میراث مکتوب: جلد سوم از کتاب فرهنگ نامه تاریخی مفاهیم فلسفی (فلسفه اخلاق)، به همت مؤسسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و با همکاری موسسه فرهنگی – پژوهشی نوارغنون توسط گروهی از مترجمان(سیدمحمدرضا حسینی بهشتی، پرستوخانبانی، زهرا بهفر، ماریا ناصر، الهام حسینی بهشتی و فریده فرنودفر) ترجمه و منتشر شد.
دکتر بهمن پازوکی؛ عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و دکتر محمدرضا حسینی بهشتی ویراستاری این مجموعه را نیز بر عهده داشته اند.
آشنایی با فرهنگنامه تاریخی مفاهیم فلسفه
(فرهنگنامۀ تاریخی مفاهیم فلسفه)، مجموعهای سیزده جلدی است که جلد سیزدهم آن به فهارس اختصاص دارد. انتشار متن فرهنگنامه در دوازده جلد قطور رحلی بهتدریج از سال 1971 آغاز شد و جلد سیزدهم آن در سال 2004 بهپایان رسید. این فرهنگنامۀ آلمانی شامل 3712 مدخل در زمینۀ مفاهیم فلسفه در شاخههای مختلف آن و نیز مفاهیم مشترک میان فلسفه و سایر رشتهها، از جمله زیباشناسی و نظریۀ هنر، تاریخ و نظریۀ فرهنگ، زبانشناسی، ادبیات و خطابه، اخلاق، تعلیم و تربیت، علوم سیاسی، روانشناسی، روانکاوی و رواندرمانی و جامعهشناسی، اقتصاد، ادیان، الهیات و عرفان، ریاضیات و منطق، فیزیک، علم هیئت، جغرافیا، زمینشناسی، زیستشناسی و طب است.
(فرهنگنامۀ تاریخی مفاهیم فلسفه) تحت سرپرستی و مدیریت علمی فیلسوف فقید، یوآخیم ریتر، کارلفرید گروندِر و سپس، گُتفرید گابریل با همکاری بیش از 1500 استاد باسابقه و متخصص در زمینۀ فلسفه بهرشتۀ تحریر درآمده و انتشارات شوابه در شهر بازل سوئیس و شْتوتگارت آلمان آن را بهچاپ رسانده است. پایهگذاران این فرهنگنامه پیش از این، در سال 1964 خطوط اصلی و خطمشی خود در نگارش آن را منتشر کردند و یوآخیم ریتر نیز در پیشگفتار جلد نخست فرهنگنامه، بهتفصیل دربارۀ رویکرد آن به بحث پرداخته و گزارشی از مشکلات و مسائلی را ارائه کرده که مؤلفان پیشروی داشتهاند.
در آغاز، مؤلفان مداخل مربوط به ‹فرهنگنامۀ مفاهیم فلسفی، اثر رودُلف آیسلِر را که نخستینبار، در سال 1899 منتشر و تا سال 1930 چهاربار تجدید چاپ شده بود، مبنای کار خود قرار دادند. هدف این بود که با جرحوتعدیل و بهویژه، تکمیل عناوین آن، فرهنگنامۀ جدیدی تألیف گردد. در فاصلۀ انتشار این دو فرهنگنامه، در تلقی فلسفه از خودش و نیز در نگرش به جایگاه آن در نظام علوم، تحولات قابل ملاحظهای پدید آمده بود. در مسیر این تحولات، بسیاری از مفاهیم و گرایشهای جدید در فلسفه پای گرفته بود که در فرهنگنامۀ آیسلر بازتابی نداشت. گذشته از این، شیوۀ آیسلر این بود که در ابتدای هر مدخلی براساس دیدگاه خود تعریفی نظاممند از مفهوم آن ارائه کند؛ بدینترتیب، در فرهنگنامۀ او چارچوب و مسیر نگارش مدخل از پیش تعیین شده بود. از دریچۀ نحوه نگرش تاریخی ریتر و شاگردانش (مکتب ریتر) که متأثر از اندیشههای هیدگر، روتهاکر و گادامر بودند، در این رویکرد آیسلر، تطورات تاریخی مفاهیم نادیده گرفته میشد و هر مفهومی تنها از منظر نظام فلسفی خاصِ مورد قبول مؤلف معرفی میگردید. کوشش مؤلفان فرهنگنامۀ جدید این بود که به بازشناسی خاستگاههای مفاهیم فلسفی در زبان محاوره و ثبت و انعکاس مراحل مختلفی بپردازند که هریک از مفاهیم در طی تاریخ فلسفه نزد فیلسوفان و نحلههای مختلف فلسفی پیدا کرده است. بدینترتیب، آنان بهگونهای مستند مجال آن را فراهم آوردند تا خوانندگان بتوانند فارغ از موضعگیریهای فلسفی خاص، این تحولات را دنبال کنند.
