ميراث مكتوب- دكتر منصور صفت گل در هفتاد و هفتمين نشست مركز پژوهشي ميراث مكتوب با عنوان شاه صفي و بدايع الاخبار، گفت: واقعيت قضيه اين است كه دوره صفويه، دوره با شكوه كتاب و توليد كتاب در ايران است.
وي در اين نشست كه روز دوشنبه 17 خرداد 89 در مركز پژوهشي ميراث مكتوب برگزار شد، افزود: اقبال صفويه، اين روزها خيلي بلند است، چون خوشبختانه عموماً كتاب هاي متعدد- نه فقط در حوزه تاريخ صفويه- بلكه واقعيت قضيه اين است كه دوره صفويه، دوره با شكوه كتاب و توليد كتاب در ايران است. خوشبختانه صدها و صدها دانشمند، عالم، نويسنده، شاعران بزرگ و برجسته، اديبان قدرشناس و گروه هاي مختلف گويا در پرتو آن شكوفايي و رونق اقتصادي، ثبات و امنيت سياسي كه ايران پيدا كرد در دوره صفويه، فرصت پيدا كردند تا مدرسه هاي آباد و محفل هاي ادبي پر رونق داشته باشند و هم جامعه و هم قدرت سياسي حمايت كند از توليد كتاب، از دانشمندان و دانشمندان، ظاهراً فراق بالي داشتند براي نوشتن و مذاكره علمي و انتشار دست آوردهاي علمي شان در حوزه هاي مختلف. حدود 250 سال مملكت ايران را صفوي ها اداره مي كنند، قاعدتاً اين دوره طولاني ثبات اقتصادي و سياسي و نظامي و رونق زندگي و برخورداري اجتماعي در سطوح نسبتاً بالا، چه بسا كمك كرد در حوزه دانش ، فرهنگ و ادب، اين همه كتاب هاي گوناگون و متنوع نوشته شود و در همان زمان به صورت دستنوشته هاي متعدد تكتيب شود. حالا از بين اين انبوه كتاب هاي عهد صفويان خوشبختانه متون تاريخي هم جايگاه خاصي دارند، چون تاريخ نويسي در اين دوره خيلي اهميت پيدا مي كند، به دلايل مختلف و اين باعث شده كه تعداد قابل توجهي از متون دوره صفويه مورد نظر محققين، دانشمندان، مصححين قرار بگيرد و اين مجلس، در واقع بخشي از همين بررسي مجموعه تاريخ نويسي هاي دوره صفويه به شمار مي رود كه جديدترين متن هايي كه مربوط به دوره صفويه است، خوشبختانه در مركز پژوهشي ميراث مكتوب منتشر مي شود كه تا به حال چندين متن با ارزش ديگري دوره صفويه هم در اينجا چاپ شده و كارنامه صفويه پژوهي در ميراث مكتوب خوشبختانه سنگين تر مي شود و انشاا… كه بيشتر از اين هم سنگين شود.
وي ادامه داد: تاريخ شاه صفي چرا اهميت دارد؟ واقعيت قضيه اين است كه دوره پس از شاه عباس اول، خيلي دوره مهمي است، يعني شاه صفي در واقع در يك دوره اي قدرت سياسي را در ايران به دست مي گيرد كه عصر با شكوه شاه عباس اول را بايستي ادامه دهد. پس متن ها و اطلاعات مربوط به دوره شاه صفي از اين جهت مهم هستند كه آيا وي توانست آن عصر باشكوه را ادامه بدهد؟ آيا شرايط سياسي و ثبات و امنيت جامعه، همچنان كه در دوره شاه عباس اول بود، مانند رونق تجاري و مبادلات بين المللي، ادامه پيدا كرد؟ بنابراين هر چه درباره دوره شاه صفي منتشر شود، از اين نظر اهميت دارد، چه بسا مطالبي كه را بعداً صفويه با آن رو به رو مي شوند و در سال هاي آخر واقعاً ديگر توانايي دفاع از خودشان را از دست مي دهند، مي شود در همين دوره ها جستجو كرد. در دوره صفويه، مي گويند وقتي شاه عباس اول مرد، شرايط سياسي ايران هم رفته، رفته دچار تغيير شد، بنابراين متن هاي تاريخي كه دوره صفويه را بعد از شاه عباس اول توضيح مي دهند، از منظر بررسي همين موضوع، مهم هستند كه چه شد اين طور شد؟ چرا تغيير پيدا كرد؟ كتاب تاريخ شاه صفي، بخش دومي كه آقاي دكتر بهرام نژاد چاپ كردند از اين بابت يك گنج گران بهاست، به تعبير بنده، چون كمك مي كند كه از منظري كمي متفاوت با آن متوني كه تا به حال ما درباره تاريخ دوره شاه صفي مي شناسيم، موضوع را پيگيري كنيم. اگر متن تاريخ شاه صفي با خلاصة السيح مقايسه شود، متن خلاصة السيح جزئيات بيشتري دارد، با دقت بيشتري هم مي گويد، روايات مربوط به مسائل گرجستان، مسائل فارس، بعد احظارش به قزوين و بعد تصميمي كه گرفته مي شود براي از بين بردن اين خانواده مهم كه خدمات بزرگي به ايران در آن دوره كردند. به هر حال مي خواهم حالا از يك اين فرصت اين طور استفاده كنم كه تاريخ شاه صفي كه الان چاپ شده گنج گرانبهايي است، براي اينكه دانش ما درباره دوره صفويه- به طور عام- و مخصوصاً براي دوره شاه صفي را افزايش مي دهد و به ما كمك مي كند تا بعضي از خلاء هاي اطلاعات، يا حتي تجزيه و تحليل هايي كه مربوط به تاريخ دوره شاه صفي را داريم، به كمك اين متن پر كنيم و آقاي دكتر بهرام نژاد هم با وسواس و با دقتي كه داشتند، خوشبختانه اين متن را به خوبي آراسته اند و منتشر شده است.
دكتر منصور صفت گل افزود: در بين نويسنده هاي ايراني، اولين كسي كه دارد بدايع الاخبار را بهش توجه مي كند، محمد حسن خان اعتمادالسلطنه است و بعد اول الملك است كه مي آيد و به طور كامل، متن تاريخ افغاني را درج مي كند. هنوز نمي دانيم كه آيا اول الملك تقدم دارد بر اعتمادالسلطنه، يا اعتماد السلطنه اين را از قبل داشته است. احتمالاً اعتمادالسلطنه است كه كتابخانه خوبي داشت و البته دسترسي خوبي هم داشت به ولايات و از ولايات اطلاعات خوبي را جمع آوري مي كرد. شايد در آن جمع آوري اطلاعات از يك بهبهاني دانشمند، درخواست كرده و او متن را فرستاده است براي اعتمادالسلطنه و بعد از آن، همين طور ادامه پيدا كرده است. اين كه چرا بدايع الاخبار مهم است؟ به همان دليلي كه قبلاً عرض كردم، يعني 36 روز محاصره بهبهان. اين كتاب با عنوان ميرزا عبدالنبي شيخ الاسلام بهبهاني چاپ شده است. الان من ترديد دارم عبدالنبي، شيخ الاسلام بوده باشد. يعني اين نوشته، هرگز نشان نمي دهد به ما كه نوشته يك شيخ الاسلام است و در اين هيچ تأئيدي، هيچ شاهدي كه بشود گفت، اين عبدالنبي شيخ الاسلام است تا جايي كه به نظر من مي آيد، نداريم. متن و شيوه نوشتن او هم، نشان مي دهد كه او يك منشي زبردست است. به نظرم نمي آيد در اين گزارش 36 روزه اي كه درباره محاصره بهبهان اينجا مي آيد، چيزي بشود درباره شيخ الاسلامي او پيدا كرد. روي هم رفته، دو كتاب تاريخ شاه صفي و بدايع الاخبار در حقيقت گام بزرگ ديگري است براي افزودن اطلاعات ما درباره تاريخ جامع ايران در دوره صفويه. هم به كار پژوهشگران صفويه شناس مي آيد كه ممكن است دلبستگي هاي وطني ندارند، هم به پژوهشگران با دلبستگي هاي وطني كمك مي كند كه تاريخ و جامعه و سرزمين خودشان را با دقت بيشتري بشناسند و مخصوصاً بدايع الاخبار كه كمك مي كند دانش ما درباره شهر مهمي مثل بهبهان هم افزايش پيدا كند.