کد خبر:28615
پ
سمیعی گیلانی ۴

پیام‌ها و یادداشت‌ها به مناسبت درگذشت استاد احمد سمیعی گیلانی

در پی درگذشت استاد احمد سمیعی گیلانی، در صبح روز چهارشنبه (دوم فروردین‌ماه ۱۴۰۲)، شخصیت‌های علمی و فرهنگی و سیاسی در پیام‌های جداگانه درگذشت وی را تسلیت گفتند.

میراث مکتوب- در پی درگذشت استاد احمد سمیعی گیلانی، در صبح روز چهارشنبه (دوم فروردین‌ماه ۱۴۰۲)، شخصیت‌های علمی و فرهنگی و سیاسی در پیام‌های جداگانه درگذشت وی را تسلیت گفتند.

 

رئیس جمهور در پیامی درگذشت استاد احمد سمیعی گیلانی مترجم، نویسنده، ویراستار پیشکسوت و مدیر گروه ادبیات معاصر فرهنگستان زبان و ادب فارسی را به خانواده محترم، شاگردان و همکاران و عموم دوستدارانش تسلیت گفت.

متن پیام رئیس جمهور به شرح زیر است:

«بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
درگذشت استاد احمد سمیعی گیلانی مترجم، نویسنده، ویراستار پیشکسوت و مدیر گروه ادبیات معاصر فرهنگستان زبان و ادب فارسی موجب تأثر و اندوه شد.

ایشان، نویسنده، مترجم و پژوهشگری دقیق در عرصه ادبیات و پدیدآورنده آثاری ماندگار در زمینه ادبیات گذشته و امروز ایران بود و نقش ارزنده‌ای در دانش نگارش و ویرایش داشت. اینجانب با ارج نهادن به خدمات صادقانه این چهره علمی و ادبی، مصیبت وارده را به خانواده محترم، شاگردان و همکاران و عموم دوستدارانش تسلیت می‌گویم و از درگاه خداوند برای ایشان علو درجات و همجواری با صالحان و برای بازماندگان صبر و سلامتی مسئلت دارم.

سیدابراهیم رئیسی
رئیس جمهوری اسلامی ایران»

 

در پیام غلامعلی حدّاد عادل که برای درگذشت این چهره پیشکسوت فرهنگ و ادبیات منتشر شده، آمده است:

«استاد احمد سمیعی (گیلانی) بامداد روز چهارشنبه، دوم فروردین‌ماه یک‌هزاروچهارصدودو شمسی، دیده از جهان فروبست. با درگذشت او، فرهنگستان، شخصیّتی ادیب و دانشمند را که عضو پیوسته این نهاد و مدیر گروه ادبیات معاصر آن بود از دست داد و ایرانیان و فارسی‌زبانان از دانش و ذوق نویسنده‌ای فکور و توانا و مترجمی استاد محروم شدند.
زنده‌یاد استاد سمیعی بااحاطه بر ادب دیروز و امروز فارسی، آگاهی از مبانی دانش زبان‌شناسی، تسلّط بر زبان فرانسه و آشنایی با زبان عربی در عمر پربرکت خود آثاری تألیف و ترجمه کرد که می‌تواند سرمشق نگارش درست و فصیح در زبان فارسی باشد. اهتمام او به درست‌نویسی سبب شد تا او را پدر ویراستاری در زبان فارسی بنامند.
فرهنگستان زبان و ادب فارسی فقدان دریغ‌آمیز این استاد فرزانه را به عموم اهل فرهنگ و ادب به‌ویژه استادان، نویسندگان، ویراستاران و همشهریان گیلانی وی و خانواده محترم ایشان تسلیت می‌گوید و برای شادروان از خداوند بزرگ طلب آمرزش و آرامش روان می‌کند.»

 

علیرضا مختارپور، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران نیز در پیامی درگذشت استاد احمد سمیعی گیلانی را تسلیت گفت. متن پیام او بدین شرح است:

از شمار دو چشم یک تن کم
وز شمار خرد هزاران بیش

جامعه فرهنگی ایران در این روزها و پس از فقدان ضایعه بار اندیشمند و محقق برجسته، استاد سید عبدالله انوار، در سوگ بزرگ دیگری از کاروان علم و ادب نشسته است. استاد احمد سمیعی گیلانی، از خادمان برجسته زبان و ادب پارسی، تا آخرین روزهای عمر با برکت خود، منشا کارهای ماندگار و ارزشمندی شد که در عرصه های گوناگون، خصوصا در ترجمه متون ادبی و علمی به فارسی و مباحث مرتبط با ویرایش در زبان فارسی، گنجینه ای ماندگار برای مشتاقان و علاقه مندان خواهد بود.

این ضایعه را به عموم اهالی فرهنگ و ادب، خصوصا اعضای فرهیخته فرهنگستان زبان و ادب فارسی و خانواده محترم ایشان تسلیت می گویم.

 

محمود شالویی، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، در پیام تسلیت خود نوشته است:

سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز / مرده آن است که نامش به نکویی نبرند

در آغازین روزهای سال نو، گرد هجرانی بر ما نشست و استادی گرانسنگ از میان ما رخت بر بست. استاد احمد سمیعی گیلانی ادیب و ویراستار برجسته ایران زمین و فرزند شایسته گیلان عزیز از میان ما رفت و ما را اندوهناک خویش کرد .
فعالیت آن فقید در دوران زندگی طولانی وی ، ثمره های ارزنده‏ ای برای فرهنگ این مرز و بوم داشت و همه، در کار ادب‏اندوزی و ادب‏آموزی گذشت.
میراث ادبی به جای مانده از این بزرگ مرد عرصه زبان و ادب پارسی، چنان درخشان و مایه ور است که نمی‌توان به سادگی از کنار آن عبور کرد؛ آثاری که هریک حائز اعتبار و ارزش علمی و ادبی بسزایی است با انبوهی از کتاب‌ها، مقالات، پژوهش‌ها، ترجمه‌ها و نشان‌های افتخار ملی و بین المللی و قدردانی های بسیار از آن چه بود و آن چه همت نمود .
به واقع اهمیت کار استاد سمیعی گیلانی، در اهتمام و توجه به درست نویسی بود. کار ویراستار ،زیبا کردن زشتی هاست یا به تعبیر بهتر، زیباتر کردن زیبایی.
استاد سمیعی گیلانی با طبع لطیف و نگاه هنرمندانه و بینش عمیق خود، زیبایی ها را در قامتی پسندیده و شایسته ارائه می کرد آنگونه که هر که بر آن نظری می نمود ، زبان به تحسین آن می گشود.
در دیدارهای جداگانه و همچنین مراسمی که برای بزرگداشت یکصدمین سالروز این ادیب و ویراستار برجسته‌ در فرهنگستان زبان و ادب فارسی برپا بود ،پیشنهاد شد که ۱۱ بهمن زادروز احمد سمیعی گیلانی، به عنوان روز ملی ویراستار انتخاب شود که به یقین درج این روز در تقویم ملی ،ادای دینی به این استاد ارجمند خواهد بود.
امید است با حسن نظری که شورای فرهنگ عمومی و شورای عالی انقلاب فرهنگی به امور فرهنگی دارد ، به زودی شاهد تصویبِ این پیشنهاد و درج این روز در تقویم کشورمان باشیم.
این جانب فقدان این ادیب و ویراستار و مترجم گرانمایه را به خانواده محترم ایشان،مردم عزیز خطه گیلان، تمامی اصحاب دانش ،فرهنگ و ادب کشور بویژه اعضای محترم فرهنگستان زبان و ادب فارسی که این فقید سعید عضو پیوسته و شایسته آن بود،تسلیت می گویم.
از خداوند بزرگ رحمت و مغفرت واسعه برای آن مرحوم و صبر و اجر سترگ برای بازماندگان و علاقمندان ایشان را درخواست می کنم.
یادش بادوام و نامش بر کتیبه فرهنگ این مرز و بوم جاودان باد.

