کد خبر:48360
پ
IMG_20250528_190957_160-2

دیدار با کتاب‌دوستان در آدینۀ شلوغ نمایشگاه کتاب

برای من امسال نمایشگاه محل درس و بحث و تبادل نسخه و کتاب و تجربه و طرح و پروژه و جلب نیرو و تشویق جوانان و نقد مدیران و نق به سوء مدیریت‌ها و آغوش‌گرفتن‌ها و واگیر شدن و… بود.

میراث مکتوب- از سال ۷۶ تا ۹۶ کشورهای مختلفی برای شرکت در کنفرانس‌های مختلف و نمایشگاه‌های بین‌المللی کتاب دعوت می‌شدم و از ۹۶ به بعد در شیب ملایم تحریم و تخریب سفارت‌ عربستان و قطع روابط و گرانی متوالی دلار و ایران‌هراسی غربیان و .‌.. نشد که برویم.
اولین‌بار به دعوت کریستف بالایی نماینده مرکز فرهنگی فرانسه در تهران، برای شرکت در کنفرانس مطالعات ایرانی پاریس شرکت کردم و حدود ۳۰ عنوان کتاب را به نمایش گذاشتم و معرفی نمودم.‌ این نخستین تجربه نمایشگاهی من بود. یادشان گرامی استادان ایرج افشار، باستانی پاریزی، روح‌الامینی، احسان نراقی، احسان اشراقی و بسیار دیگر حضور داشتند. بعد دوسه‌بار در نمایشگاه کتاب فرانکفورت شرکت کردم. در اولین سفر با دکتر فؤاد سزگین کتابشناس برجسته ترک آشنا شدم. مرا به موزۀ علوم و فنون عربی(در واقع ایرانی/اسلامی) خود دعوت کرد که در نوع خود این موزه بی‌نظیر است. تصویر بزرگ شیوخ عرب که بانیان و حامیان مالی او بودند، بر دیوار اتاقش آویزان بود.
سال بعد در نمایشگاه کتاب مصر با جمعی از فضلای قم چون رسول جعفریان، مهدوی راد و … شرکت کریم. نزدیکی قاهره به مزار مالک اشتر معروف به الشیخ العَگَمی (العجمی) با دوستان از جمله آیة علی امینی رفتیم. اطراف اهرام ثلاثه را با شتر چرخیدم و اندکی هم داخل راهروهای زیرین اهرام سپری کردیم و شب در موزه قاهره با جناب فرعون مومیایی ملاقات داشتیم. قاچاقی عکس گرفتم و دوربینم را گرفتند. شکوه اهرام با تخت جمشید قابل مقایسه است البته نه از لحاظ هنری که تخت‌جمشید سروَرست. چندین بار در نمایشگا‌ه‌های کتاب سوریه، لبنان، کویت، با برخی از جمله مرحوم علی رفیعی علامرودشتی، رفیق شفیقم شرکت کردیم و صدها کتاب خریداری نمودیم. خاطرات زیادی از این سفرها دارم که برخی را نوشته‌ام. اما جلوه و شکوه نمایشگاه تهران با تمام اشکالات آزاردهنده‌ای که دارد، قابل مقایسه با هیچ‌یک از نمایشگاه‌هایی که من شرکت کردم نیست. از در که وارد می‌شوی بوی انواع غذای خیابانی مشامت را نوازش می‌دهد. عِند‌ الورود، حجاب‌بان‌ها، به دختران و بانوان که با شرکت در نمایشگاه کتاب گامی برای رفع تحریم و شکست گسل دوقطبی برداشته و به هوای آشتی با فرهنگ، به مصلا پاگذاشته، تذکر می‌دهند، دخترم روسری‌ات را….
البته باز امسال خیلی بهتر شده، قبلاً که علاوه بر اینها، دسته‌های عزاداری هم برپا می‌شد و نمایشگاه مهر و چادر هم بود. البته این‌ها جلوه‌های خاص نمایشگاه غیرمرتبط با کتاب است. داخل شبستان اما چیزی دیگری است. دیدار پیاپی با کسانی که اظهار لطف و محبت می‌کنند و از پیروان کانال‌ها و مقلدان صفحات مجازی بنده و میراث مکتوبند، دعاگو هستند و سپاسگزار فعالیت‌ها، گاهی عکس هم می‌گرفتند.
فروش کتاب امسال بحمدالله برغم حضور محدود فضا و عناوین، حضوراً و مجازاً رکورد را شکست. عزلت‌گزیدکان و منزویان، انتخاب و خرید کتاب را از طریق اینترنت برگزیدند. اصحاب همت و حضور، رنج ترافیک را به جان خریدند و غرفۀ میراث مکتوب را به حضور خود مزین کردند. به دکتر خضری مدیرکل محترم حوزۀ وزارتی علوم و فناوری گفتم کاش پیشنهاد بنده را در هیأت وزیران تصویب می‌کردید و پیکر مؤسس دانشگاه بوعلی‌سینا، زنده‌یاد اکبر اعتماد را در دانشگاه، خانۀ ابدی برایش بنا می‌کردید تا الگو شود برای اینکه دیگران هم هکتارها برای ساخت دانشگاه بخشش کنند. البته نقبی هم زدم به طنز و نقد به اینکه مرحوم افضلی‌پور دانشگاهی در کرمان ساخت اما غریبا و شگفتا که نامش را از دانشگاه برداشتند و کردند شهید باهنر! روح هر دو شاد که از این کارها مبرا هستند و ناراضی. به ایشان گفتم به جناب دکتر سیمایی بفرمایید با تغییر دکتر حسینی رئیس دانشگاه تهران، درصدری از محبوبیت خود را از دست دادی و….!
برای من امسال نمایشگاه محل درس و بحث و تبادل نسخه و کتاب و تجربه و طرح و پروژه و جلب نیرو و تشویق جوانان و نقد مدیران و نق به سوء مدیریت‌ها و آغوش‌گرفتن‌ها و واگیر شدن و… بود. البته الحمدلله الان بهترم. به امید روزهای بهتر برای جوانان عاشق ایران.

اکبر ایرانی
مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب

 

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612