این مراسم با حضور دکتر غلامعلی حدادعادل، دکتر علیاشرف مجتهد شبستری، حجتالاسلام والمسلمین دعایی، دکتر عبدالنبی ستارزاده، دکتر قهرمان سلیمانی، علیاصغر شعردوست، حسن علیمحمدی و جمعی از علاقهمندان به علم و فرهنگ و دانش و ادبیات تاجیکستان برگزار شد.
ابتدا دکتر مهدی محقق رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به ایراد سخنرانی پرداخت. وی با اشاره به جایگاه بلند بخارا و سمرقند در زمینه علم و ادب و هنر گفت: این منطقه دارای مفاخر ادبی و فرهنگی بسیاری است و اغلب مؤلفین در کتابهای خود اشاره به دانشمندانی که از این شهرها برخاستهاند، کردهاند. بخارا و سمرقند دانشمندان بزرگی داشته که هر یک پرچمدار علم و دارای آثار برجستهای بودهاند که مورد استفاده دانشمندان بعد از خود قرار گرفته است.
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در ادامه گفت: از جمله این بزرگان ابومنصور ماتریدی سمرقندی فقیه حنفی، اصولی و متکلم و مشهور به امامالمتکلمین از پیشگامان علم کلام است که کتاب «التوحید» او بزرگترین منبع برای عقاید فرقه ماتریدی است.
دکتر محقق مرحوم شکوری را یکی دیگر از بزرگان اهل بخارا برشمرد و گفت: نقش وی به عنوان پرچمدار ادب و زبان فارسی در تاجیکستان بسیار حائز اهمیت است.
دکتر محقق در ادامه با اشاره به اینکه در اشعار فارسی، نگارش احوال شهرها به صورت کلی معمول نیست گفت: اما سیوطی در کتابی شرححال خود را آورده و گفته است: تاریخ در واقع بازگو کردن نعمت خداست. شهری در خراسان ماوراءالنهر نیست که شعرای آن درباره شهرزادگاهشان کتابی ننوشته باشند. مانند تاریخ بیهقی و بخارا ولی بسیاری از این آثار گرانبها از بین رفته است. ای کاش این کتابها باقیمانده بود که مطالعهها آن میتوانست بسیار جالب باشد.
عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی از عزم جدی انجمن برای معرفی مفاخر و استادان ادب فارسی و ایرانی در خارج از کشور خبر داد و افزود: بنا داریم از دانشمندان خارج از ایران که به زبان فارسی تکلم میکنند، در این مکان یاد کنیم.
دکتر حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادبفارسی نیز در این مراسم گفت: بزرگداشت استاد شکوری بایسته و وظیفه ما بوده است. البته ما قاصر و مقصر بودهایم و کاری را که آقای دکتر محقق در اینجا انجام دادهاند، ما باید در فرهنگستان انجام میدادیم. البته ما هم به سهم خود برای استاد شکوری در فرهنگستان زبان و ادب فارسی بزرگداشتی برگزار خواهیم کرد.
دکتر حدادعادل به شخصیت شکوری اشاره کرد و گفت: استاد شکوری شخصیتی زبانشناخت و ادیب بود که در فرهنگستان زبان و ادب فارسی عضویت داشت. پیش از انقلاب اسلامی و پیش از فروپاشی شوروی کسانی که از تاجیکستان بازدید کرده بودند به عدد انگشتان دست نمیرسید بخارا و خجند باید در میان اشعار جسته میشد که بعد از فروپاشی شوروی یک قلمرو وسیعی از فرهنگ، ادب و زبان فارسی را کشف کردیم.
وی افزود: در همان سالهای ابتدایی فرهنگستان زبان شورای عالی انقلاب فرهنگی اصلاحیهای بر اساسنامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی افزود که بر آن اساس اجازه عضویت 10 نفر عضو فارسی زبان غیر ایرانی را به فرهنگستان داد که ما بلافاصله استاد شکوری را به عضویت فرهنگستان درآوردیم.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: شکوری از نظر اخلاق انسانی سلیمالنفس و خوش اخلاق بود و هرگز در ایشان علاقه و حبی نسبت به مال دنیا دیده نمیشد.
استاد شکوری از نظر علمی نمونه یک شخصیت ایرانی در سرزمینهای دوردست بود و عشق به زبان فارسی در تمام وجود او موج میزد اگر زبان فارسی امروز در تاجیکستان زنده است به خاطر تلاشهای استاد شکوری در این کشور بوده است. استاد شکوری قبل و بعد از استقلال تاجیکستان به زبان فارسی به چشم هویت این سرزمین و مردمان آنجا نگاه میکرد و برای روشن نگه داشتن چراغ زبان فارسی از هیچ تلاشی دریغ نکرد.
وی افزود: پیش از انقلاب و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، بزرگان دانشگاهی زبان و ادب فارسی که از ایران دیدن کرده بودند، به تعداد انگشتان یک دست نمیرسید و ما بخارا را در شعر رودکی جستجو میکردیم. اما با فروپاشی شوروی ما با قلمرو وسیعی از زبان و ادب فارسی مواجه شدیم .
وی در ادامه گفت: اگر درگذشته بخارا مرکز زبان فارسی بود، امروز دوشنبه مرکز زبان فارسی است و این زنده بودن زبان فارسی امروزه در تاجیکستان مدیون افرادی همچون استاد شکوری است که همه عمرش را صرف این زبان کرد و باعث روشن ماندن چراغ زبان فارسی در آن دیار شد.
وی با اشاره به اینکه استاد شکوری در این شرایط به ایران آمد و عضو فرهنگستان شد افزود: این استاد فرزانه بیش از سایرین در تاجیکستان با فرهنگ ایران آشنایی داشت و فردی بسیار متواضع و با اخلاق و متین بود.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: استاد شکوری بخارایی روش علمی داشت، اهل گزافه گویی نبود و شعاری نیز حرف نمیزد. او به رغم تبحر در ادبیات فارسی و جایگاه بلند علمی هیچگاه در طمع مال و مقام نبود و همواره عشق به فرهنگ اصیل ایرانی و فارسی تمام وجود او را در برگرفته بود.
حداد عادل با اشاره به تألیف 44 کتاب و 500 مقاله توسط این استاد فقید گفت: کارنامه علمی مرحوم پروفسور محمد جان شکوری بخارایی حاکی از عزم و توان بیاندازه این استاد در فرهنگ و ادب فارسی داشت و جای ایشان در فرهنگستان خالی است.
وی افزود: به رغم اینکه پیدا کردن فردی به توانمندی استاد شکوری دشوار است ولی فرهنگستان بزودی اعضای جدید تاجیکی را انتخاب خواهد کرد.
حداد عادل همچنین به تلاش جمهوری اسلامی ایران و فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای درمان استاد در دوران بیماری وی اشاره کرد و افزود: ما وظیفه خود دانستیم که در راستای خدمت به دو ملت ایران و تاجیکستان از هیچ کوششی در این مسیر دریغ نکنیم.
رییس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی خاطرنشان کرد: استاد شکوری بیش از باقی دانشمندان تاجیکستان با ایران و فرهنگستان زبان و ادب فارسی ارتباط علمی داشتند و در طول سالهای ۱۳۷۵ تا زمان فوت ایشان من از این بخت برخوردار بودم که هر وقت به ایران میآمدند و هر وقت به تاجیکستان میرفتیم خدمت ایشان میرسیدم و در تابستان در خانه ساده ایشان مهمان بودیم.
دکتر علیاشرف مجتهد شبستری رئیس انجمن دوستی ایران و تاجیکستان نیز گفت: آشنایی من با استاد فقید به روزهای اول تأسیس سفارت ایران در تاجیکستان باز می گردد که تا واپسین روزهای حیات استاد ادامه داشت.
