میراث مکتوب – نوشتار ذیل متن کامل سخنرانی فریدون نوزاد است که در مراسم رونمایی کتاب جامع التواریخ و بزرگداشت استاد محمد روشن توسط خود ایشان خوانده شد.
با همه بیمهری هایی که به منطقۀ گیلان شده است سپاس ایزد را که باز این کهن دیار مرزبان و نعمت خیز توانسته است بر پای استوار ایسستاده و نه تنها خود را حفظ کند و سترون نگردد که کانون آفرینش های ادبی و علمی و فضیلت بماند. بزرگ مردان نام آوری چون کوشیار گیلانی، ادیب السلطنه سمیعی، استادان روانشاد ابراهیم پورداود، محمد معین، عبدالعلی طاعتی، محمود بهزاد، عنایت الله رضا و هم اکنون نیز نامورانی بزرگوار بسان فضل الله رضا، پروفسور سمیعی، پروفسور اکبرزاد، استاد احمد سمیعی گیلانی، دکتر تهمورث ساجدی و بسیاری دیگر چون شایسته مرد باآفرین، استاد محمد روشن را پرورانیده و پیشکش جامعۀ فضل و ادب ایران جاودانی و عزیز بدارد.
به دشواری دربارۀ خویشاوندی صاحبنظر و معرفت اندوخته می توان به سخن نشست که به پای انجذاب خویشاوندی و یا به حساب حسادت و اغراض خصوصی نهاده می شود. به ناگزیر باید بر بسیاری مسایل دیده فرو بست و مهر سکوت بر لب نهاد. با این حال منِ بنده شاد از آنم که ایراد بحثی کوتاه به من واگذار گردید که از گاه زایش این افتخار آفرین گیلانی را به خوبی می شناسم.
استاد محمد روشن در ۲۱ آذر ماه ۱۳۱۲ که پس ترها به عنوان یک روز تاریخی در ایران به ثبت رسید، از مادری مؤمنه و مدبر و مدیر، و پدری مورد احترام و متدین تولد یافت. در آن روز من بنده یازده سال داشتم و خوب به یادم هست که تمام خویشاوندان این زایش را به انگیزه، یا انگیزه هایی که نتوانستم از آن آگاه شوم، بسیار فرخنده شناختند و به راستی خجستگی آن روزی به باورم نشست که حضرتشان تفسیر نفیس «السّتین الجامع، للطائف البساتین» که بس عاشقانه و عارفانه از سورۀ یوسف و توسط مفسری گمنام است را ، در کتابخانه ملی رشت یافت و به تصحیح و تنقیح و چاپ و نشرش اقدام فرمود. در آن زمان، هنوز جوان بود و کار به نیکو انجام پذیرفته بس سنگین و گران و با دقتی فراوان. انتشار کتاب و پذیرش معرفت اندوختگان دل آگاه ، آن فرخندگی را بر کمترین روشن ساخت.
ایشان ایجاد افتخار نه برای خود که برای همه خویشاوندان کرده بود و پس از آن با پشتکار فراوان که در نهادش جوشش داشت به غواصی اقیانوس فضیلتی ایران پرداخت و به گوهرهای فراوانی دست یافت و همه را دهشمندانه و بدون خدشه نثار جامعه نمود.
بررسی و قضاوت در آثارشان را ویژۀ دانشوران اندیشمند و نکته شناس می دانم، ولی بدون تردید به عنوان خواننده ای ادب دوست عرض می کنم زحمات کم نظیرشان در تمامی آثار برگزیده و انتشار به ویژه در جامع التواریخ رشیدی کاری است کارستان که برای همیشه امتیازی بزرگ را بهره ایشان ساخته است. و باز این امتیاز ریشه در مبارک شناختن تولدش داشته و دارد و نشانۀ دقتی تا سرحد وسواسی در تصحیح و تنقیح آثار و حل مشکلات و عقده هاست.
فاضل مرد گیلانی که هم اکنون در مجلس بزرگ داشتش به گرد هم نسشتهایم، تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در رشت و با امتیاز به سر آورد و برای ادامه دانش اندوزی دروه عالی به تهران سفر کرد؛ وارد دانشکدۀ حقوق شد، سالی در آن جا سر کرد و چون برای تعطیلات تابستانی به رشت آمد، چنانچه استاد را به یاد باشد، خدمتشان عرض کردم: جنابعالی با این که می توانید قاضی بسیار خوب و دادگری شوید، ولی رسالت آفرینشی شما این نیست. و قاطعا نیز نمی دانم تذکر من بود یا توصیه بزرگوارانی چون ابراهیم پورداود و یا محمد معین که هر دو وجودشان به ایشان عنایتی شایان داشتند که تغییر رشته داد و به ادبیات گرائید و در ردۀ ناموران جای گرفت.
مهربان روشن گرانقدر پس از اتمام دانشکده و اخذ مدرک به زادگاه برگشت. پیشه شریف معلمی در پیش گرفت و آن گاه که احساس کرد فضای فعالیت های ادبی برایشان تنگ است همه بزرگواران می دانند در چنین لحظاتی تهران صیاد مغزهای آفرینش گراست و چنین بود که چون همه بزرگان دانشی ما به تهران کشانیده شد و از این دم به پستر ها را تهرانیها بهتر آگاهند.
استاد محمد روشن، فروتن مرد آزاده به دوران دبیری چنان با شاگردانش به رأفت و مهر برخورد می کرد که هنوز هم جامعه فرهنگی گیلان، آن همه توجه و راهنمایی و شکیبایی و روشن بینی و حال و حوصله اش را در تدریس از یاد نبرده اند. هنوز هم حضور و مقدمشان را گرامی می شمارند و به دور استاد خویش حلقه می بندند؛ با شور و حال و احترام به گفت و گو می نشینند و با این که خود صاحب منصب و مقامات والایند لیکن هماره رعایت احترام به استاد را ملحوظ می دارند.
جناب روشن در برابر بی توجهی و ناروایی های ادبی و علمی برخوردی سخت و تند دارند که از ویژگی های اخلاقی ایشان است و اگر جز این بود شگفت می نمود. گیلکان با علم به این ویژگی اخلاقی استاد به حضرتشان حقشناسی بسیار دارند تا آن جا که مرا توجیه مقدور و میسر نیست.
سخن بسیار و یک از هزاران ناگفته ماند و من بنده با تکرار این نکته که ایشان را پدری اگر چه بازرگان و باسواد متداول رسم روز و روزگار ولی معرفت خواه و اندیشمند و تکامل جوی و مادری میره و مدبر، آشنا به تقاضای زمان بود که بدون هیچ امساکی به پرداخت هزینه های آموزشی یگانه فرزندشان را گشاده دستی نشان می دادند، با طلب مغفرت برای آنان که فرزندی چنین تحویل جامعه و ایران داده اند، از حضرت حق به تمنا می خواهم که استاد را تا موعد سفر پایدار و کوشا و فیاض و باذل بدارد و عاشقانه و صمیمانه عرض می کنم: استاد گرانقدر، چون خورشید درخشان تابان و گره گشا بمان که جامعه به افادات بزرگانی چون شما نیازمند است. پایان می دهم و تصدیع را بخشش می طلبم. بمنه و جوده
مراسم رونمایی از دورۀ سه جلدی جامع التواریخ (تاریخ ایران و اسلام) اثر خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی و نکوداشت استاد محمد روشن، مصحح دورۀ ۱۵ جلدی این کتاب ارزشمند با حضور گروهی از پژوهشگران و استادان، چهارشنبه (چهارم دی) در مجتمع فرهنگی باغ زیبا برگزار شد.
اخبار مرتبط
…………………………………………………