میراث مکتوب – اگر در گذشتههای دورتر، فرهنگهای لغت صرفاً ابزارهایی تکنیکی بودند که در یافتن معنای واژههای دشوار به یاری خوانندگان و نویسندگان میآمدند، امروز گذشته از آن که اطّلاعاتی بسیار بیشتر و دقیقتر به کاربران خود میدهند، واجد برخی نقشهای نمادین و اجتماعی نیز شدهاند. فرهنگها تنها در زمینهٔ زبان مرجع نیستند، بلکه به لحاظ اجتماعی نیز نمودار وجههدارترین صورتهای زبانیاند. از این روست که انتشار هر فرهنگ لغت جدی و روشمندی میتواند به خبر فرهنگی و اجتماعی مهمی تبدیل شود و در رسانهها به نحو برجسته ای انعکاس یابد. اغلب پژوهش های فرهنگ نویسی به جنبۀ زبانی آن معطوف است و به جنبۀ اجتماعی فرهنگ نویسی کمتر پرداخته شده است.
اینکه کارکرد اجتماعی فرهنگهای لغت چه میتواند باشد، سازوکارِ عمل آن ها در چهارچوب برنامه ریزی زبان چیست و فرهنگ نویسان با تنوع زبانی اجتماعی چگونه مواجه میشوند نیازمند بررسی دقیقتر و (sociolinguistic variatio) نظرورزی بیشتر است. در این مقاله می کوشیم با نظری به کارکردهای توصیفی و تجویزی فرهنگهای لغت، نقد و بررسی دیدگاههای رایج درباره جایگاه فرهنگنویسی در برنامه های زبانی و اشاره به تجربه های فرهنگ نویسان در مواجهه با تنوع زبانی، پاسخ هایی برای پرسش های پیش رو پیشنهاد کنیم.
آنچه در بالا آمده است بخشی از مقاله «جنبه های اجتماعی فرهنگ نویسی» نوشته ناصرقلی سارلی است که در شماره ۵ و ۶ مجله فرهنگنویسی منتشر شده است.
برای مطالعه متن کامل مقاله بر روی گزینه دریافت فایل کلیک کنید.
اینکه کارکرد اجتماعی فرهنگهای لغت چه میتواند باشد، سازوکارِ عمل آن ها در چهارچوب برنامه ریزی زبان چیست و فرهنگ نویسان با تنوع زبانی اجتماعی چگونه مواجه میشوند نیازمند بررسی دقیقتر و (sociolinguistic variatio) نظرورزی بیشتر است. در این مقاله می کوشیم با نظری به کارکردهای توصیفی و تجویزی فرهنگهای لغت، نقد و بررسی دیدگاههای رایج درباره جایگاه فرهنگنویسی در برنامه های زبانی و اشاره به تجربه های فرهنگ نویسان در مواجهه با تنوع زبانی، پاسخ هایی برای پرسش های پیش رو پیشنهاد کنیم.
آنچه در بالا آمده است بخشی از مقاله «جنبه های اجتماعی فرهنگ نویسی» نوشته ناصرقلی سارلی است که در شماره ۵ و ۶ مجله فرهنگنویسی منتشر شده است.
برای مطالعه متن کامل مقاله بر روی گزینه دریافت فایل کلیک کنید.