وی در ادامه افزود: اگر بخواهیم استاد شکوری را در یک جمله توصیف کنیم، باید بگوییم که او نماد تلاش برای بازگشت به خویشتن ملت تاجیک، احیای فرهنگ و زبان و آیین نیاکان و گسترش روابط فرهنگی بین سه کشور ایران، تاجیکستان و افغانستان بود و در این راه از هیچ کوششی دریغ نکرد و در مقابل بیمهریها و تنگنظریهای برخی از منتقدان، با کمال متانت و ادب، محکم و استوار ایستادگی کرد.
رئیس انجمن دوستی ایران و تاجیکستان با اشاره به اعتراض و واکنش استاد شکوری، لایق شیرعلی و مومن قناعت نسبت به اقدام پارلمان تاجیکستان در حذف نام فارسی از زبان دولتی گفت: آنان با تألیف مقالهای تحت عنوان «عزیز من،خراسان است اینجا» و چاپ آن و با درک رسالت فرهنگی و ملی خود عواقب این کار را گوشزد کردند.
شبستری در ادامه از علاقه استاد محمدجان شکوری نسبت به جشن روز زبان در تاجیکستان یاد کرد و گفت: استاد با غرور از این جشن در تاجیکستان سخن می گفت و تأکید میکرد: «زبان نشانه اساسی ملت است تا زبان ملی هست،ملت هست. پس جشن زبان جشن هستی ملت است و مردم استواری ملی خود را با شادی و خرسندی ویژه جشن می گیرند. از این رو روز زبان، عزیزترین و بزرگترین جشن های تاجیکستان است.»
دکتر مجتهد شبستری در ادامه گفت: شکوری درد اختلافات بین خلق تاجیک، درد فرهنگ و معنویت، درد یکپارچگی ملت را داشت. او میترسید که این اختلافات و دیگرگونیهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بیش از آنکه باعث «عمیقرفت شعور اجتماعی» و «خودآگاهی ملی» شود، آنان را از «اندیشۀ ملی که باید برابر با زبان پیش رود» باز دارد.
سفیر پیشین ایران در تاجیکستان افزود: او تنها راه پُرکردن خلأ معنوی ایجاد شده در تاجیکستان را در «فرهنگ معنوی ایرانی اصیل» میجست ولی از فراگیری فرهنگ پیشرفته غرب نیز بینیاز نمیدید و آن را مکمل هستی معنوی تاجیکان میدانست و معتقد بود «بنیاد آن را حتماً فرهنگ ملی و معنویت والای خاورزمین باید تشکیل بدهد.
رئیس انجمن دوستی ایران و تاجیکستان گفت: استاد همه عمر خود را «صرف حیات معنوی ملت تاجیک» نمود. اما در این راه نیز هوشمندانه و با نگاهی درست و ژرف قدم بر میداشت چون نمیخواست تجربه تلخ بیسوادی مردمان تاجیک دوباره تکرار شود. هرچند اعتقاد راسخ داشت که «زبان ملت ما در قالب همان خط [خط نیاکان] ریخته شده و تفکر ما به همان خط سخت وابستگی دارد»
وی در پایان خاطر نشان کرد: نام و یاد محمّدجان شکوری برای دوستدارانش یادآور سه کلمه: «بخارا» و «ایران بزرگ» و «زبان ملی که افاده هستی معنوی ملت است» و یک کتاب «خراسان است اینجا» است.
دکتر قهرمان سلیمانی نیز درباره خاندان شکوری بخارایی(داملّا عبدالشکور، صدر ضیا، محمّدجان شکوری، رستم و شریف شکوری) و نقش آنان در حوادث و رخدادهای آسیای مرکزی و تلاش مجدانه این خانواده در دفاع از فرهنگ و تمدن و فضیلت و زبان فارسی گفت: آنان در اعتلای زبان فارسی و خودشناسی ملّی تاجیکان مجدّانه طی قریب به یک و نیم قرن گذشته کوشیدهاند. این خاندان از دوران حکمرانی امرای منغیت تاکنون، با قلم و قدم خود، شرافت فرهنگی خویش را به اثبات رسانده و برکات وجود آن در ایران نیز منشأ اثر بوده است. وی محمدجان شکوری را یکی از افراد این خاندان دانست که به عضویت فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران درآمد.
