میراث مکتوب- از خجند به سمت پنجرود آرامگاه ابوعبدالله رودکی پدر شعر فارسی (درگذشتۀ ۳۲۹ قمری)، روانه شدیم که در نزدیکی شهر مرزی پنجکِنت (پنجکَند، پنج ناحیه یا شهر)، قرار دارد. در بنای جدید این آرامگاه اثری از هیچ ساختمان یا کتیبه قدیمی نبود. در اینکه کنار سرایندۀ “بوی جوی مولیان آید همی”، به همراه بانو دکتر ژاله آموزگار و دکتر صادقی دو عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی سر تعظیم و ستایش بر آستان این دردانۀ شعر فارسی فرود میآوردیم، احساس غرور و فروتنی داشتیم. با صدای بلند این بیت از رودکی را خواندم که:
هیچ شادی نیست اندر این جهان
برتر از دیدار روی دوستان
ناگاه متوجه شدیم که اشک شوق و شادی از چشمان استاد آموزگار جاری است و او در چند جمله احساس وصفناپذیر خود را ابراز داشت که در فیلم همراه این گزارش دیدهاید.
از اینکه هیچ نوشتۀ فارسی حتی بیت شعری از او روی سنگ قبر رودکی نبود، احساس خوبی نداشتیم و برای سؤالات خود پاسخی نیافتیم. بانو آموزگار پیشنهاد کرد که همانگونه که اولیای فرهنگ و ادب خجند مشتیخاک از قبر کمال خجندی در تبریز به خجند آورده شد و بنای یادبودی برایش ساختهاند و آن را محل زیارت مشتاقان کمال نمودهاند، کاش چنین کاری، برای رودکی در ایران میشد کاش!
تا مرز تاجیکستان شصت کیلومتر را طی کردیم و چون گروه بودیم، لختی در منطقه مرزی گذراندیم و البته از رفتن به بخارا ماندیم. شبانه در سمرقند در پی یافتن هتل شدیم و به زحمت میهمانخانهای یافتیم با پلههایی بسیار که برای خستگان راه آزاردهنده بود و اسباب شرمندگی برای ما. راهنمای راهبلد ما پگاه خود را به هتل رساند و گردش به مناطق تاریخی از جمله ریگستان، مقبرۀ امیرتیمور و فرزندان و ازواجش، مدرسۀ الغبیگ و شاه زنده (یعنی قُثٓمبن عباس برادر عبدالله از برادرزادگان پیامبر اکرم ص بود که برای فتوحات اسلامی به سمرقند آمد).
قدم زدن در خاک پاکی که هزار سال پیش در عهد سامانیان مهد فرهنگ ایرانی بوده،
و زبان فارسی با حمایت امیراسماعیل سامانی رونق گرفت و ترجمه تفسیر طبری به فارسی برگردانده شد و رودکی با سرودن هزاران بیت فارسی بر همۀ شاعران پس از خود تأثیرگذاشت، احساسی توصیفناپذیر داشتیم. چشماندار روز و شب ریگستان که شامل مدرسه الغبیگ، مدرسۀ علوم دینی شیردار، مدرسۀ معروف به طلاکاری و خانقاه و مسجد جامع در عصر تیموریان، شاهرخ و پسر دانشمندش الغبیگ ساخته شد که گویا صد سال بعد، از روی طرح آن نقشجهان در اصفهان گردهبردازی شد و البته بازار و حجرهها و صنایع و حِرف و میدان چوگان بدان افزوده شد.
به دعوت الغبیگ بود که غیاثالدین جمشیدکاشانی از کاشان برای ساخت رصدخانه به سمرقند آمد و رسالۀ محیطیه را نوشت که ما در میراث مکتوب آن را چاپ عکسی کردیم و با کمک او بود که الغبیگ توانست رصدخانه را بسازد، اما متأسفانه هرچه گشتیم هیچ اثری و نامی و یادی از او نیافتیم و بر متولیان وزارت میراث فرهنگی ایران فرض است که از مسئولان امور سیاحتی و فرهنگی ازبکستان بخواهند تا یادمانی برای آرامگاه او بسازند تا مردم ایران و تاجیک و ازبک و جهانیان بدانند الغبیگ شاهزادۀ فرهنگدوست تیموری بدون کمک او قادر به طراحی این رصدخانه نبود.
از لحاظ هنری، هنرمندان سمرقندی چنان با رنگ و لعاب جدید این اماکن را تزیین و نوسازی کردهاند که هم جای تحسین و آفرین دارد و هم جای انتقاد که خیلیجاها را گچکاری کرده و از بازسازی آن تن زدهاند. و البته اینکه شکوه هنر نوابغ هنری نیاکان را در معرض دید دوستداران فرهنگ و هنر از نقاط محتلف دنیا قرار دادهاند، قابل ستایش است. اهل علم و تاریخ میدانند که این شهرها زمانی در قلمرو سامانیان که بر ایران حکومت میراندند، بوده و تقسیمات سیاسی جائرانهای که روسها اعمال کردند، این دو شهر را که حکم قلب تاجیکستان را داشت، از آنان به غصب گرفتند و اکنون جزء خاک ازبکستان شده است.
هرچند برغم سختگیری ازبکان برای ترکسازی زبان مردم سمرقند و بخارا و کوچاندن اجباری اهالی افشنه زادگاه بوعلی سینا در بخارا، هنوز حتی نسل جوان به زبان مادری خود فارسی تاجیکی گپ میزنند و با پخش موسیقی ایرانی در مغازهها، رستورانها، خودروها و .. ارادت و خواست قبلی خود را به زبان نیاکان ابراز میدارند. جالب اینکه فهم سخن اهل سمرقند برای ما آسانتر از مردم کولاب در تاجیکستان بود.
روز شنبه و یکشنبه در سمرقندِ چو قند بودیم و دانشگاها تعطیل بود. دکتر محمدیخان دانشیار دانشگاه سمرقند مسئول بخش خطی دانشگاه به دیدار هیأت علمی میراث مکتوب و فرهنگستان آمد. او گفت حاضر(اکنون) ما در کتبخانۀ دانشگاه حدود چهارهزار نسخۀ خطی داریم. قدیمیترین آنها نسخهای از تذکرۀالاولیای عطار نیشابوری است و مربوط به حدود قرن هفتم.
طبق معمول ما برای فهرستنویسی این نسخ اعلام آمادگی کردیم و قرار شد طی تفاهمنامهای برای تهیه فهرست این نسخ اقدام کنیم. جالب اینکه در روز تعطیل دانشگاه با لطایفالحیل او را یافتیم و قرار دیدار گذاشتیم و در جوار شاهِ زنده گپ زدیم و اطلاعات ارزندهای از وضعیت نسخ خطی در سمرقند را بدست آوردیم.
در سفر ده روزه به تاجیکستان و ازبکستان با دهها محقق تاجیک و ازبک، آشنا و تبادل رقم تلفن کردیم و با آنها قرار همکاری ارسال فایل کتاب و نسخه گذاشتیم. حتی تأکید کردم به نسبت عمل به تفاهمنامه، رفت و آمدهای دو طرف بیشتر خواهد شد و الا سیاهی بر کاغذ خواهد ماند.
اکبر ایرانی
مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب