کد خبر:17906
پ
D8B4D8A820DB8CD984D8AFD8A7_0

شمعی بباید این شب یلدا را

امشب شبی است که خورشید در نیمه‌ی آن دوباره زاده می‌شود و از صبحِ فردا، یعنی نخستین روز زمستان، با جلوه و درخششی تازه‌تر طلوع خواهد کرد

میراث مکتوب- امشب شبی است که خورشید در نیمه‌ی آن دوباره زاده می‌شود و از صبحِ فردا، یعنی نخستین روز زمستان، با جلوه و درخششی تازه‌تر طلوع خواهد کرد و هر روز که از فصلِ سردِ سال می‌گذرد، تابشش بیش‌تر رخ‌ عیان می‌کند. هرچه به پیش می‌رویم روشناییِ روزها فزونی می‌گیرد و از تاریکیِ طولانیِ شب‌ها کاسته می‌شود؛ و این همه با «یلدا» آغاز می‌شود، با جشن بلندترین شبِ سال. پربیراه هم نیست که این واژه سُریانی – که تولد معنا دارد – بر آن نهاده شده، چرا که جشن زایش دوباره آفتاب است.

اما این شب و این جشن نام دیگری هم دارد که که دیرسالی است در زبان و گویش مردم مناطق مختلف ایران ساری و جاری بوده است و اهالی ایران‌زمین آن را «چله» نام گذاشته‌اند. نامی وام‌یافته از گاه‌شماری دهقانی که در آن زمستان را به دو چلۀ بزرگ و کوچک تقسیم می‌کردند؛ شب چله اولین روز از چلۀ بزرگ بود که در 10 بهمن یا همان جشن سَده پایان می‌یافت و از آن روز، چلۀ کوچک شروع می‌شد که 20 روز بود و تا ابتدای اسفند ادامه داشت.

نام شب چله از معدود اسامی است که مثل نوروز، در همۀ زبان‌ها، یا اگر با احتیاط بخواهیم بگوییم، در بیشتر زبان‌ها، گویش‌ها و لهجه‌های ایرانی کاربرد دارد و ایرانیان همه به‌اتفاق بلندترین شب سال را شب چله می‌نامند، تنها تفاوت در ترجمۀ این ترکیب در گویش‌ها و زبان‌های ایرانی است؛ مثلاً، در نیشابور (خراسان رضوی): چیله کُلو و چیله خوردی، بجنورد (خراسان شمالی): بِهی چله و کِی‌چِی چله، اهر (آذربایجان شرقی): بُیوک چله  و کیچیک چیله، رودبار الموت (قزوین): پِلا چله و کوچکا چله، خرم‌آباد (لرستان): چِلَه کَلِنَه یا چله گَپَه و چله کُشکَه، کازرون (فارس): چله گُتو و چله کوشکو و بیجار (کردستان): چله گَورَه و چله بُوی چِک، که در همه‌شان، به‌ترتیب چلۀ بزرگ و چلۀ کوچک معنا دارد.

یکی از رسوم ثابت این شب در همه دوران‌ها، شاهنامه‌خوانی بود و در کنار کتاب‌هایی چون خمسۀ نظامی، داستان امیرارسلان نامدار، حسین کرد شبستری، هزارویک‌شب، چهل‌طوطی و… هم خوانده می‌شد.

آیین‌های این شب البته گوناگون است و محدود و مختصر در خوانش متون ادبی نیست؛ قصه می‌گویند، آواز می‎خوانند، نذر و قربانی می‌کنند، تنقلات و خوراک‌های آیینی می‌خورند، تفأل می‌زنند – که مقبول‌ترین‌شان فال حافظ است و جز این، فال‌گوش ایستادن، فالِ مهره و چهل‌سرود هم رواج دارد – و بازی می‌کنند – که از میان آن‌‌ها به جوراب‌بازی، فنجان‌بازی، تخم‌مرغ‌بازی و بازی‌های نمایشی می‌توان اشاره کرد.

جشن طولانی‌ترین شبِ سال یکی از گرامی‌ترین آیین‌های مردم ایران است که از هزاره‌های کهن پاس داشته می‌شود و هنوز و همچنان، حال‌وهوایش شیرین است و ایرانیان خود را برای آن آماده می‌کنند و آدابش را به‌تمامی برپا می‌کنند.

*مصراعی سرودۀ پروین اعتصامی.

مریم سامعی

منبع: روزنامه شهروند

 

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612