میراث مکتوب- کتاب «مجموعه تلگرافات وقایع مشروطیت» به اسناد و مدارک تاریخ انقلاب مشروطه میپردازد. گردآوری و تحقیق و نقد اسناد و مدارک، در بازشناسی مسائل مبهم تاریخی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشورهای کهنسال امری ضروری و اصلی انکارناپذیر است.
تلگراف به معنای خیلی دور نوشتن است. نخستین ابزار ارتباطی پیشرفته انسان متمدن بود که در سال ۱۸۴۴ م به وسیله مورس آمریکایی اختراع شد و در ساعت ۸ روز ۲۴ مه سال ۱۸۴۴ برابر با ۱۹ اردیبهشت ۱۲۲۳ شمسی، نخستین پیام تلگرافی توسط مورس بین واشنگتن و بالتیمور مخابره شد و سپس در سراسر جهان به کار گرفته شد. از تاسیسات دوره ناصری یکی ایجاد خطوط تلگرافی بین شهرستانهای ایران بود. نخستین خط تلگراف در پایتخت بین کاخ گلستان و باغ لالهزار دایر شد و تلگراف تبریک اعتضادالسلطنه وزیر علوم از باغ لالهزار به کاخ گلستان مخابره شد و بعد سیم تلگراف به مباشرت مخبرالدوله که آن وقت کتابدار مدرسه عالی دارالفنون ناصری بود به کرج برده شد.
به واسطه اهمیت آذربایجان به دستور شاه نخستین کوشش برای ایجاد رابطه تلگرافی بین طهران و تبریز معمول شد و در ۱۲۷۷ ه.ق خط به زنجان رسید و مخبرالدوله با درجه سرهنگی مسئول خط تلگراف زنجان شد.
سینا اسلامپور میگوید: «بدون تردید یکی از منابع مهم تاریخ، اسناد باقیمانده در آرشیوها و بایگانیها هستند که حاوی اطلاعات ذیقیمتی بوده که با مراجعه و بررسی و قیاس آنها با دیگر منابع میتوان اطلاعات بسیار ارزشمندی به دست آورد و مهمتر از آن بسیاری از نقاط کور و ابهامات موجود را رفع کرد. متاسفانه در سالهای اخیر شاهد چاپ و انتشار کتابهایی بهخصوص در مورد تاریخ آذربایجان هستیم که آکنده از شایعات ناروا و آمیخته با تعصبهای کورکورانه و غرضورزی است. لذا با بررسی اسناد باقیمانده تمامی اینگونه مطالب را میتوان نقض کرد.
در این سخن جای تردید نیست که تنظیم یک تاریخ صحیح و مستند نیاز به آن دارد که اسناد معتبر تاریخی منتشر شود و در دسترس تاریخنگاران قرار گیرد. از این رو میبینیم برخی از کشورها که تاریخ را به گونه یک کار دقیق علمی و پژوهشی مینگرند هر سی سال یک بار اسناد سیاسی خود را منتشر میکنند و در دسترس پژوهندگان تاریخ قرار میدهند. در تاریخ ایران بهخصوص تاریخ سیاسی باید ماخذها و مدرکهای رسمی و محرمانه و معتبر و مختلف مربوط به هر رویداد را به دست آورد و مطالعه کرد تا حقیقت دریافته شود و سپس بر پایه آن مدرکها و ماخذها پژوهش و داوری شود.
تا قبل از تاسیس تلگرافخانهها در ایران سریعترین راه ارتباطی و مکاتبه بینشهری چاپارها بودند ولی تاسیس تلگرافخانه و سیمکشی خطوط تلگرافی تحولی عظیم در این امر را موجب شد که یکی از مهمترین تاثیرات آن را میتوان در نهضت انقلابی مشروطه به وضوح مشاهده کرد. به گونهای که تلگرافخانهها یکی از مهمترین مکانها برای اعلام اعتراض به دولت و ابراز مخالفت بود. محبوبی اردکانی در این باره چنین مینویسد: «برای این بود که زودتر جواب عرایض و تظلمات خود را بگیرند و چون تلگرافخانههای خارجی هم در ایران بود، احتمالاً آنها هم برای اینکه مردم را رو به خود کنند و احیاناً اشکالی برای دولت ایجاد کنند، عامه را در مواقع مقتضی به این کار تحریک میکردند.
