کد خبر:9439
پ
mirsadegh2

دست ادبیات در دست تاریخ

دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی دانشگاه فردوسی مشهد، بیست‌وپنجم آبان ماه 1395 در یکی از سلسله نشست‌های هفتگی خود، میزبان دکتر سید سعید میر محمد صادق بود.

میراث مکتوب – دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی دانشگاه فردوسی مشهد، بیست‌وپنجم آبان ماه 1395 در یکی از سلسله نشست‌های هفتگی خود، میزبان دکتر سید سعید میر محمد صادق بود.

در ابتدای این جلسه که با همکاری مشترک گروه تاریخ و زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، دکتر سلمان ساکت، عضو هیأت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد، ضمن معرفی دکتر میرمحمد صادق و برشمردن حوزه‌های کاری وی، گفت: دکتر سید سعید میرمحمد صادق از فعالان و نویسندگان بنام حوزه تاریخ، پژوهشگر برجسته مرکز پژوهشی میراث مکتوب و از نویسندگان دانشنامه معتبر جهان اسلام است و از او تاکنون حدود سیزده کتاب و نزدیک به چهل مقاله منتشر شده است. وی در زمینه تصحیح متون نیز دستی دارد و از پرثمرترین فعالیت‌های او، حضور در کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی در فاصله سال‌های 1388 تا 1389 با سمت معاون پژوهشی است که با حضور دکتر رسول جعفریان از پربارترین دوره‌های این کتابخانه به شمار می‌رود.

از دیگر حوزه‌های فعالیت دکتر میر محمد صادق، حوزه مستندسازی است که به همین سبب در ادامه، فیلم کوتاهی با عنوان «ادیب تاریخ نگار» که از ساخته‌های دکتر میرمحمد صادق برای استاد بزرگوارش، دکتر عبدالحسین نوایی بود، پخش شد.

پس از پخش فیلم، دکتر سید سعید میرمحمد صادق ضمن ابراز خرسندی از حضور در جمع استادان و دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد، در آغاز بحث خود گفت «اهمیت منابع ادبی در شناخت جامعه روستایی» در واقع موضوع پایان‌نامه دورۀ دکتری او بوده و او از مدت‌ها قبل در زمینه دورۀ صفویه مطالعه داشته است.

او در خصوص انتخاب این موضوع به‌عنوان پایان‌نامه گفت: در کارهایی که تاکنون در زمینه تاریخ اجتماعی انجام گرفته است، تمرکز بیشتر بر زمینه‌های سیاسی و نگاه به ساختار قدرت است و کارهایی که در حوزه اجتماعیات انجام شده، بیشتر بر عهده فرنگی‌ها بوده است. دغدغه من هنگام شروع دوره دکتری، تاریخ اجتماعی و به‌ویژه زندگی روستایی بود و دغدغه من پاسخ به این سوال بود که آیا می‌توانیم اطلاعاتی در زمینۀ جامعۀ روستایی داشته باشیم؟

او بارقه به وجود آمدن این دغدغه را مربوط به سال‌های اشتغال به تصحیح متون دانست و گفت: در آن هنگام نکات جالبی در متون می‌دیدم که رگه‌هایی از این زمینه را در خود داشت.

وی تصریح کرد: آنچه از نظر من به‌عنوان کمبودی در زمینه مطالعات تاریخی مشاهده می‌شد، غفلت دانشجویان تاریخ از منابع ادبی بود. دانشجویان ادبیات در متون ادبی به دنبال مباحثی چون سبک و آرایه‌ها و… هستند و دانشجویان تاریخ نیز به صرف اینکه این منابع جزو متون ادبی هستند، از آنها غافلند. به همین سبب عمدۀ کار من این بود که به‌جز منابع تاریخی، از منابع مختلف ادبی نیز استفاده کنم.

وی افزود: منابع ادبی که من به آنها پرداختم شامل تذکره‌ها، واژه‌نامه‌ها، منشآت و دیوان شاعران بود. منابعی که هر کدام به دلایلی مورد غفلت پژوهشگران تاریخ هستند و من برای پیدا کردن مطالب مورد نیاز خود، صفحه به صفحه این آثار را خواندم و همچنین با مراجعه به سایت موزه‌ها و دیدن تصاویر، خواستم تا در منابع هنری نیز به دنبال اطلاعاتی از جامعۀ روستایی باشم که اتفاقاً این جامعه در این آثار هنری نمودِ قابل توجهی داشت.

او در زمینه استفاده از منابع تاریخی گفت: ساختار منابع تاریخی، ساختاری هرمی است و وقایعی که به آنها پرداخته شده حول محور شاه و ساختار حکومت و اتفاقات مربوط به آنها است. به همین دلیل کمتر پیش می‌آید که در منابع تاریخی بتوانیم به سطح جامعه برسیم. هر چند می‌توان اطلاعاتی را در آنها پیدا کرد که رگه‌هایی از جامعۀ روستایی در آن دیده می‌شود. یکی از استفاده‌های منابع تاریخی در ترسیم جامعه روستایی، پیداکردن آسیب‌های رسیده به این جامعه است که از دل این منابع بیرون می‌آید. همچنین بخشی از اطلاعات در زمینه طغیان‌ها نیز در این منابع قابل مشاهده است.

