ميراث مكتوب- هشتاد و دومين نشست مركز پژوهشي ميراث مكتوب با عنوان«مطالعات تفسيري قرآن كريم در دوران جديد: جهان عرب و غرب» با سخنراني حجت الاسلام محمد علي مهدوي راد و مرتضي كريمي نيا در مجتمع باغ زيبا تهران برگزار شد.
مدير عامل مركز پژوهشي ميراث مكتوب، در آغاز اين نشست كه با حضور اساتيد، محققان و پژوهشگران چون دكتر فتح الله مجتبايي، دكتر حسين معصومي همداني، دكتر محمدعلي آذرشب، دكتر حامد صدقي، دكتر حسيني بدخشاني، دكتر علي محمد سجادي، دكتر احمد جلالي، دكتر تبرائيان، حجت الاسلام احمدي ابهري، دكتر مجدالدين كيواني روز شنبه 5 شهريور 1390 برپا شد، از مفسران بزرگ شيعه بالاخص شيخ الطايفه شيخ ابوجعفر طوسي صاحب تفسير تبيان و مرحوم طبرسي مفسر و مولف مجمع البيان ياد كرد و گفت: مجمع البيان برگرفته از تفسير تبيان است با اضافات مفسر گرانقدرش كه دو سوم از اين تفسير، بر گرفته از تفسير تبيان است. اين دو تفسير، سرچشمه هايي از انوار ملكوت الهي و معارف الهي هست كه تقريباً تمام مفسران شيعه از اين دو تفسير بهره برده اند.
دكتر اكبر ايراني افزود: شيخ طوسي، زمان خودش را به درستي درك كرد و تشخيص داد كه نياز زمان و خواست زمان را پاسخ بدهد. از اين رو تفسيري كلامي به نوعي كه رد بر عقايد معتزله و اشاعره بود. تفسير عقلي كلامي. بنده افتخار داشتم كه رساله كارشناسي ارشدم، بررسي روش شناسي شيخ طوسي و نحوه اجراي او بود و من جايگاه اين شخصيت بزرگ و مفسر بزرگ شيعي را بسيار مهم و ارزشمند مي دانم. همين طور ياد مي كنيم از دو تن از مفسران متأخر بزرگ شيعه علامه مرحوم طباطبايي و آيت الله محمدهادي معرفت كه با نوشتن كتاب التمهيد في علوم القرآن راه بسياري از محققان و پژوهشگران را باز كرد و بسيار قدرش ناشناخته ماند و فكر مي كنم خيلي ها، اين شخصيت بزرگ و خوش فكر را در جامعۀ ما نشناخته اند.
وي با اشاره به انتشار حدود 15 متن كهن تفسيري توسط مركز ميراث مكتوب در طول اين ساليان، گفت: از جمله آنها تفسير مفاتح الاسرار شهرستاني است، تاج التراجم، جواهر التفسير و دقايق التأويل و… كه منتشر كرديم، اما چيزي كه براي ما در واقع در اين سالهاي اخير اولويت پيدا كرد، بررسي، تحليل، آناليز و متن شناسي متون كهن شيعي، فارسي و متوني بود كه ارزش بررسي دارد. محتواي متون را غالباً محققين با مقابله نسخ، يك متن پيراسته و آراسته را تقديم مي كنند، اما اينكه، چه متون و چه دانشي در آن متن است را، كمتر به آن توجه كرده اند. تلاش من اين است كه اين بعد را تقويت كنيم، البته در همين راستا، آثاري را منتشر كرده و در دست انتشار داريم.
در ادامه نشست، حجت الاسلام محمد علي مهدوي راد گفت: مطالعات قرآني، چه حوزه علوم قرآني و چه تفاسير اهل سنت و شيعي، گسترده و جدي است و ما همچنان با يك فاصله گسترده، از آنها عقب هستيم.
وي افزود: حقيقتش اين است كه ما هنوز كه هنوز است، آگاهي ها و اطلاعاتمان از مطالعات كشورهاي اسلامي- حالا كشورهاي عربي كه بماند- بسيار بسيار اندك است. من به لحاظ اينكه تقريباً 25 يا 30 سال بعد از انقلاب، يكسره كارم اين بوده، مطالعه مي كردم، درس مي دادم، مي نوشتم و علاقه اي هم به مجموع كتب داشتم و به قول بعضي ها، جم�’اع الكتب بودم، از اين جهت شايد اطلاعاتي داشته باشم و از مدتي كه مسئول كتابخانه تخصصي علوم قرآني وابسته به دفتر آيت الله العظمي سيستاني بودم و تقريباً تا آنجايي كه براي ما امكان داشته باشد، جديدترين كتابهاي قرآني را تهيه مي كنيم. يك فرصت مان نمايشگاه بين المللي كتاب ايران است و يكي هم نمايشگاه هاي بين المللي ديگر كه عمدتاً در مصر، سوريه، لبنان، عربستان و اردن كه حداقل سالي يكبار، يكي از اينها را رفته ايم.