معاون پژوهشی و آموزشی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بزرگترین و مهمترین حلقۀ اتصال این خاندان با ایران و زبان فارسی را محمّدجان شکوری بخارایی دانست و گفت : او در طول هشتاد و شش سال حیات پرثمر خود، با حمیّت تمام از شرف ملّی تاجیکان و نقش و قدر زبان فارسی در حوزۀ آسیای مرکزی قلم زد و کوشید نشان دهد که عقبۀ فرهنگی و تاریخی این سرزمین چیست و این ریشهها در تبیین وضعیت کنونی تاجیکان چگونه میتوانند نقش ایفا کنند و دگردیسیهایی که به صورت عامدانه و غیرعامدانه در حوزۀ زبان و فرهنگ در این قلمرو حادث میشود، چگونه با سرنوشت ملّی تاجیکان و زبان فارسی ارتباط دارد و آیندۀ فرهنگی این سرزمین چگونه خواهد بود.
دکتر سلیمانی در ادامه افزود: شکوری در زمرۀ نظریهپردازان و رهبران جنبش فرهنگی بزرگی بود که کوشیدند در رخدادها اثرگذار باشند..
وی با ذکر این نکته که شکوری در زمرۀ دانشمندان پرکار و جدی تاجیکستان در نیمۀ دوم قرن بیستم و دهۀ اول قرن بیست و یکم بود، گفت: آنچه شکوری را تبدیل به شکوری کرد، درک هوشمندانۀ او از مسئله زبان و نقش این مؤلفه در هویت ملّی است. کوششهای دامنهدار و مجدانۀ او در مسئلۀ زبان در حوزۀ نظر و عمل، او را تبدیل به برجستهترین نظريهپردازاني کرد که در این سرزمین پا به عرصه حیات گذاشتهاند.
معاون پژوهشی و آموزشی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در ادامه گفت: کوششهای نظری و عملی او و محمّد عاصمی (رئیس وقت آکادمی علوم تاجیکستان) عاقبت سبب شد در سال 1989م قانون زبان به تصویب رسید. قانونی که یکی از مسائل پرمناقشۀ سیاستهای فرهنگی در تاجیکستان است و به نوعی سرنوشت ملّی این کشور به این قانون گره خورده است. ریشۀ بسیاری از دشمنیها و دوستیهای دیگران با او نیز در همین مسئله است؛ زیرا با این قانون مرزبندیهای فکری و سیاسی از هم جدا شدند و مخالفان و موافقان روبهروی هم ایستادند.
در ادامه مراسم نیز دکتر عبدالنبی ستارزاده درباره نقش استاد شکوری در رشد نقد معاصر گفت: عمدهترین جستارها و تحقیقاتی که در زمینه ادبیات کنونی تاجیکی از آغاز تشکّل آن تا به حال به انجام رسیدهاند، یا با اشتراک و همکاری استاد زندهیاد محمّدجان شکوری بخارایی، یا با مصلحت و مشورت، یا با ابتکار و یا با راهبری بیواسطه او به وجود آمدهاند.
وی از استاد شکوری به عنوان شخصیتی یاد کرد که با تألیف رساله خصوصیتهای غایوی و بدیعی یادداشتهای استاد صدرالدّین عینی به اثبات رساند، که اثرهای ادبی را میتوان و باید در همبستگی محتوا و جنبههای هنری آنها و در زمینه عمومی ادبیات بررسی نمود و به نتیجههای علمی مطلوبی رسید، وگرنه ارزش واقعی آنها نامعلوم باقی خواهد ماند.
