میراث مکتوب – امامی هروی از شاعران سرشناس قرن هفتم هجری است که در هرات بالید امّا بیشتر عمر را در کرمان و یزد و اصفهان گذراند. در کرمان مدّاح ملوک و رجال قراختایی بود و در یزد ملازم رجال دربار اتابکان یزد. در اصفهان نیز بهاءالدین محمّد، حاکم اصفهان و فرزند بزرگ شمسالدین محمد صاحبدیوان را میستود تا اینکه به سال 686ق در همین شهر درگذشت.
تذکرهنویسان از مذهب امامی سخن نگفتهاند امّا ترکیببند او در نعت پیامبر(ص) و منقبت امام رضا(ع) از گرایش او به تشیّع حکایت دارد. ضمن اینکه در اشعار خود از سه خلیفۀ نخست نام نبرده است.
امامی از علمای عصر خود محسوب میشد و به سبب فضایل و کمالات علمی و ادبی مورد ستایش و احترام وزرا و گویندگان روزگار بود. علاوه بر این، پرسشها و استفتائات گوناگون اهل زمانه از امامی هم، نشانگر مقبولیت او در زمینههای مختلف علمی است.
اشعار امامی را تا چهارهزار بیت نیز گفتهاند امّا آنچه تاکنون به دست آمده، حدود دو هزار و چهارصد بیت است که در قالبهای قصیده، قطعه، غزل، رباعی و ترجیعبند سروده شده و در متن حاضر گرد آمده است. گذشته از دیوان، رسالهای هم از امامی در دست است که در آن، لطایف و نکات ادبی، مسائل نحوی و دقایق لغوی قصیدۀ بائیۀ ذوالرّمة (ابوالحارث غیلان بن عقبه، م 117ق) را شرح داده و ظاهراً به غیاثالدین خوارزمشاه (م 627 ق) اهدا کرده است.
گذشتگان در باب شیوۀ شاعری امامی کمتر سخن گفتهاند و از معاصرانِ ما برخی شعر او را فاقد امتیاز و ابداع مخصوص میدانند و معتقدند که او بیشتر در قید تقلید و اقتباس مانده است و گروهی دیگر او را از جمله شاعران زبردستی محسوب میکنند که شیوۀ شاعران خراسان را در قصاید خود حفظ کرده است. با توجّه به اینکه امامی در هرات نشو و نما یافته و شاعری را در همانجا آغاز کرده است و مدّتها نیز در نواحی مرکزی ایران زیسته و همنشین شاعران سبک عراقی بوده است، مختصّات هر دو سبک خراسانی و عراقی در شعر او دیده میشود. وجود لغزهای متعدّد، برخی صنایع ادبی و التزامها، و نیز استفاده از واژههای مهجور عربی در اشعار امامی، گرایش شاعر را به صنعتگری نشان میدهد امّا این موضوع بیشتر در قصاید او به چشم میخورد و معنا و زبان در دیگر قالبها به ویژه غزلیات سادهتر و لطیفتر است. قصاید امامی فاقد گیرایی و جذّابیت شعری است و به ویژه قصاید طولانی او خواننده را دلزده و خسته میکند امّا، در غزلها، زبان، مضمون و موضوع به نوعی متحوّل میشود که گویی با شاعری دیگر روبهروییم. استفاده از واژهها و تعابیر تازه و ساخت مضمونهای دلانگیز با بهرهگیری از درونمایههای عرفانی، شوری در سخن امامی برانگیخته که خواننده را به وجد میآورد. به جرأت میتوان گفت که اگر امامی به جای قصیده به غزل میپرداخت قطعاً پایگاه بالاتری در شعر فارسی به دست میآورد.
امامی با جمعی از شاعران معاصر خود دوستی داشت. مشهورترین آنها، مجدالدین همگر (م 686 ق)، ملکالشعرای دربار اتابکان فارس است که از معتقدان امامی بود و حتّی شعر او را بر سرودههای سعدی ترجیح داده است. فخرالدین فخری اصفهانی، پدر شمس فخری، مؤلّف معیار جمالی و بدرالدین جاجرمی (م 686 ق)، پدر محمد بن بدر، مؤلّف مونسالاحرار از دوستان دیگر امامی هستند. برخی نیز فریدالدین احول را پسر او دانستهاند.
دیوان امامی هروی، سرودۀ عبدالله بن محمد امامی هروی (درگذشتۀ 686 ه.ق)، به کوشش عصمت خوئینی، تهران، میراث مکتوب، 308 صفحه، شمارگان: 500، قطع: وزیری، بها: 300000 ریال، 1394.