در این مراسم دکتر مهدی محقق، دکتر حداد عادل، دکتر احد فرامرز قراملکی، دکتر منصور پهلوان، حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا نوراللهیان، دکتر منوچهر صدوقی سها و آقای محمدحسین ساکت به ایراد سخنرانی پرداختند.
دکتر مهدی محقق، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در این مراسم ضمن بر شمردن ویژگی های استاد نورانی گفت: آشنایی من با استاد نورانی به سالهای ۱۳۳۷ باز میگردد که من مدیر دایرۀ کتابهای خطی کتابخانۀ ملی فرهنگ بودم و هر چند بار طلبۀ جوانی به دیدن من می آمد و از سخنانش پیدا بود او کتابشناس و نسخهشناس است و در مشهد نزد استادان من چون شیخ محمدتقی نیشابوری، حاج میرزا احمد مدرس یزدی ، حاج شیخ هاشم قزوینی و حاج شیخ محمدکاظم دامغانی درس خوانده است. بعد ایشان را در کتابفروشی اسدی در بهارستان و کتابفروشی طهوری میدیدم. از همان ایام انس و الفتی خاص میان ما برقرار گردید که تا زمان رحلت ایشان ادامه داشت.
دکتر محقق افزود: مرحوم نورانی مدتی در مسجد حسینآباد لویزان ساکن بود و به ارشاد و موعظه و امام جماعت آن ناحیه می پرداخت. پس از آن به تهران آمد تا از کتابخانههای متعدد تهران مثل کتابخانه مجلس، کتابخانۀ ملک و غیره استفاده کنند.
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در ادامه بیان کرد : بعدها که من مقدمات تأسیس دانشگاه مک گیل شعبه تهران را فراهم آوردم و در ۱۳۴۷ رسماً افتتاح شد، نخستین کسی اهداف من در تأسیس مؤسسه تهران به یاریام شتافت، شیخ عبدالله نورانی بود که مرا بر نشر کتاب قبسات میرداماد تشویق کرد و هنگامی که مجموعهای از متون و مقالات در منطق اسلامی را با همکاری پروفسور توشی هیکو ایزوتسو فراهم آوردیم، مرحوم نورانی چند مقاله با ارزش را به این مجموعه تقدیم داشت.
عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت : او کتاب تلخیص المحصل خواجه طوسی را به پیوست رسائل و فوائد کلامی در ۱۳۵۹ به موسسه تقدیم داشت و این همکاری را با چاپ کتاب جام جهان نمای ،ترجمه فارسی کتاب التحصیل بهمنیار ،تلمیذ ابن سینا ، در سال ۱۳۶۲و المبداء و المعاد ابن سینا در ۱۳۶۳ و شرح حکمه الاشراق سهروردی از قطب الدین شیرازی در ۱۳۸۰ ادامه داد. نورانی با نشر و احیای این کتابهای نفیس و ارزشمند موسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران – دانشگاه مک گیل را به مراکز علمی جهان معرفی کرد و این خدمت بزرگی به جهان علم و دانش برای او به شمار میآید.
وی با بیان اینکه نورانی مردمی، متواضع و اهل علمآموزی وآموزش به دیگران بود افزود: هیچگاه از آموزش به دانشجویان کوتاهی نمیکرد و همواره برای زندگی خودش برنامه داشت. ایشان بسیار به اهل علم کمک میکردند اگر دانشجویی یا معلمی سوالی از کتابی می پرسید که ایشان به آن دسترسی داشتند، مضایقه نمیکردند. مرحوم نورانی علاقۀ زیادی به علم داشت حتی شاهدم که پیش از انقلاب به او پیشنهاد کردند مهمترین مقام قضایی را قبول کند ولی نپذیرفت و گفت: من فقط یک طلبه هستم.
دکتر محقق دربارۀ سابقۀ همکاری علمی خود با مرحوم نورانی در دانشگاه گفت : در ۱۳۵۲ که من مدیرگروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران بودم از ایشان برای تدریس در دانشگاه تهران دعوت کردم و مرحوم نورانی پذیرفت و با مقام استادیار در این دانشکده استخدام و با همین مقام هم بازنشسته شد.
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در ادامه افزود: نورانی در همایش بین المللی قرطبه و اصفهان، دو مکتب فلسفۀ اسلامی در شرق و غرب، (اصفهان ۹-۷ اردیبهشت ۱۳۸۱) شرکت فعالانه داشت و در چهل کتابی که به آن مناسبت زیر نظر و اشراف اینجانب (بدون استفاده از بودجۀ دولتی) منتشر شد، کتابهای زیر رسائل ملاادهم عزلتی خلخالی؛ مصنفات میرداماد؛ افقالمبین میرداماد؛ حکمت الهی در متون فارسی و مصنفات غیاثالدین منصور دشتکی شیرازی (جلد اول و دوم) را منتشر کرد.
دکتر محقق همچنین گفت: هنگامی که در ۱۳۶۱ با یاری دوستان فاضل، آقایان بهاءالدین خرمشاهی و فانی سازماندهی دایره المعارف تشیّع را آغاز کردیم، در جلسه های علمیِ ما مرحوم نورانی حضور مییافت و از اشارات و ارشادات آن عالم جلیلالقدر بهرهمند میشدیم و نیز هنگامی که من طرح تدوین دایرهالمعارف اسلامی، یعنی دانشنامۀ جهان اسلام را به محضر ریاست عالیه آن (حضرت آیتالله العظمی خامنهای) در ۱۳۶۲ میبردم، مرحوم نورانی مرا همراهی کرد و بر ضرورت وجود چنین دایرهالمعارفی تأکید بسیار فرمود.
رئیس انجمن آثارومفاخر فرهنگی در پایان با بیان این نکته که از نزدیک شاهد خدمات بی شمار وی به ادب فارسی ، عربی ، فقه و اصول و احیای نسخ خطی بوده و آثار بی شمار از این استاد فقید باقی مانده است ، بر ضرروت جمعآوری، تصحیح و چاپ آثار وی تاکید کرد.
دکتر غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، نیز در این مراسم گفت: بنده صرفاً به دلیل علاقهای که به مرحوم نورانی داشتم وظیفۀ خود دانستم که در این جلسه حضور پیدا کنم. یادم نیست به چه مناسبتی با ایشان آشنا شدم ولی از سال های ۴۷ و ۴۸ که پایم به دانشکدۀ ادبیات و کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران باز شد و از رشتۀ فیزیک به رشتۀ فلسفه آمدم، آقای نورانی را میدیدم و کمکم با تک نگاریهایی که از ایشان منتشر میشد آشنا و آرام آرام به عظمت قدر و مقام علمی ایشان واقف شدم.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه اظهار داشت : به جهت علاقهای که به مرحوم نورانی داشتم به ایشان نزدیکتر شدم و در اوایل دهۀ ۵۰، به منزلشان رفتم. منزل ایشان خانهای بود در حوالی میدان امام حسین(ع) فعلی، خانهای بسیار محقر که مساحت آن از صد متر تجاوز نمیکرد. اتاقی زیر زمینی مانند، محل سکومت مرحوم نورانی بود که کتابهایش را نیز همانجا گذاشته بود. در همان اول صحبت متوجه شدم که حاج شیخ نورانی یا میخواهد این خانه را بفروشد یا آن را بسازد اما مانده بود کتابهایش را چه کند. من گفتم در منزل ما جا هست و میتوانم کتابهایشان را در میان کتابخانه خودم جا بدهم. ایشان خیلی راحت پذیرفتند و حدود ۳ تا ۴ سال این توفیق را داشتم که کتابهای ایشان در خانۀ ما و جزو کتابخانهمان باشد و به سبب اجازهای که به من داده بودند من هم از این کتابها استفاده میکردم.
حداد عادل در ادامه گفت: بعد از انقلاب، ایشان را بیشتر در محافل علمی میدیدم. مرحوم نورانی چند خصوصیت داشت؛ او در درجۀ اول یک روحانی بود و درد دین داشت و بعد، احاطهاش به معارف اسلامی به ویژه از جنبۀ ادبی بود. در بین علمای دین کسی بود که وقتی صحبت میکرد احاطهاش به ادبیات فارسی انسان را یاد علمای دین در حوزه میانداخت. در نسخه شناسی هم همه به او اعتماد داشتند یعنی میدانستند نورانی کار بازاری نمیکند ولی دقیق، متین و امین کار میکرد. کار را برای درآمد و جلوهگری و باب طبع روز نمیکرد.
وی در ادامه گفت: مرحوم نورانی اگر تشخیص میداد کاری درست است، انجام میداد و اگر انتخاب نمیکرد به هیچ صورتی نمیشد کاری را روی دوشش گذاشت. وی طبعاً درویش و بیاعتنا به جاه و جلال دنیا بود. مرحوم نورانی خوش مشرب و خوش قلب و دوست داشتنی بود من از خبر فوت ناگهانی ایشان تأسف خوردم.
در ادامه این مراسم، دکتر احد فرامرز قراملکی گفت: مرحوم شیخ عبدالله نورانی اسوۀ زهد و دقت بود. نمونه کامل دلسوزی و شفقت که در جای خود پند نیکو میداد و نصیحت نیکو میکرد. استاد نورانی از آن دست محققانی بود که برای خودش برنامه داشت. او (دانش، تجربه و مهارت حرفهای) خود را وقف تصحیح متون خطی و احیای میراث مکتوب دانشمندان مسلمان به ویژه در فلسفه و کلام اسلامی کرد. وی برای این اهداف برنامههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت داشت. برنامههای کوتاهمدت وی غالباً به ثمر رسید و منتشر شد. اما برنامههای بلندمدت ایشان آغاز گردید ولی متأسفانه به انجام نرسید مانند برنامۀ احیاء کامل آثار خواجه نصیرالدین طوسی و یا برنامه احیاء کامل آثار غیاثالدین دشتکی. اما اینکه چرا برخی کارهای استاد ناتمام ماند،شاید علتی باشد تا دیگرانی همچون او تربیت شوند.
وی با اشاره به اینکه هنوز بسیاری از مدیران سیاستگذار در مراکز آموزشی و پژوهشی نمیدانند که استفاده مناسب از افراد در جایگاه مناسب سرمایه است گفت : آیا دانشگاه تهران از استاد نورانی درجای درستی بهره جست؟ متأسفانه امروز روزگار سلطه سازمانها و حرفههاست. امروز آدمهای حرفهای دیگر محور اصلی نیستند. امروز سازمان ها سلطۀ سنگینی بر عزم فردی پژوهشگران دارند.
عضو هیأت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران در ادامه افزود: اما استاد نورانی اعتقاد به شایستهسالاری داشت و در پندها، نصایح و نقدهای زیرکانه خود به آن اشاره میکرد. وقتی افراد شایسته را در جایگاه مناسب میدیدند، خوشحال میشدند و زمانی که با افراد ناشایست در منصبها روبرو میشد غمزده میشد و بدون آنکه غیبت کند، سکوت میکرد و گاهی مناسب با حال و مقام، به مدح بما یشبهالذم بسنده میکرد.
او رسم امانتداری در مدیریت مراکز آموزشی و پژوهشی را در شایستگی میدانست و در شایستهسالاری هم در شایستگی حرفهای(دانش تخصصی، تجربه و مهارت) و اخلاقی تأکید میکرد.
حجتالاسلام محمدرضا نوراللهیان از دیگر سخنرانان این مراسم بود. وی از مراسم تدفین مرحوم نورانی با عنوان سادهترین مراسم ممکن در یک روز بارانی یاد کرد و گفت : وقتی گفتیم مزار ایشان در بهشت زهرا و قطعه مشخصی باشد، آقازادههای ایشان وصیتنامهشان را به من دادند و دیدم درخواست مرحوم این بود که در جایی معمولی تدفین شوند. او تنها خواستهاش این بود که در زمینی مباح که غصبی نباشد به خاک سپرده شود
محمدحسین ساکت سخنران دیگر این مراسم بود که با اشاره به رساله «ریاضت کودکان» که غزالی در جلد سوم احیاء علومالدین خود گنجانده است، درباره اصطلاح «ریاضت»، «رایض» سخن گفت .