معاون پیشین وزیر امور خارجه تاجیکستان در ادامه افزود: کتاب نگاهی به ادبیات تاجیکی سدة بیست در نقد و ادبیاتشناسی تاجیکی صحیفة تازه دیگری را باز نمود. او بار نخست در علم و ادب کنونی تاجیکی با استفاده از فضای مساعد علمی پس از دگرگونیهای کلّی، که در اجتماع و سیاست کشور به وجود آمد، ادبیات معاصر تاجیکی را در کل، بدون صرفنظر کردنها به تقاضا و تلقین مفکوره حکمران دور و اصل اجتماعگرايي درشت نقد حزبی کمونیستی، به دایرة تحقیق کشید. معلوم شد که ادبیات تاجیکی بسا گوناگونرنگ بوده، راه دشوار و ناهمواری را پس سر کرده، در طول راه در برابر دستاوردها بسیار چیزهای نیک خود را نیز باخته بوده است.
دکتر ستارزاده در پایان با اشاره به آثار متعدد استاد محمدجان شکوری از قبیل خراسان است اینجا، استقلال و خودشناسی اجتماعی و معنوی، انسانگرايي آموزش و زبان ملّی، سرنوشت فارسی تاجیکی فرارود در سدة بیست و فتنه انقلاب در بخارا گفت: محمّدجان شکوری بخارایی، الحق سزاوار این است که در زمره بزرگان ملّت تاجیک در قرن بیست و یکم قرار بگیرد.
دکتر حسنعلی محمدی مدیر انتشارات فرتاب، سخنران دیگر این مراسم بود . وی با اشاره به کتاب «خراسان است اینجا» گفت: انتشارات فرتاب تاکنون 4 اثر ارزشمند از خط و زبان تاجیکی به فارسی را منتشر کرده که یکی از آنها کتاب «خراسان است اینجا» اثر استاد شکوری است. این کتاب در آغاز به صورت یک مقاله از طرف استاد ارائه شد و پاسخی بود به مخالفان تاجیکی.
وی در ادامه افزود: هنگامی که اسم فارسی از نام زبان دولتی حذف شد، این اقدام واکنش و اعتراض روشنفکران و ادیبان تاجیک را برانگیخت و سه تن از آنان یعنی استاد محمدجان شکوری،لایق شیرعلی و مومن قناعت مقالهای با عنوان «عزیز من، خراسان است اینجا » نوشته و این اقدام پارلمان تاجیکستان را محکوم کردند .
عضو گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه گفت: استاد شکوری پیوند عمیق میان تاریخ ادبیات فرهنگ زبان و هنر را به خوبی دریافته بود و همین امر باعث خلق کتاب ارزشمند «خراسان است اینجا» شد که بسیار نگاه جامعه، مردم و ملت خویش را دگرگون ساخت و توانست تاثیری شگرف بر فکر و ذهن و روح و اندیشه فارسیزبانان بگذارد.
وی گفت: استاد شکوری بسیار علاقهمند بود که این کتاب به خط فارسی و با اصلاحات جدید ویرایش نو و اضافات به چاپ برسد و در اختیار فارسیزبانان و ایرانیان قرار گیرد که خوشبختانه این امر تحقق پذیرفت.
دکتر محمدی در پایان از استاد شکوری به عنوان مردی پاکسرشت و نیکوسیرت یاد کرد و گفت: او یکی از جان فدایان عرصه تمدن و فرهنگ تاجیک است که با چشم خود سوختن کتابها و به تاراج رفتن کتابخانههای بخارا، منجمله کتابخانه شریف جان، مخدوم صدرضیا را دید. مردی که به فردای اتصال ملتهای هم ریشه و زبان سه پاره ایران افغانستان تاجیکستان خود ایمان داشت. استادی که به زاد بوم خود عشق میورزید و میگفت بخارا همه عشق من به زندگی است. اگرچه وطنم امروز دوشنبه است.
در پایان مراسم لوح تقدیر انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به نماینده خانواده مرحوم پروفسور محمدجان شکوری بخارایی، دکتر محمدرضا نصیری اهدا شد.