کرده و برخی از مؤیدان افکار فلسفی وی هستند. «عباس محمود العقاد» از ناقدان برجسته عرب درباره خیام میگوید: بهخدا در مورد تو ستم کردهاند که تو را به تصوف و تناسخ ارواح متهم کردهاند. «احمد صافی النجفی» ادیب مشهور عراقی نیز درباره سوء برداشت از افکار خیام میگوید، هنگامیکه دیدم خوانندگان از افکار و اندیشههای خیام برداشت اشتباه و غلط دارند، از چاپ مجدد رباعیات وی جلوگیری کردم. «طه حسین» ادیب مشهور مصر نیز میگوید، اطلاع ما از ادبیات ایران بسیار محدود بود اما هنگامیکه با خیام از طریق ترجمه آشنا شدیم، ما را از شناخت کل ادبیات ایران بینیاز کرد.
اما درباره اثرپذیری خیام از شعر و ادب عربی باید گفت، در منابع کهن آشکارا به اثرپذیری خیام از شعر و ادب عربی اشاره نشده اما شواهدی وجود دارد که مؤید این امر است. «یوسف بکار» در اینباره میگوید، خیام تحتتأثیر برخی شاعران عرب مانند ابونواس، ابوالعتاهیه، بشاربن برد، ابنرومی و ابوالعلاء معری بوده است. در این میان اثرپذیری خیام از ابوالعلاء معرّی (شاعر و فیلسوف نابینای عرب در قرن چهارم و پنجم هجری) بیش از دیگران مطرح شده و مورد توجه محققان ایرانی (علامه محمد قزوینی، حسین خطیبی نوری، عباس اقبال، جلال همایی، حسین دانش، حسین شجره، محمدمهدی فولادوند، سعید نفیسی، فروزانفر، عبدالحسین فرزاد و…) و محققان عرب (احمد صافی النجفی، غنیمی هلال، عمر فروخ، حامد صراف، ودیع البستانی، حنا الفاخوری، امینالریحانی، هنداوی، مصطفی لطفی منفلوطی، ایلیا ابوماضی، محمدالسباعی، احمد شنتاوی و…) قرار گرفته و پژوهشهای فراوانی پیرامون آن صورت گرفته است. در هر صورت با اینکه تأثیرپذیری خیام از اندیشمندان و شاعران عرب چندان هم بعید نیست، اما بیشک اثرگذاری او بر آنها (حتی به اذعان پژوهشگران عرب) بسیار گستردهتر و عمیقتر بهنظر میرسد و این مسئله تا حدی است که جایگاه بیرقیبی را برای خیام رقم زده و او را به معروفترین و محبوبترین سفیر فرهنگی ایرانزمین در جهان عرب مبدل ساخته است.
معصومه نعمتی قزوینی
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
منبع: پایگاه اطلاعرسانی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی