به گزارش روابط عمومی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، یکصد و نوزدهمین نشست علمی این مؤسسه با موضوع «خیام و رباعیات» روز یکشنبه ۲۸ اردیبهشتماه ۱۳۹۹، به مناسبت روز بزرگداشت حکیم عمر خیام نیشابوری، با سخنان سیدعلی میرافضلی و الوند بهاری در صفحۀ اینستاگرام این مؤسسه برگزار شد.
در ابتدای این نشست الوند بهاری با اشاره به عدم تطابق ۲۸ اردیبهشت با زادروز خیام، گفت: این روز هر چند به مناسبت زادروز خیام به نام وی نامگذاری شده، اما به نظر میرسد تاریخ دقیقی برای تولد خیام نباشد.
وی با اشاره به تحقیقاتی که پژوهشگری هندی بر زایچۀ خیام، ارائه شده در تتمه صوان الحکمه ابوالحسن بیهقی، داشته، گفت: بر اساس این تحقیقات روز ۱۸ می ۱۰۴۸ میلادی، که مطابق با سال ۴۲۷ شمسی و ۴۳۹ قمری است، به عنوان زادروز خیام پیشنهاد شد و به نظر میرسد ۱۸ می با ۲۸ اردیبهشت تطابق داده شده است؛ در حالی که در عصر خیام اول سال شمسی مطابق با ۲۱ ماه مارس نبوده است.
بهاری با اشاره به مقالۀ کوتاهی که دکتر ایرج ملکپور، استاد نجوم دانشگاه تهران، در سال ۱۳۷۹ در مجلۀ نشر دانش منتشر کرده است، گفت: بر اساس محاسبات دکتر ملکپور زادروز خیام هشتم خرداد ۴۲۰ شمسی مطابق با نوزدهم رمضان ۴۳۲ قمری بوده است و بنا بر این تاریخ ما در ایام ۹۹۰مین سالروز قمری تولد خیام هستیم.
وی در ادامه به معرفی دو کتاب منتشر شده توسط مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب دربارۀ خیام، پرداخت و گفت: یکی از این آثار «رباعیات حکیم خیام» است که پیشتر به کوشش ایرانشناس برجستۀ ترکیه استاد مرحوم عبدالباقی گولپینارلی به صورت افست چاپ شده بود و افزون بر طربخانۀ یار احمد رشیدی، یعنی قدیمترین مجموعۀ رباعیات خیام که در ۸۶۷ قمری گردآوری شده، رسالۀ فارسی سلسله الترتیب به قلم حکیم خیام و خطبۀ عربی تمجید از ابنسینا و برگردان فارسی آن از حکیم عمر خیام را نیز در بر دارد و در سال ۱۳۸۶ با مقدمۀ رحیم رضازاده ملک، توسط میراث مکتوب منتشر شد.
بهاری از اثری در آستانۀ چاپ به عنوان دومین کتاب میراث مکتوب در ارتباط با خیام نام برد و گفت: دیگر کار میراث مکتوب چاپ عکسی یا فاکسیمیلۀ قدیمیترین مجموعۀ مستقل رباعیات خیام، معروف به نسخه بادلیان، است که با مقدمۀ کوتاه و بسیار مفید علی صفری آققلعه در آستانۀ انتشار قرار دارد.
وی افزود: این نسخه که حاوی ۱۵۸ رباعی است در سال ۸۶۵ قمری به قلم محمود پیربداقی نگاشته شده و به نسخۀ پیربداقی هم معروف است.
اهمیت کشف رباعیات اصیل خیام
در ادامه بهاری با اشاره به تحلیلهای انجام شده دربارۀ شخصیت و اندیشۀ خیام و اهمیت مباحثی که در خصوص صحت انتساب رباعیات خیام مطرح شده است، گفت: آنچه از تحلیلها دربارۀ خیام خواندهایم مبتنی بر رباعیاتی بوده است که در چاپهای مشهور آمده و این چاپها هم بیشتر مبتنی بر رباعیاتی است که فیتز جرالد در ترجمهاش مورد استفاده قرار داده است.