حجت الاسلام مهدوي راد با اشاره به جايگاه اين كتب در عربستان گفت: حقيقت اين است كه در عربستان، يك تحول بسيار قابل توجه پژوهشي، شكل گرفته و گسترده شده و ادامه دارد. بگذريم از اينكه سمت و سوي آن چه حالتي دارد؟ در چه حدي عمق دارد؟ ولي رويكرد آنها به آموزش و پژوهش در دانشگاه هاي متعدد، بسيار گسترده است. يك بخش خيلي مهم از مجموعه آنچه در عربستان نشر مي يابد، درباره تاريخ است و يا به تعبير دقيق تر، بازسازي تاريخ است كه خودشان گاهي اسم آن را «انقاذ التاريخ» مي نامند. يك بخش قابل توجه آن نقد است، جالب است بدانيم كه نقد آنها غالباً متوجه تشيع و تصوف است و يك بحث قابل توجهي در استوار سازي پايه هاي انديشه اي است كه اسم آن را السنة و الجماعه گذاشته اند، يعني همان بحث سلفي گري و وهابي گري است و اصلاً الان دوست ندارند اين لقب بر آنها نهاده شود و عربها تاكيد دارند كه به خودشان بگويند، السنة و الجماعه و پيشينه آن را مي برند تا ابن عباس، ولي مطالعات قرآني و تفسيري آنها حقيقتاً جالب توجه است و حقيقتاً خوب است.
وي تاكيد كرد: در عربستان، اگر شما تا 5 سال گذشته به كتابخانه ها مراجعه مي كرديد، يك كتاب ترجمه اي پيدا نمي كرديد، نه تنها درمسائل ديني و مذهبي، حتي در تاريخ و ادبيات و رمان هم، يك كتاب از زبان هاي ديگر، نمي ديديد، ولي الان 2 شركت مهم، يكي شركت «الجرير» كه هم در مكه و هم در مدينه سه نمايندگي بسيار بزرگ دارد، هم شركت «اويكان» به ميدان ترجمه وارد شده اند و آثار بسيار مهمي را به عربي ترجمه مي كنند. نكته ديگر اينكه در عربستان، يك جريان تجديد نظر طلب يا يك ضد سل�’في خيلي قابل توجهي بوجود آمده و جالب است كه بعضي از مولفان آن در خود عربستان زندگي مي كنند. كتاب بسيار مهمي بنام «نقد الخطاب السلفي ابن تيميه » اين كتاب حدود 800 صفحه است و مؤلف آن، آدرس خودش را هم داده است. فرد ديگري كه اسم مستعار آن ابن غرناس است، و تقريباً امروزه كسي ابن غرناس را اسم نامأنوسي است نامگذاري نمي كند، اين فرد 7 يا 8 جلد كتاب بسيار جدي و تند عليه ميراث اهل سنت نوشته است كه حتي ما هم آنقدر تند بودن را قبول نداريم!
مرتضي كريمي نيا ديگر سخنران اين نشست گفت: ما بيشتر در غرب با يك نوع معرفت درجه دوم در زمينهي تفسير مواجهايم، يعني مطالعه بر روي متون تفسيري تا انجام خودِ تفسير.
وي افزود: در غرب، تفسير نگاري به شكل جهان اسلام نيست، چون موضوع تفسيرنگاري اساساً داعيه اي در غرب نداشته كه تشكلي بيابد. در غرب، كسي كه بخواهد تفسيري بنويسد يا كسي كه بخواهد از ابتدا تا انتهاي قرآن تفسير كاملي داشته باشد، نيست، چون كه مخاطبان اين نوشته ها، اساساً مسلمانها نبودهاند؛ مخاطبان اين نوشته ها، محققان دانشگاهي با پرسشها و دغدغههاي غربي بودهاند. در دوره هاي اوليه قرون وسطا هم كه بيشتر گرايش هاي شديد جدلي عليه اسلام در غرب وجود داشت، كسي بر قرآن تفسير كاملي ننوشته است؛ به استثناي دهههاي اخير، كه بعضي از مسيحيان عرب و مسلط به زبان هاي اروپايي چنين كرده اند. نمونهاش تفسير 12 جلدي عادل تئودور خوري است كه به آلماني انتشار يافته است. بنابراين ما بيشتر در غرب با يك نوع معرفت درجه دوم مواجه هستيم، يعني مطالعه بر روي متون تفسيري تا انجام خود تفسير. اين فرق تفسير پژوهي با تفسير نگاري است.