دکتر میرمحمد صادق تنها منبع کمک‌کننده در مورد مبحث قشربندی جامعه روستایی – به‌عنوان یکی از مباحث نام برده شده در پایان‌نامه- را تذکره‌های این دوره دانست و توضیح داد: یکی از مباحث در حوزه جامعه‌شناسی روستایی، قشربندی اجتماعی و نحوه دسته‌بندی آن اقشار است. بخشی از این تقسیم‌بندی بر اساس قدرت مالی است که این قشر را به دسته‌های فرودست و ممتاز تقسیم می‌کند. طبقه‌بندی دیگر در زمینه فرهنگی است که طبقه‌هایی چون معلم، شیخ و… را به وجود می‌آورد. تنها منبع کمک‌کننده در این مبحث، ، تذکره‌های این دوره هستند.

وی در این باره گفت: تذکره‌هایی که من آنها را خواندم از آنها استفاده کردم، تذکره‌های خلاصة الاشعار، عرفات العاشقین و تذکره نصرآبادی بودند.

او یکی از ویژگی‌های مثبت تذکره‌ها را شناسایی بخشی از خاندان‌های فرهنگی در شهرهای مختلف دانست و گفت: بخش دیگری که در تذکره‌ها برای کمک به پژوهش‌های تاریخی دیده می‌شود، لحاظ شدن تحولات در تاریخ ایران است؛ مثل تغییر پایتخت‌ها که در تذکره‌ها در میان احوال شاعران، به اطلاعات جالبی در این باره برمی‌خوریم. اهمیت دیگر تذکره‌ها در اطلاعات جغرافیایی آنهاست. از آن جا که منابع جغرافیایی ما به‌ویژه از قرن هفت و هشت به بعد محدود است، اطلاعات جغرافیایی که از دل تذکره‌ها استخراج می‌شود، در این زمینه برای ما راهگشاست

وی در ادامه برشمردن بخش‌های این پژوهش، بخش بعدی کار خود را مطالعه لغت‌نامه‌ها بیان داشت و گفت به طور عمده سه لغت نامه این دوره را یعنی لغت‌نامه بهار عجم، برهان قاطع و لغت‌نامه‌ای پنج زبانه از یک لغت‌نامه‌نویس ایتالیایی که یکی از زبان‌های آن فارسی است، در نظر گرفته است.

او خاطر نشان کرد: همان طور که پی یر بوردیو اشاره می‌کند، لغات همیشه غیر از معنا یک جهت‌گیری و سوگیری دارند که می‌تواند به ما برای رسیدن به اطلاعاتی دیگر کمک کند. به طور خاص در مورد بهار عجم که نویسنده آن یک هندی است، باید گفت ویژگی مثبت این لغت‌نامه این است که نویسنده تمام چیزهایی را که می‌شنیده و برایش جالب بوده، ثبت کرده است؛ مثل انواع اصطلاحات، کنایات و حتی ناسزاها. در مورد فرهنگ روستا و نگاه جامعه شهری به روستاییان نیز اطلاعات جالبی در این منابع دیده می‌شود. لازم به ذکر است که در این لغت‌نامه‌ها، همچنین در زمینه ابزار آلات کشاورزی، نام بازی‌ها، نام غذاها و برخی موارد دیگر، اطلاعاتی وجود دارد که با تحلیل و دسته‌بندی آنها می‌توان به نتایج دارای اهمیتی رسید.

میرمحمدصادق سومین دسته از منابع مورد استفاده خویش را منشآت معرفی کرد و افزود: در این مجموعه نامه‌ها نیز اطلاعات مفیدی در زمینه دادخواهی‌ها، استشهادنامه‌ها، صلح‌نامه‌ها و در کل مشکلات جامعه روستایی وجود دارد.

به گفتۀ وی، دسته چهارم از منابع مورد استفاده او، دیوان‌های شاعران این دوره بوده است. او در این خصوص گفت: بخش مهمی از نگاه جامعه شهری به روستا، در دیوان‌های اشعار این دوره قابل مشاهده است. شاعران ما شهری هستند و نگاهشان از نگاه یک شهری به روستایی است؛ نگاهی تمسخر آمیز که فرد روستایی را انسانی نادان، تازه به دوران رسیده و زشت‌رو می‌بیند. مشاهدۀ این نوع نگاه نیز می‌تواند ما را در ترسیم جامعه روستایی آن دوران یاری کند.

پس از اتمام سخنان دکتر میرمحمد صادق، دقایقی به پرسش و پاسخ میان حاضران در جلسه و سخنران اختصاص داده شد و پس از آن، جلسه با قدردانی دکتر محمدجعفر یاحقی به نمایندگی از گروه زبان و ادبیات فارسی و دکتر محمدتقی ایمان‌پور به نمایندگی از گروه تاریخ از سخنران برنامه و نیز اهدای لوح تقدیری از طرف معاونت پژوهشی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد به وی، به پایان رسید.

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612