توجه شدید مردم به این موسسه، اندک اندک مقامی برای او شد و بست نشستن در تلگرافخانه معمول شد. تحصن یکی از آثار دوران استبدادی یعنی وسیلهای بوده است که مردم بیپناه برای حفظ جان و مال خود و گاهی نیز اشخاص گناهکار برای فرار از چنگال عدالت، بدان متوسل میشدند و معمولاً اماکن متبرک محل تحصن بود. این عمل کمکم عمومیت یافت. تلگرافخانه نیز از آغاز تاسیس، محل بست نشستن محسوب شد و این فایده را هم داشت که در آن از سیم تلگراف برای ابراز درد خود استفاده میکردند. به زودی مردمان بی خبر از همه جا تحصن در تلگرافخانه را توسعه داده، در تلگرافخانههای انگلیس و روس هم متحصن شدند.»
تلگرافخانهها در نهضت انقلابی مشروطه مکانی برای اعلام اعتراض بود
نگاهی به چند تلگراف در قایع مشروطه
[تلگراف شماره ۱]
[تلگراف محتشمالسلطنه به عینالدوله]
[نشان تاج و شیر و خورشید]
«اداره تلگرافی دولت علیه ایران»
از ارومی به مرند
نمره :۲
جواب
تاریخ اصل مطلب :۲۸
عدد کلمات: ۴۹۰
حضور مبارک حضرت مستطاب اشرف ارفع اسعد اعظم شاهزاده معظم سرکار عینالدوله اتابک اعظم صاحب اختیار مملکت آذربایجان دامت شوکته، تلگراف مبارک امروز ۲۷ غروب زیارت و اسبات قوت قلبی شد که نمیتوانم عرض کنم. اگر حضرت اقدس والا حالت ما را در این حدود قدری تصور بفرمایند عذر تمام قصورات را مقرر میفرمایند. مژده تشریففرمایی موکب والا به آذربایجان از اول برای بنده فرج بعد از شدت بود و اگر تلگرافا عرض نکردم به دو عذر موجه بود. اولاً تلگرافخانه زیاده از دو ماه است که از کار افتاده و پست هم غیرمرتب شده. با اینکه هزار درد بی درمان داریم، نه دستمان به دامانی میرسد نه عرضمان به جایی والا چطور میشود که اول کسی نباشم عرض فدویت کرده باشد. ثانیاً با این وسائل ناقصه هر روزی یک طور و از یک راه خبر افواهی از حرکت موکب مبارک میرسید تا اینکه یا پست گذشته از کارگزاری کتبی مژده ورود موکب اقدس به آن حدود رسید فوراً از طرف مرند تلگرافی به حضور مبارک عرض و با کمال انتظار مترصد زیارت جواب آن بودم که این تلگراف التفاتآمیز که [ناخوانا] صادر شده زیاده و فوقالعاده شکر خدا را واقعاً کردم که بحمدالله روز فرج رسیده. در بابت ولایت ارومی خاطر مبارک مطمئن باشد که الحمدلله شهر و اطراف آن قدری که از تحت تجاوزات خارج است، امن و آرام و در این مدت هم با کمال آسایش گذشته اما مسئله حدود اسباب کمال نگرانی و پریشانی است و هر قدر هم که به طهران تلگراف شده نتیجهای حاصل نشده و وضع خاطر ما موجب غنیمت طرف شده. به ساوجبلاغ و ارومی آنچه توانستهاند تجاوز کردهاند و برای ارومی هم از محلات چیزی باقی نمانده. ما هم که نه استعداد داریم و نه اقدامی کردهایم. مقامات عالیه طهران و تبریز هم که حالشان معلوم. کمسیون عثمانی با اینکه کار