به گفته كريمي نيا، در اين مقام اصلاً در زمينه كلي مطالعات قرآني وارد نمي شويم، براي اين كه مطالعات قرآني در غرب خيلي گسترده تر است. فقط راجع به موضوع تفسير، پديد آمدن تفسير، سير تطو�’ر و تحول تفسير، انواع تفسير، دواعي تفسير، اين موضوعات را بررسي مي كنند. يعني يك غربي نگاه مي كند كه يك تفسير چرا پديد آمده است؟ تحت چه عواملي ؟ چرا كتاب قرآن بايد برايش تفسير پيدا شود؟ چرا مسلمانها تا دو سه قرن نخست صرفا به خواندن قرآن بسنده نكرده اند و اين امر چه طور پيدا شده؟ يعني چه عواملي باعث پيدايش آن شده است؟ آيا همين جوري مثلاً فلان مفسر به سوي تفسير مي رفته يا مثلاً ابن عباس و مجاهد و مقاتل و … كارهاي خود را انجام داده و در كنار كار روزانه، كار تفسير را انجام مي داده اند؟ صرفاً يك اقدام حرفه اي؟ اين طور كه امروز مفسران حرفه اي داريم، آيا اين چنين بوده؟ تفسير پديدآمدنش عوامل ديگري نداشته است؟ اين موضوعات سؤالات اصلي بوده كه دغدغه محققان غربي بوده و آنها را بيشتر جذب مي كرده و در ميان ايشان، دو نوع واكنش يا پژوهش را براي پاسخ دادن به چنين پرسشي وجود داشته است. و البته يكي از آنها، خيلي خيلي شبيه آن تصويري است كه در كشورهاي اسلامي با آن روبرو هستيم.
وي ادامه داد: قديمي ترين مطالعات تفسيري، از حدوداً قرن هاي نوزدهم شروع شده و بعد ارتقا پيدا كرده است. نمونه خيلي خيلي معروف آن، همان كاري است كه به فارسي هم منتشر شده. از گلدزيهر و متن اصلي كه تقريباً صد سال پيش نوشته شده و در حد توان و وسع او بوده، يك متن بسيار ابتدايي به حساب مي آمد، اما براي ما مفيد است. به هر حال سنگ بناي اوليه بوده، براي اين كه مطالعات تفسيري، تاريخ تفسير با گرايش هاي مختلف آن را، به شيوه خيلي جدي شروع كنند. بعدها تك نگاري هايي در دانشگاه هاي غربي نوشته شده پيرامون اينكه مثلاً روايات تفسير طبري از كجا آمدهاند؟ چند نوع هستند؟ راوي ها كدام هستند؟ موضوعات چه بوده؟
وي معتقد است كه در غرب، بندرت تصحيح متون تفسيري مي بينيم و ادامه مي دهد: مثلاً گُلدفيلد در اسرائيل آمده تفسير مقاتل را بررسي و چاپ كرده كه فكر مي كنم هنوز در هيچكدام از كشورهاي اسلامي چاپ نشده است يا برخي نمونه هايي كه في المثل آقاي ميكلوش موراني دانشمند معروف آلماني كه مطالعاتي در زمينهي فقه مالكي در شمال آفريقا دارد، متن خيلي خيلي مهمي را منتشر كرده با عنوان تفسير عبدالله بن وهب. عبدالله بن وهب متوفي 197 است و شايد از قديمي ترين مجموعه هايي است كه قبل از طبري داريم، مجموعه هاي روايي تفسيري است. اين ها، تحقيقات در متون است. ما تصحيح و چاپ متون تفسيري را آنقدر زياد و برجسته نمي بينيم. يعني داعي محقق هاي غربي در درجه اول اين امر نبوده است. البته بايد يادآوري كنيم كه قديمترين و بهترين تصحيحات متون اسلامي در زمينهي تاريخ اسلام، شعر جاهلي، سيره نبوي، و مانند آن در غرب انجام يافته است. اما در زمينه تصحيح، آن چنان كار جدي و برجسته اي نيست كه آنها، نخستين بار نسخه اش را منتشر كرد ه باشند.