میراث مکتوب – ادبیات تعلیمی یکی از شاخههای مهم و کهن ادب فارسی است مضامین تعلیمی از دیرباز در داستانها که همواره از نیازهای ذهنی و عاطفی بشر بود، راه یافت و ایرانیان به جنبه تعلیمی آن توجه کردهاند.
حکایتپردازی نیز از شیوههای داستانپردازی است که در قرون چهارم با مضامین اندرزی در مثنویهایی چون کلیله و دمنه به کار رفته است. در قرن پنجم هـ .ق حدیقه سنایی نخستین منظومه عرفانی است که با هدف تعلیم مباحث عرفانی، دینی و اخلاقی سروده شد و از حکایتهای تمثیلی در بیان مفاهیم استفاده کرد. پس از او عطار این شیوه را گسترش داد و مولانا آن را به کمال رساند.
امیرخسرو دهلوی نیز در قرن هشتم، در تاسی از نظامی، نظیره مطلع الانوار را به شیوه مخزن الاسرار سرود. در همه این مثنویها برای تبیین و تاکید بر مضامین عرفانی –اخلاقی، از حکایت استفاده شده است. حکایت ها با توجه به جنبه تعلیمی از کارکردهای متفاوتی برخوردارند لذا هدف از این پژوهش آن بوده است تا معلوم گردد، حکایت های تعلیمی در مطلع الانوار، از چه اهدافی برخوردارند و امیرخسرو با چه کارکردهایی به تبیین و آموزش تعالیم اخلاقی، مذهبی و عرفانی خویش پرداخته است. در این پژوهش، با شیوه تحلیلی – توصیفی مجموع بیست حکایت تعلیمی در مثنوی اخلاقی مطلع الانوار، از جهت محتوایی مورد بررسی قرارگرفته است و در نهایت این نتیجه به دست آمد که امیرخسرو دهلوی در حکایت هایش از کارکردهای متنوعی از جمله اقناع و اثبات، تصویر سازی و ادراک، عبرت پذیری، تسهیل مباحث پیچیده، آشنایی زدایی، تحول و جز آن در جهت تبیین مسائل اخلاقی، آداب شرعی و عرفانی استفاده کرده است.
متن کامل مقاله «حکایات تعلیمی و کارکردهای آن در مطلع الانوار امیرخسرو دهلوی» نوشته محمدمهدی ناصح و سوسن یزدانی که در شماره هفدهم پژوهشنامه ادبیات تعلیمی منتشر شده است در فایل پایین مطالعه کنید.