میراث مکتوب- «برهمن»، همچون هند و هندو در ادبیات فارسی واژهای مشهور است و شاعران پارسیگوی از زمان فردوسی از این واژه برای اشاره به فردی حکیم، که همیشه در جستوجوی معرفت است، استفاده کردهاند. حافظ برای نجات از تباهی مزاج دهر، رای برهمن را در کنار فکرهای حکیمی بهکار میگیرد. در شعر کلاسیک فارسی، این واژه به نحوی بهکار بسته شده که ظرایف شعری چندوجهی یافته است. در آنجا برهمن بیشتر نمایانگر عاشقی متعالی است که با معشوق خود پارسایی و صداقت پیشه کرده است.
برهمن در ادبیات فارسی در معنای محدود به یک طبقه خاص در هند و در معنای گستردهتر به تمام هندوها و گاهی تمام هندیها به عنوان یک کل اشاره دارد «برهمنی که دلم را بسوخت میگوید / برو برو ز تو بوی کباب میآید»
فرزانه اعظم لطفی، هندپژوه و متخصص مطالعات تطبیقی ایران و هند در نشست «برهمن در زبان، ادبیات و فرهنگ فارسی» به بررسی معانی شاعرانه و فرهنگی واژه برهمن در ادبیات فارسی میپردازد. این نشست پنجشنبه، ۱۸ مرداد از ساعت ۱۵ در مرکز فرهنگی سفارت هندوستان به نشانی خیابان بهشتی، میرعماد، خیابان پیمانی، پلاک هفت برگزار میشود.