 

در پیام تسلیت فرشاد مهدی‌پور، معاون امور مطبوعاتی و اطلاع‌رسانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در پی درگذشت احمد سمیعی گیلانی آمده است:

«إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ

خبر درگذشت زنده‌یاد احمد سمیعی گیلانی، چهره ماندگار ادبیات و پدر ویراستاری نوین ایران که مجموعه بزرگ «سیر تحول ادبیات ژورنالیستی در زبان فارسی» آخرین میراث ماندگار اوست، موجب تالم بسیار شد.

اینجانب درگذشت این نویسنده، مترجم و ویراستار خوش‌قریحه و دغدغه‌مند را که علاوه بر آموزش شیوه‌های درست‌نویسی و فارسی‌نویسی، آثار گران‌سنگی در حوزه ویرایش و نگارش به رشته تحریر درآورده است و مجموعه کتاب‌ها و مقالات ارزشمند او، سالیان سال مرجعِ رجوع دانشجویان و فعالان فرهنگی و رسانه‌ای کشور بوده است، را به اصحاب فرهنگ و رسانه تسلیت گفته و از درگاه خداوند متعال برای او، رحمت واسعه الهی و برای بازماندگان و رهروانش صبر و اجر مسئلت دارد.»

 

کاظم موسوی بجنوردی، رئیس مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی در پیامی برای درگذشت سمیعی گیلانی نوشته است:

«استاد احمد سمیعی گیلانی، از چهره‌های درخشان فرهنگ و ادبیّات ایران، پس از یک‌قرن و دو سال، زندگی را بدرود گفت.
او فرزند گیلان بود و از پایه‌گذاران ویرایش در ایران و کارنامه‌اش در ترجمه به فارسی، درخشان و از هر جهت در خور بیش‌ترین اعتناست. استاد سمیعی خود محقق و نویسنده‌ای توانا بود و می‌توان گفت که در فنّ نثر فارسی مقامی بلند به خود اختصاص داده بود. به همین سبب، مقالات مربوط به بیهقی و تاریخ بیهقی در دائره‌المعارف بزرگ اسلامی به قلم شیوای اوست.
اینجانب فراق این استاد بی‌مانند ادب ایران را به‌ویژه به فرزندانش، و سپس به جامعۀ فرهنگ ایران تسلیت می‌گویم و برای ایشان از درگاه پروردگار آرامش آرزومندم.»

 

محمّدجعفر یاحقّی، عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی، نوشته است:

استاد احمد سمیعی (گیلانی) سال‌ها برای ویرایش، ترجمه، و درست‌نویسی فارسی پدری کرد و مخصوصاً ویرایش را از آب‌وگل کشید، سروسامان داد و راهی بازار کرد. میزان درد فقدان او را از فرانکلین، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، مرکز نشر دانشگاهی و نامۀ فرهنگستان باید پرسید که سال‌های سال در کانون هرکدام حضوری محسوس داشت. اگر او اجازه می‌داد که نامش را در شناسنامۀ کتاب‌هایی که با ویرایش وی تشخص یافته و راهی بازار شده، قید کنند، امروز چه‌همه کتاب‌هایی که به نام او مزیّن نبود! یا اگر نام ویراستاران و خبرگانی که مستقیم از کلاس‌ها و جلسات، یا غیرمستقیم از کتاب‌ها و آثار او بهره برده‌اند در دفتری ثبت می‌شد، آن دفتر اینک کتابی کرامند شده بود که کمتر صاحب نامی را در عرصۀ ویرایش، ترجمه و نویسندگی آکادمیک فارسی می‌توانستی یافت که به بودن نامش در این کتاب مفتخر نباشد؛ امّا، احمد سمیعی مرد خودنمایی نبود هرچند که اگر هم می‌بود حقّش بود.

این سال‌های آخر بیشترین حضورش در فرهنگستان زبان و ادب فارسی بود، همیشه حتّی زمانی که در جلسات رسمی هم شرکت می‌کرد، مقاله‌ای، مطلبی یا کتابی زیر دستش بود و قلمی که هر دم و لحظه روی کاغذ می‌لغزید و کلمه‌ای و جمله‌ای را جابجا می‌کرد یا نقطه‌ای، علامت سئوالی پایان یا در میانۀ جمله می‌گذاشت. بی‌شک کمتر کسی به اندازۀ او حرص کار داشت و از دم و لحظۀ حیات به نیکی بهره برمی‌داشت. مراکز و نهادهای ویراستاری یا نه همۀ ویراستاران امروز ناباورانه به سایۀ او بالای سر کتاب‌ها خیره مانده‌اند و  از خود می‌پرسند: چه کسی جای خالی احمد سمیعی را پر خواهد کرد؟

یک پایش همیشه در گیلان بود و با ابرام نسبت «گیلانی» را همواره پشت نام خود می‌گذاشت، اما با این حال او به مشهد و نهادهای پژوهشی خراسان هم عنایتی داشت. به برنامه‌های دیگر او کاری ندارم. در ارتباط با بزرگداشت سالانۀ فردوسی که من در میانۀ کارش بود، عرض می‌کنم در سال ۱۳۸۹ با هیئت علمی فرهنگستان در برنامۀ بزرگداشت فردوسی هم سخنرانی کرد و هم در میزگرد ویژۀ زبان فارسی اظهارنظرهای عالمانه داشت. اوّلین نشان فردوسی را در سال ۱۳۹۳ به‌عنوان خادم زبان فارسی در مشهد به او دادیم و نام چه کسی زیبنده‌تر از او به این عنوان می‌توانست باشد؟ در سال ۱۳۹۷ یک بار دیگر از سوی فرهنگستان برای شرکت در برنامۀ بزرگداشت هفتاد سالگی صاحب این قلم به مشهد آمد و یقین دارم اگر می‌بود باز هم می‌آمد.

سمیعی زبان فارسی را محکم و پیراسته و آزادوار می‌نوشت. ترجمه‌های جانانۀ او میزان ترجمۀ موفق و کامیاب بود. خدماتش به زبان فارسی، چه در کسوت ویراستار و چه به‌عنوان مترجم و مؤلف زبانزد و نامبردار است. زبان فارسی اگر در این روزگار ده نفر محکم کار و دلسوز و معتدل‌نویس از قبیل او می‌داشت نباید هیچ بیمی به خود راه می‌داد. با رفتن او یکی از ستون‌های استوار زبان فارسی فرو ریخت و معلوم نیست نثر فارسی بتواند جای خالی او را در عالم استوار کاری به این زودی‌ها پر کند.

فقدان استاد احمد سمیعی گیلانی را به جامعۀ ادبی ایران و به‌ویژه دنیای ویراستاری و مهم‌تر از همه فرهنگستان زبان و ادب فارسی تسلیت می‌گویم.

 

احمد جلالی، سفیر پیشین ایران در یونسکو، نوشته است:

و یبقی وجه ربک ذوالجلال والاکرام

ضایعۀ فقدان استاد بزرگ و بزرگوار، احمد سمیعی گیلانی را به رئیس و اعضای محترم فرهنگستان زبان و ادب فارسی، به اهل ادب و پژوهش و فرهنگ ایران زمین، به‌خصوص گیلان و رشت، به جامعۀ مترجمان و ویراستاران، و به فرزندان عزیزش و خاندان ارجمند سمیعی تسلیت عرض می کنم.
خوشا به سعادت دانشمندی که عمری دراز و با برکت را تا آخرین روزها، پربار و محترم و زاینده و عزتمند به پایان برد، و اندوه عمیق برای ما که یکی دیگر از ستون‌های فرهنگ و زبان و ادب ایران معاصر از را که تکیه‌گاه و مرجع ما بود از دست دادیم.
او از آن دست شخصیت‌های علمی بود که نه‌تنها خواندن آثارشان که نفس دیدار ‌و همنشینی با آن‌ها مایۀ برکت و آموزش و سلوک معرفتی است. از نوادر وارثان سنّت علمی و پژوهشی  استادان نامدار زبان و ادب در دانشگاه تهران بود.
بخت یار بود که از ۱۳۵۴ در انتشارات فرانکلین و سپس در سازمان تولید و ویرایش فنی دانشگاه آزاد ایران سابق با آن بزرگوار آشنا شدم و از منش شخصی و روش علمی و نوشتاری او بهره‌های آموزشی ارجمند بردم. نسل ما و پس از ما، مرهون مقام و مرام فرهنگی و ادبی و اخلاص و فروتنی علمی اوست.
از همان سال‌های دور که نعمت آشنائی و درک محضرشان دست داد، وقتی به اتاق کارشان شرفیاب می‌شدم، غالباً یک جلد دیوان حافظ چاپ قزوینی روی میزشان می‌دیدم که در حاشیۀ غزل‌ها، با خط ریز اما خوش، نکته‌هایی از کلاس‌های استاد فروزانفر و دیگر اساتید یادداشت کرده بودند، و هربار که نکتۀ تازه‌ای به‌نظرشان می‌رسید، بر آن حاشیه‌ها می‌افزودند. بعدها آن یادداشت‌ها را دستمایۀ مقالۀ ممتازی در باب حافظ قرار دادند. این نمونه‌ای بود از شیوۀ مرضیۀ آن دانشی‌مرد که وقت را غنیمت می‌شمرد و در هر فرصتی قلم بر کاغذی یا حاشیۀ کتابی یا مقاله‌ای می‌دوانید که حاصلش در میراث متنوع و ارجمند قلم ایشان ماندگار شده است.
سالخورده بود اما جوان می‌اندیشید. بر درخت کهن میراث ادب کهن ما، جوانه‌های نو‌ را می‌دید و می‌ستود. در نظر داشت در مراسم تشییع زنده‌یاد هوشنگ ابتهاج، سایه، در رشت سخن بگوید اما شرایط جسمانی اجازه نداد. اما چند روز بعد از خاکسپاری سایه، در جلسه‌ای در محل فرهنگستان زبان و ادب که در باب شعر سایه سخن گفتند. دریغ که این آخرین فرصت دیدار حقیر با استاد سمیعی بود. دریغا.
محکم و رسا و زیبا و بی‌پیرایه می‌نوشت. قلم و ترجمه‌های او، آموزش‌های او، دانش و هنر ویراستاری در ایران را برکشید و خوب و درست‌نوشتن را آموخت. شاگردنواز و شاگردپرور بود. زندگی‌اش برکتی بود برای فرهنگ و‌ادب این مملکت. مرگ چنین خواجه نه کاری است خرد.

جامعۀ ما چقدر محتاج چنین دانشمندان و معلّمان و ادب‌ورزان اصیل و دلسوز و ریشه‌دار است، خلیق و بی‌ریا و به‌راستی استاد.
امروز، شنبه پنجم فروردین‌ماه ۱۴۰۲، برای فرهنگستان زبان ‌وادب، روز سخت و غمباری است که پیکر این عضو فخیم خود را تشییع می‌کند و بدرود می‌گوید. و برای گیلان و رشت، افسوس دارم که متأسفانه در تهران نیستم تا در مراسم تشییع و تکریم این معلّم فقید گرانمایه ادای وظیفه و عرض ادب کنم.
یادش جاودان و میراثش چراغ راه آیندگان است. آغوش رحمت و آمرزش خداوند بر او گشاده بادا.

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612