وی افزود: در واقع بسیاری از تحلیلها بر اساس رباعیاتی صورت بسته که به نظر میرسد از خیام نیست و به این جهت پژوهشهایی که دربارۀ خیام انجام شده و نتیجهگیریهایی که درباره او شده است زیر سؤال میرود.
در ادامۀ این نشست مجازی علی میرافضلی به بیان مطالب خود پرداخت و با تأکید بر ضرورت ابتنای بررسیهای ادبی بر متون موثق، گفت: ما تا به یک متن کامل و جامع و زدوده از پیرایهها نرسیم نمیتوانیم به پژوهشهای ادبی قابل قبولی دست بزنیم و این مسئله محدود به خیام نیست و برای مثال در نسخههای شاهنامه نیز حجم زیادی از اشعار افزوده شده به متن اصلی دیده میشود و استاد خالقی مطلق دههها وقت صرف پیراستن متن شاهنامه کردهاند.
وی ضمن بیان این که هنوز یک متن پایه از رباعیات خیام به دست نیامده است، اظهار کرد: از آنجا که رسیدن به یک متن پایه کار یک ماه و دو ماه نیست، عموم پژوهشگران و نویسندگان یا از بررسی خیام میگذرند و یا به کتابهای موجود بسنده میکنند و خودشان را به دردسر نمیاندازند و برخی هم عملا در نوشتههایشان گفتهاند که پژوهش برای کشف رباعیات اصیل خیام قدم گذاشتن در یک بیراهه است و ما را در بیابانی بزرگ وارد میکند که انتهای آن پیدا نیست؛ بنابراین بهتر است به متنهایی که موجود است بسنده کنیم.
میرافضلی افزود: گرویدن به چنین دیدگاهی باعث میشود که هیچ وقت به یک متن پایه و اصیل از خیام نرسیم و هر چه در مورد خیام نوشته شود، هر چند به اندیشه و زبان خیام تا حدودی نزدیک باشد اما دربارۀ شعرهایی باشد که ربطی به خیام ندارند.
وی از سنایی، عطار، انوری، کمال اسماعیل اصفهانی، مجد همگر و سلمان ساوجی به عنوان برخی از شاعران دارای رباعیاتی با سبک و سیاق خیامی نام برد و گفت: از دوره تیموری به بعد که رباعیات خیام گردآوری شده، رباعیات این شاعران به فرد شاخص مکتب، یعنی خیام، نسبت داده شده است و به قول دکتر شمیسا فرد اول مکتب جاذب رباعیات اعلای آن مکتب شده است.
این خیامپژوه رباعیات شخص خیام را عمیقترین رباعیات مکتب خیام توصیف کرد و با بیان این که رباعیات دیگران کمتر به عمق رباعیات خیام رسیده است، اظهار کرد: آن چه در مرصاد العباد یا در رساله التنبیه فخر رازی یا در تاریخ جهانگشای جوینی آمده از همه رباعیاتی که بعدها به خیام منسوب شده است تراز اندیشگانی بالاتری دارد و اگر چه ممکن است رباعیات خود خیام قدرت اقناعی و تأثیر عاطفی کمتری نسبت به رباعیات منسوب داشته باشد، اما ژرفای بیشتری دارد.
وی ضمن خواندن رباعی «در دایرهای کآمدن و رفتن ماست / آن را نه بدایت نه نهایت پیداست / کس مینزند دمی در این معنی راست / کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست»، این رباعی را بیانگر پرسشی بنیادین که قرنها روح بشر با آن درگیر بوده دانست و گفت: رباعی «این قافله عمر عجب میگذرد» با این که زیباست ولی کسی در آن مناقشه نکرده، چرا که خالی از نکات فکری و فلسفی عمیق و تأثیر آن محدود به برخی هیجانات عاطفی مقطعی است و میتواند به اسم هر شاعری خوانده شود، ولی رباعیات اصیل خیام مناقشه برانگیز است و همواره کسانی از عرفا و متکلمین و متشرعین و حتی شاعران سعی کردهاند به آنها پاسخ دهند.
میرافضلی افزود: رباعیات غیر اصیل هم البته زیبایی خودشان را دارند و در لحظاتی از عمر از آنها لذت میبریم، اما در رباعیات اصیل خیام است که غرق و عمیق میشویم و آینهای برای دغدغههای روحی ما ایجاد میشود.
خیامانههای فارسی یا وجود دو خیام؟
این خیامپژوه در ادامه با اشاره به ارائۀ نظریهای مبنی بر تفاوت قائل شدن بین خیام تاریخی و جریان رباعیات خیامانه که در سالهای اخیر توسط دکتر علی تسلیمی مطرح شده، گفت: بر اساس این نظریه میتوان گفت کسی به اسم حکیم عمر خیام وجود داشته که ممکن است رباعی گفته و یا نگفته باشد، اما نام این شخص جریانی را حمل کرده که آن جریان اصالت بیشتری دارد و بنابراین گفتمان خیامی از خود خیام مهمتر است
وی همچنین با اشاره به نظری که توسط محمد محیط طباطبایی در دهه ۱۳۴۰ مطرح شده مبنی بر وجود دو خیام، گفت: بر اساس این نظر ـ که مستند به نام بردن ابن فوطی، نویسندۀ عرب قرن هفتم، از شاعری به نام علی بن خیام خراسانی با دیوانی از اشعار عربی و فارسی و نقل دو بیت شعر از اوست ـ گفته شده حکیم عمر خیام همان خیام دانسمند است که متفاوت با علی بن خیام است.
این پژوهشگر با اشاره به استناد محیط طباطبایی به بیان شهرت خیامی برای خیام در برخی منابع قدیمی، گفت: نام بردن برخی از منابع از خیام با نام خیامی که به پیشه خانوادگی خیام، یعنی خیمهدوزی، باز میگردد نمیتواند به معنای تفاوت خیام شاعر با خیام دانشمند و حکیم باشد.
وی با اشاره به تردید کردن اغلب پژوهشگران در این نظریه، گفت: با توجه به این که در منابع فارسی هیچ کجا از علی بن خیام خراسانی نام برده نشده است، گواهی یک نویسنده عرب نمیتواند چندان معتبر باشد و در صورت معتبر دانستن آن باید گواهی همه تذکرهنویسان، مجموعهنویسان و جنگپردازان فارسی زبان را، که همه حکیم عمر خیام را سرایندۀ رباعیات معرفی کردهاند، نادیده بگیریم.
میرافضلی افزود: علاوه بر گواهی نویسندگان معتبر قبل از ابن فوطی، همچون فخر رازی و نجم رازی، که هم رباعی از خیام نقل کردهاند و هم تصریح دارند که این رباعیات از همان خیام ریاضیدان و منجم و فیلسوف است، از هم عصران خیام و کسانی که به او نزدیک بودهاند، همچون بارع بغدادی و عماد کاتب اصفهانی، شعرهای عربی نیز از حکیم عمر خیام نقل شده و بنابراین شاعری خیام مسجل است و با یک گواهی مشکوک نمیتوان آن را باطل کرد.
منابع رباعیات خیام
وی در بخش دیگری از این نشست به موضوع منابع رباعیات خیام پرداخت و با اشاره به وجود دو گونه منابع برای این رباعیات، گفت: یک دسته از منابع رباعیات خیام متون کهنی است که از حدود سال ۶۰۰ هجری تألیف شدهاند و دستۀ دیگر منابع دست دوم است که از حدود سال ۸۶۵ تدوین شدهاند و مجموعۀ پیربداقی از قدیمیترین همین منابع دست دوم است.
نویسنده رباعیات خیام در منابع کهن افزود: از همین سالها، یعنی در دورۀ تیموری است که مجموعههای رباعیات خیام گردآوری شد و عموم مردم عمدتا از طریق همین منابع دست دوم رباعیات را شناختهاند.
وی شکلگیری مجموعه رباعیات خیام در مسیر تاریخ را به افزوده شدن حجم یک گلوله برفی سرازیر شده از کوه تشبیه کرد و گفت: در حدود سال ۶۰۰ تا ۶۲۰ هجری که صد سال از مرگ خیام گذشته بود ما فقط پنج رباعی در متون عرفانی یا تاریخی از خیام میبینیم.
میرافضلی افزود: قدیمیترین منبعی که یک رباعی از خیام در آن نقل شده رسالهای از امام فخر رازی است و جز آن چند رباعی در مرصاد العباد نجم رازی و الاقطاب القطبیه عبدالقادر اهری دیده میشود.
وی با بیان این که البته در منابع قدیمیتر اشعاری عربی از خیام نقل شده است، اظهار کرد: نمونهای از اشعار عربی خیام هفت بیتی است که در کتاب طرائف الطرف بارع بغدادی هروی، مؤلف هم عصر خیام، آمده و احتمال دارد که بارع اشعار را از خود خیام گرفته باشد.
میرافضلی ادامه داد: در حالی که ما در منابع کهن دست اول چیزی حدود ۱۵۰ رباعی از خیام میبینیم، در منابع گردآوری شده در دورۀ تیموری حدود ۵۰۰ رباعی دیده میشود و در روزگار ما حتی مجموعههایی با ۱۶۰۰ رباعی نیز عرضه شده که این مورد توسط مرحوم سعید نفیسی گردآوری شده است.
وی روند صعودی در شمار رباعیات خیام را حاکی از علاقهمندی عموم به رباعیات خیام و در عین حال عدم پایبندی گردآورندگان به اصول علمی دانست و گفت: پس از آن که فیتز جرالد، شاعر انگلیسی، رباعیات خیام را بر اساس نسخۀ بادلیان کتابخانۀ آکسفورد، در اواسط قرن ۱۹ میلادی، ترجمه و منتشر کرد و خیام در اروپا نامدار شد، توجهات به سمت کند و کاو در منابع رباعیات خیام معطوف شد.
این رباعیپژوه با بیان این که سابقۀ این پژوهشها به حدود ۱۲۰ سال پیش میرسد، اظهار کرد: اولین بررسیهای علمی دربارۀ رباعیات توسط والنتین ژوکوفسکی، در سال ۱۸۹۷ انجام شد و این ایرانشناس روس دو نکته اصلی را مورد تأکید قرار داد؛ یکی راه پیدا کردن به منابع اصلی و دیگری توجه به رباعیات سرگردان.
وی رباعیات سرگردان را رباعیاتی توصیف کرد که در منابع به اسم چند شاعر آمده است و با اشاره به رایج بودن پدیدۀ رباعیات سرگردان در متون شاعران مختلف، گفت: ژوکوفسکی ۸۲ رباعی سرگردان را در مجموعههای خیام شناسایی کرد و از آن تاریخ به بعد ایرانشناسان غربی و پژوهشگران ایرانی و اولین آنها صادق هدایت، محمدعلی فروغی و قاسم غنی، این نوشتههای علمی را برای پالایش رباعیات خیام به کار گرفتند و تا روزگار ما این تلاشها ادامه دارد.
میرافضلی با اشاره به تلاش این پژوهشگران برای رسیدن به مجموعهای از رباعیات یکدست از لحاظ زبانی، فرمی و محتوایی، گفت: در مجموعههایی که از رباعیات خیام در اختیار داریم به قدری تشتت زیاد است که به قول صادق هدایت اگر یک نفر هر روز مذهب و عقیده خود را تغییر داده باشد این قدر نمیتواند نظرات متضاد ارائه کند و ما در رباعیات خیام با چندین شخصیت متفاوت و بلکه متضاد سر و کار داریم.
وی با اشاره به مطرح شدن روشهایی برای بررسی رباعیات خیام به منظور رسیدن به رباعیات اصیلتر، گفت: یکی از این روشها که توسط فردریک روزن آلمانی پیشنهاد شد انتخاب رباعیات کلیدی و شاخص در متون کهن و به کار گرفتن آنها در متون ثانوی، به عنوان کلید شناسایی دیگر رباعیات خیام بود؛ که در کار صادق هدایت، محمدعلی فروغی و قاسم غنی، علی دشتی، علیرضا ذکاوتی قراگزلو، محمد روشن مورد استفاده قرار گرفت.
میرافضلی نقص این شیوه را دخالت ذوق و سلیقۀ پژوهشگر در انتخاب رباعیات کلیدی دانست و گفت: منابع کهن تقریبا شناخته شدهاند و ما ۳۲ منبع کهن از حدود سالهای ۶۰۰ تا ۸۲۰ هجری حاوی رباعیات خیام در اختیار داریم که با حذف موارد تکراری از این منابع، به حدود ۱۵۰ رباعی میرسیم؛ اما محققانی که از شیوۀ انتخاب رباعیات کلیدی بهره بردهاند رباعیات یکسانی را کلیدی محسوب نکردهاند.
وی پیشنهاد کلیدی قلمداد کردن رباعیات دارای تخلص خیام را نیز ناکارآمد دانست و گفت: بسیاری از رباعیاتی که تخلص خیام در آن آمده یا خطاب به خیام است و یا تخلص به نوعی تصنعی در شعر گنجانده شده است و بنابراین میتوان تخلص را عنصری برای تشخیص رباعیات مشکوک به حساب آورد و نه شناسایی رباعیات اصیل.
این پژوهشگر یکی دیگر از روشهای نزدیک شدن به رباعیات اصیل خیام را سنجش سبک رباعیگویی در زمانۀ خیام دانست و گفت: ما نسخههای معتبر دیوان ۹ نفر از شاعران هم عصر خیام، مانند مسعود سعد، سنایی، معزی نیشابوری، عثمان مختاری غزنوی، ابوالفرج رومی و ازرقی هروی را بررسی کردیم و دیدیم که بیش از ۹۰ درصد رباعیات آنها چهار قافیهایست.
وی ضمن بیان این مطلب که در میان مجموعه رباعیات خیام مربوط به قرن نهم به بعد تنها ۲۵ درصد رباعیات چهارقافیهایست، گفت: بر این اساس که از اواخر قرن ششم به بعد است که رباعی سه قافیهای رایج میشود میتوان حدس زد که سرمایه اغلب این مجموعهها رباعیاتی است که از قرن هفتم به خیام منسوب شدهاند و مربوط به شاعران متأخر بر خیام هستند.
میرافضلی روش مختار خود را یک روش تلفیقی عنوان کرد و گفت: در روش تلفیقی ما منابع کهن را اصل قرار میدهیم، رباعیات سرگردان را پالایش میکنیم، و طرز بیان و شیوۀ گفتار در رباعیات قدیم و عنصر سبکشنلاسانه قافیه را نیز مد نظر قرار میدهیم تا با کمک این چند روش بتوان رباعیات پالودهتری عرضه داشت و خیام را درستتر شناخت.
«رباعیات خیام و خیامانههای فارسی» در دست تکمیل
وی با اشاره به در دست تألیف داشتن کتابی با عنوان «رباعیات خیام و خیامانههای فارسی» بر اساس همین روش تلفیقی گفت: در این کتاب که در مقدمۀ آن روش کار به تفصیل بیان شده، توانستهام رباعیاتی را که از لحاظ زبانی و فکری میتوانند آینهدار اندیشۀ خیامانه باشند به دست دهم و امیدوارم که امسال این کتاب منتشر شود و صاحبنظران به بررسی و نقد آن بپردازند.
میرافضلی با بیان این که در این کتاب ۲۰ رباعی به عنوان رباعی اصیل و ۵۰ رباعی به عنوان رباعی محتمل معرفی شده، اظهار کرد: به دلایلی که در کتاب توضیح دادهام، حداکثر ۷۰ رباعی را میتوانیم بگوییم که از خیام است یا ممکن است از خیام باشد.
بهترین مجموعه رباعیات خیام منتشر شده
وی در ادامه در پاسخ به پرسش الوند بهاری در خصوص معتبرترین مجموعههای رباعیات خیام منتشرشده تا کنون، گفت: از میان «ترانههای خیام» گردآوری صادق هدایت با ۱۴۳ رباعی (۱۳۱۳)، «رباعیات حکیم عمر خیام نیشابوری» گردآوری مرحوم فروغی و غنی با ۱۷۹ رباعی (سال ۱۳۲۰)، «دمی با خیام» گردآوری علی دشتی با ۷۴ رباعی (دهه ۱۳۴۰)، «ترانههای خیام» مرحوم رضازاده ملک با ۹۵ رباعی، ۹۶ رباعی گردآوری شده توسط محمد روشن، و ۱۴۲ رباعی گردآوری شده توسط ذکاوتی قراگزلو، که به نظرم هیچ کدام متن نهایی نیستند، کتاب ویراسته مرحوم فروغی و غنی، و کتاب مرحوم رضازاده ملک از روح و انصاف علمی بیشتری برخوردارند و به نظر من کتاب «ترانههای خیام» مرحوم رضازاده ملک از کتاب مرحوم فروغی هم مستندتر است.
میرافضلی همچنین از کتاب «حکیم عمر خیام و رباعیات» نوشتۀ شادروان کاظم برگنیسی یاد کرد و گفت: برگنیسی که در جوانی فوت شد فاضل ارجمند و عربیدان بزرگی بود و از کارهای او میتوان به ترجمه شعر شعرای معاصر عرب و گزارش آثار برخی از بزرگان از جمله خیام، اشاره کرد و به نظر من کتاب ایشان دربارۀ خیام با این که چندان مورد توجه اهل تحقیق قرار نگرفته است، به نظرم یکی از بهترین کتابهایی است که در مورد خیام نوشته شده است.
این نویسنده و پژوهشگر افزود: این کتاب هم مستند است، هم دقت نظر بالایی دارد و هم زندگی و آثار خیام را بسیار موشکافانه بررسی کرده است و اگر کسی بخواهد در زندگی و آثار و رباعیات خیام پژوهش کند این کتاب خیلی ارزشمند است.
میرافضلی همچنین با اشاره به کتاب خودش با عنوان «رباعیات خیام در منابع کهن» گفت: من در این کتاب مطلبی از خودم نیاوردهام و مطالب را از ۲۸ منبع کهن را استخراج کردهام و شاید این کتاب برای اهل تحقیق قابلیت استناد بیشتری داشته باشد.
وی گفت: وقتی که مرحوم فروغی کتابش را تدوین میکرد فقط ۷ منبع کهن از ۳۲ منبع کهنی که در حال حاضر در دسترس است شناسایی شده بود و ایشان با توجه به همان هفت منبع ۶۶ رباعی کلیدی را انتخاب کردند و قطعا منابعی که ما در اختیار داریم امکان بهتری در اختیار ما میگذارد که بتوانیم با اطمینان بیشتری به انتخاب رباعیات خیام بپردازیم.
در ادامه این نشست با پرسش و پاسخ پی گرفته شد و میرافضلی در پایان سه رباعی را که بنا به تحقیقات خود از رباعیات اصیل خیام میداند، قرائت کرد. که متن آنها را در ادامه میخوانید:
دارنده چو ترکیب طبائع آراست / باز از چه سبب فکندش اندر کم و کاست
گر خوب نیامد این بنا عیب که راست / ور خوب آمد خرابی از بهر چراست
در کارگه کوزهگری رفتم دوش / دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
از دستۀ هر کوزه برآورده خروش / صد کوزهگر و کوزهخر و کوزهفروش
از جملۀ رفتگان این راه دراز / بازآمدهای کو که به ما گوید راز
پس بر سر این دو راهۀ آز و نیاز / تا هیچ نمانی که نمیآیی باز
.
.