میراث مکتوب – «حکمرانی حزبی » صرفاً یکی از انواع حکمرانی هاست؛ نوعی از مُلک داری، مهارت و صناعت کشورداری که در دوره ی معاصر و در دولت مدرن اهمیت یافته است. ماهیت این نوع از حکمرانی چیست؟ چگونه مهارتی است و چه نسبت و تمایزی با حکمرانی های بدیل و سنتی دارد؟ معیار/ معیارهای صحیح و نادرست در حکمرانی حزبی چیست؟ و، سرانجام، چه نسبتی میان صنعت حزب و دانش فقه، به مثابه ی مهمترین میراث مسلمانی در حوزه ی حکمت عملی، وجود دارد؟ این پژوهش با هدف تأمل در این مسائل صورت گرفته است.
طرح «مسئله ی حزب» در فقه سیاسی امتداد منطقی مواجهه ی فقه با دولت مدرن است. واقعیت این است که دولت مدرن در ایران و برای فقه شیعه هنوز هم جزء مسائل مستحدثه است. در این میان، حزب سیاسی و الگوی حکمرانی حزبی البته از تازگی، شکنندگی و ابهام بیشتری برخوردار است. به جرئت می توان گفت هنوز دانشی به نام «فقه تحزب» در ایران و مذهب شیعه وجود ندارد. این در حالی است که بسیاری از فقیهان در عمل احزاب بزرگی را ایجاد کرده اند، درباره ضرورت آن سخن گفته اند و حتا درباره احزاب سیاسی به قانونگذاری نیز پرداخته اند. فاصله ی عمل و نظر در حزب و حکمرانی حزبی شاید یکی از مهمترین مشکلات حکومت داری در ایران معاصر است.
حزب پژوهی موجود نشان میدهد که حزب با اصلی دموکراسی ملازمه دارد و نه با پسوند دینی یا سکولار بودن آن. این نکته بدان معنی است که فک ملازمه بین اصلی حزب و اصل دموکراسی و تقلیل آن به یکی از خصایصی دموکراسی سکولار خطای فاحشی است که خسارات جبران ناپذیری به حیات سیاسی و، لاجرم، سرنوشت جامعه ی ما وارد کرده است. این نوشته ناظر به این نکات و تأملات است.
فیرحی، داود، فقه و حكمرانی حزبی تهران، نی ، 576صفحه، قطع: رقعی، بها: 400000 ریال، 1396.