وی افزود : نگاهی به معنای واژگانی «ریاضت»، گام به گام بودنِ پلکانِ تربیتی را نشان میدهد که با شکیبایی، بردباری و رنجکشیدن در راه زدودنِ لغزشهای کودکان همراه است. واژه «ریاضت» در زبان تازی به دو معنای نزدیک به هم آمده است: یکی، نشانگر فراخی و پهناوری است و دیگری، نشانه نرم و آسان کردن کارها.
این پژوهشگر اظهار داشت : غزّالی اصطلاح ریاضت را برتری داده و آن را در معنایی گستردهتر بهکار بسته است. او در فاتحهالعلوم ریاضت را به معنای «پیراستن دل از صفتهای ناپسند و آراستن آن به صفتهای پسندیده» به کار برده است. بدینگونه، درمییابیم که چرا غزّالی در احیاء رساله کوتاه خویش را «ریاضت کودکان» نامیده است.
استاد ساکت گفت : بدینسان، واژه «رایض» به جای «مربّی»، «مفید» و مؤدِّب مفهومی دلنشین و ژرف و راستین پیدا میکند. می توانیم مرایض را در فارسی باغبان و گلپرور ترجمه کنیم. با پذیرش چنین برداشتی از این واژه، استاد و معلّم کاری هنرمندانه، نازککارانه و پیامبرانه انجام میدهند.
این پژوهشگر در ادامه شخصیت و منشِ شادروان استاد عبدالله نورانی را با ویژگیدادن اصطلاح رایض به جای مربّی در چشم و دل خواننده تشریح کرد و گفت: اگر نورانی را «احیاگر میراث» خواندهاند و اگر با نگاه به کارهای علمی بر جا ماندهاش، به آسانی نمیتوان نظیری برایش یافت،به علت دهها ویژگی و صفت برجسته اوست.
استاد ساکت از مرحوم نورانی به عنوان شخصیتی یاد کرد که هرگز «نامجو» و «پولدوست» نبود و به گواهی شاگردان و دوستانش در راه آموزشگری از هیچ کوششی فروگذار نبود.
او در این راستا به تفاوت میان مربّی و رایض پرداخت و گفت: مربی تنها پرورش میدهد و میپروراند. اما رایض با نمونه قرار دادن خود، بهترینها را میپرورانَد و چه بسا در این راه خون دل میخورد. رایض، نگران و دلواپس پروردگان خویش است، ولی مربّی تنها میآموزد و به دیگر جنبهها کاری ندارد. رایض در قالب شوخی و لطیفه آموزش میدهد ـ هنر و فنّی که در آموزههای تربیتی و روانشناسی آموزشیِ امروز جایگاهی ویژه باز کرده است.نورانی شاگردانش را مینواخت و به دوستانش همیشه مهر میورزید. این ویژگیها در مربّی کمتر است و از رایض چشم داشتنی است. مربّی ممکن است مصلحتبین باشد، ولی رایض صلاحاندیش است.نورانی در پیمودن راه راست و گفتن سخن درست مصلحتبین نبود. پارسایی و پاکنهادی در روش و منشِ نورانی موج میزد.
استاد ساکت در پایان گفت : من نورانی را یک روحانی رایض میشناسم تا مربّی و استاد. دانشمندانی که در خورِ نامیدهشدن به مربّیاند، کم نیستند، ولی به عالمان و دانشمندانِ رایض بیشتر نیازمندیم، چرا که چون کیمیا کماند. امروز در جامعهای که با شتاب از اخلاق و ارزشهای والای اخلاقی و دینمداری راستین فاصله میگیریم، به رایضانی نیاز داریم که گلهای وجودمان را از خار و خسها بپیرانید.
در پایان این مراسم لوح تقدیر انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به خانواده زنده یاد حجتالاسلام و المسلمین حاج شیخ عبدالله نورانی اهدا شد و پسرش مصطفی نورانی در سخنانی از جمعیت حاضر تشکر کرد.