رویکرد تاریخی به فلسفه بهمعنای آن نیست که اندیشۀ نظاممند فلسفی را به مطالعۀ تاریخی آن تحویل ببریم، چراکه مطالعۀ تاریخی، نحوۀ تکوین و تطورات اندیشهها را دنبال میکند، درحالیکه در یک نگاه نظاممند فلسفی، نحوۀ پاسخی که یک اندیشه به پرسش فلسفی از موضوع میدهد، مورد بررسی قرار میگیرد. پیوند میان این دو رویکرد بهویژه، در هرمنویتیک فلسفی آشکار میشود. در اینجا، معلوم میشود که تلاش برای فهم پاسخهایی که به پرسشهای فلسفی داده شده و یا کوششی که خود ما برای یافتن پاسخی نوین بهعمل میآوریم، در متن سنت فلسفی صورت میگیرد و تلاش کسانی که میخواهند از نقطۀ صفر اندیشه آغاز کنند، به تجربۀ تاریخی (از جمله در فلسفۀ دکارت) تلاشی است که بهلحاظ عملی و نظری ناممکن است. شناخت سنتهای پیشین فلسفه، جزئی از فلسفه است و فهم اندیشههای فلسفی بریده از تاریخ آن، فهمی ناکافی است.
بهعلاوه، اندیشههای فلسفی در بستر زبان شکل میگیرد و منتقل میشود. واژهها، مفاهیم و اصطلاحات در شکلگیری این اندیشهها تأثیری بهسزا دارند. تمامی کوششها برای حذف نقش زبان در این عرصه، جز منتقلشدن از یک سطح زبان به سطح دیگر حاصلی نداشته است. اگر اندیشههای فلسفی را مجموعۀ بههمپیوستهای از مفاهیم بدانیم که خود را در قالب گزارههای زبانی و واژهها ظاهر میسازند، تحقیق در باب واژهها، مفاهیم و اصطلاحات فلسفی نقش تعیینکنندهای در فهم این اندیشهها خواهد داشت.
در پرداختن به واژهها، مفاهیم و اصطلاحات فلسفی با دو رویکرد روبهروییم: نخست، نگاه ایستا (static) که میکوشد بهمدد تعریف و تحدید، معنای واژهها، مفاهیم و اصطلاحات فلسفی را نزد اندیشمندان تثبیت کند و یا خود معنایی تثبیتشده را برای آنها وضع کند و سپس، آن را معیار برای سنجش و داوری قرار دهد. نگاه دوم که نگاهی پویا (dynamic) به واژهها، مفاهیم و اصطلاحات فلسفی است، میکوشد تا تحولاتی را که آنها از سر گذراندهاند، شناسایی کند و در پرتو این تحولات به فهمی از این واژهها، مفاهیم و اصطلاحات نائل آید. در نگاه نخست، مطالعۀ تاریخی واژهها که برمبنای مفاهیم از پیش تعریفشدۀ معیار، صورت گرفته، صرفاً در پی تعیین درست یا نادرستبودن کاربرد این مفاهیم در قیاس با مفهوم معیار است. در چنین نگرشی، مفاهیمی که در تاریخ اندیشۀ فلسفی بهکار رفتهاند یا اساساً با تعریف معیار مغایر و بنابراین، نادرستاند و یا برحسب میزان دوری و نزدیکیشان به این تعریف معیار، درستتر یا نادرستترند. در نگاه دوم، مفاهیم مجموعۀ بههمپیوستهای از معانی هستند که در قالب یک مفهوم وحدت پیدا کردهاند. گذشته از این، معنای یک مفهوم در نسبتی که با مفاهیم دیگر اعم از مفاهیم مکمل و مقابل دارد نیز معین میشود. در این نگاه، با پذیرش اینکه مفاهیم تطور مییابند، این تطور بهمعنای ورود معانی جدید و خروج معانی پیشین یا تغییر ثقل این معانی درون هریک از مفاهیم است. از طرفی، تطور معانی نشان میدهد که در ترجمۀ مفاهیم و اصطلاحات نباید همواره یک معنای واحد را برای مفهوم درنظر بگیریم (مثلاً دو مفهوم سوژه و اُبژه).