نکرده همین دو روزه از ارومی خواهند رفت. به قول خودشان میروند به گور و باشقلعه که با اسلامبول مخابره نمایند. مستدعی هستم تلگرافهای رمزی و کشفی که به طهران کرده و به توسط مرند فرستادهام فوراً مقرر فرمایند به طهران مخابره نمایند با پست مفتاح رمز تقدیم میشود که مطالب محرمانه رمزا عرض خواهد شد. اگر فوراً برای اینجا فکری نشود خاصه با رفتن کمسیون عثمانی خطرات دیگری ملحوظ است که کتبی عرض خواهد کرد. عجالتاً هر قدر بشود و به هر زودی ممکن باشد استعدادی برای اینجا ارسال فرمایند. احتمال دارد جلوگیری از بعضی اقدام بشود. از بی خبری و بی تکلیفی میخواستم جناب ناظمالملک را به طهران بفرستم. اغتشاش راهها مانع بود حالا که به مبارکی حضرت اقدس والا وارد مقر فرمانروائی شدند، دیگر راه نزدیک شده همین که اندک امنیتی حاصل شده میفرمایید ایشان را بفرستم اطاعت میکنم که در هر صورت تا کار سختتر از این نشده علاجی بشود ولی همینقدر خاطر مبارک کاملاً مسبوق باشد اگر یک ساعت در کار اینجا تأخیر شود دیر است.
نمره ۲۲۶، ۲۸ رجب، محتشم السلطنه.
[مهر بیضی شکل]: اخبار تلگرافخانه مبارکه مرند.
به تاریخ شب سلخ شهر رجب سنه ۱۳۲۶
[تلگراف شماره ۱۴]
[تلگراف عینالدوله به شاه درباره سیورسات قشون]
از اردبیل
تصدق خاکپای مبارکت شوم برنج و سایر اجناس موجود قیمت آنها تخمینا نهصد تومان سوای کرایه ولی شتردار جرات حمل ندارد جهت ناامنی اطراف تلگرافا مقرر فرمایند نصرالله خان یورتچی شتردار و سواره داده معجلا حمل شود. جان نثار عبدالمجید، شب ۱۵ شوال ۱۳۲۶
[مهر بیضی: ناخوانا]
[تلگراف شماره ۵۹]
[تلگراف دادخواهی به عینالدوله]
[نشان تاج و شیر و خورشید]
«اداره تلگرافی دولت علیه ایران»
از سراب به یاسمنج
نمره: ۲۴
عدد کلمات :۱۰۰
حضور مبارک حضرت مستطاب اشرف اسعد اقدس والا شاهزاده عینالدوله روحی فداه این چاکران پنج شش خانوار غلام کشیکخانه در قریه بلاسجین مشغول خدمتگزاری دیوان عالی بوده حال هم پنج نفر در خاکپای همایونی مشغول خدمت هستند آقا جواد گماشته جناب امام جمعه به عداوت سابقه شبانه سوار به سر خانه این چاکران ریخته تمام دارایی چاکران را چاپیده و دو نفر را زخمدار نموده با همان حالت گرفته بردهاند با وجود بودن حکومت در ولایت اینگونه تعدیات در حق این چاکران دور از انصاف و مروت است ناچارا [در] تلگرافخانه متحصن رفع ظلم از چاکران بفرمایند. حسین، یوسف، تیمور، علی، حسینقلی.
[مهر بیضی: ناخوانا]
به تاریخ شب ۱۲ شهر صفر سنه ۱۳۲۷.
در بخش پایانی کتاب نیز تعدادی اسناد و تصاویر قرار گرفته است.
کتاب «مجموعه تلگرافات وقایع مشروطیت» به اهتمام سینا اسلامپور در ۱۹۰ صفحه، شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و بهای ۲۴۰ هزار تومان به چاپ رسیده است.
منبع: ایبنا