از جمله مسائلی که توجه به آن در مطالعۀ مفاهیم فلسفی ضروری بهنظر میرسد، تفکیک و درعینحال، تلفیق تاریخچۀ واژهها (Wortgeschichte)، تاریخچۀ مفاهیم (Begriffsgeschichte) و تاریخچۀ موضوعات فلسفی (Problemgeschichte) و شناسایی نسبت میان آنهاست؛ زیرا هریک از این سه قلمرو، اقتضاء روش پژوهشی خاص خود را دارد.
در رویکرد تاریخی به مفاهیم فلسفی برخلاف روال معمول تاریخنگاری- فلسفی، هدف توصیف نظاممند هیچیک از مکاتب فلسفی پیشین نیست، بلکه انعکاس تلقی این مکاتب از مفهوم مورد نظر و تأثیر آن بر دگرگونیهای مفاهیم است. لازمۀ این کار، بررسی متون فلسفی و غیر فلسفی در یک مقطع زمانی (synchron) برای یافتن معانی مفاهیم و همچنین، بررسی آنها در طول زمان (diachron) است که کار سنگینی را بر دوش محققان و مؤلفان میگذارد.
امتیاز این فرهنگنامه در این است که سیر تطور تاریخی مفاهیم را بهگونهای مستند همراه با مأخذ و منابع غنی برای مطالعۀ بیشتر در اختیار خوانندگان قرار میدهد. حاصل سه دهه تلاش بیوقفۀ محققان و مؤلفان، فرهنگنامهای شده است که به اذعان صاحبان فن، «کار قرن» محسوب میشود و نهتنها در حوزۀ آلمانیزبان، بلکه در سایر حوزهها نیز تاکنون بدیلی نداشته است.
البته این اثر نیز همانند تمامی آثار تأسیسی، خالی از کاستیها نیست. بهرغم آنکه نگارندگان این اثر بزرگ تلاش کردند تا مفاهیمی را که بیرون از دایرۀ فلسفۀ مغربزمین (از جمله در فلسفۀ چین، هند و بهندرت فلسفۀ اسلامی و یهودی) نقشی تعیینکننده داشتهاند، در فهرست مداخل این فرهنگنامه جای دهند، اما در تبیین تطورات مفاهیم عمدۀ فلسفی بهویژه، آنهایی که ریشه در سنت فلسفی یونان دارند، تکیۀ کار همچنان بر تحولات اندیشۀ فلسفی در مغربزمین بوده است. از جمله، خوانندۀ فارسیزبان جز در موارد اندکی، جای انعکاس سیر تحولات مفاهیم فلسفی در سنت فلسفۀ اسلامی را در این فرهنگنامه خالی میبیند، درحالیکه بررسیهای تاریخی نشان میدهد تا چه اندازه کارهای فیلسوفان مسلمان در این تحولات تأثیر گذارده و برخلاف رأی تاریخنگاران سدۀ نوزدهم اروپا، فلسفۀ اسلامی صرفاً در حکم واسطهای برای انتقال اندیشۀ یونان باستان به سدههای بعد نبوده است.
با توجه به فاصلۀ زمانی سی و پنجسالۀ نگارش نخستین جلد این مجموعه تا اتمام آن، بدون تردید واژهها، مفاهیم و موضوعات جدیدتری در حوزۀ فلسفه پدیدآمدهاند که طبعاً در این مجموعه امکان انعکاس آنها فراهم نشده و در نتیجه، باید با کارهای مشابه، تکمیل و یا با نتایج کاوشهای بعدی تصحیح گردد. با اینحال، نظر به حجم و غنایی که این فرهنگنامه دارد، چنانچه صاحبان بضاعت علمی و علاقه، هر اندازه نسبت به برگردان دیگر مداخل این فرهنگنامه همّت گمارند، خدمتی ارزنده خواهد بود.
اینک در مجموعه مجلد دوم این فرهنگ نامه تاریخی مفاهیم فلسفی، برگردان مداخل دیگری از این فرهنگ نامه است که به حوزه خداشناسی و الهیات مربوطند.
این کتاب در 482 صفحه و در 1000 نسخه و با قیمت 40000 تومان عرضه شده است.
منبع: مؤسسۀ پژوهشی حکمت و فلسفه