میراث مکتوب – این كتاب تصحيح و تنظيم تذكرۀ مير تقىالدين كاشانى در ذكر شاعران خراسان است که به تصحیح عبدالعلی ادیب برومند و محمدحسین نصیری کهنمویی راهی بازار نشر شده.
ميرتقى كاشانى متخلص به «ذكرى» فرزند شرفالدين على حسينى كاشانى است كه در همين شهر تولد يافته و دوران تحصيل خود را آنجا به سر برده. وى نزد محتشم كاشانى معلومات ادبى و شعرى خود را فرا گرفته و به حكم حقشناسى ديوان او را نيز پس از درگذشتش گردآورى و منقّح ساخته است.
شهرت او مير تقىالدينِ ذكرى و يا ميرِ تذكره بوده و اشعارى كه مىسروده در سطح متوسط هست و اهميت كار او در تدوين تذكره است كه بسيار مفصل و دامنهدار بوده و به همين جهت به شكل مجموعه و يكجا گردآورى نگرديده و قسمتهايى از آن در گوشه و كنار به دست آمده است. وى چند بار از كاشان به سفرهايى رفته و از آن جمله در سال 987 ه . ق. به اصفهان و در 990 ه . ق به عتبات و در 1010 ه . ق به همدان مسافرت كرده و با عدهاى از فاضلان و شاعران در اصفهان و همدان مانند امير جلالالدين حسين و عبدالباقى شكورى ملاقات كرده و با ناطقى استرآبادى در سفر عتبات همراه بوده است.
درگذشت او، بنا به قول تقىالدين اوحدى صاحب تذكره عرفات، در فاصله سالهاى 1022 ـ 1024 ه . ق رخ داده، ولى به هر حال، آنچه از مندرجات تذكرهاش برمىآمد مسلماً تا سال 1016 ه . ق در قيد حيات بوده است.
حرفۀ اصلى ميرتقىالدين وعظ و خطابه بوده ولى تمامت عمر خود را به آماده كردن تذكرۀ مهمى از زمان عنصرى تا نزديكيهاى دوران خويش صرف كرده است، و مهمتر از آن ذكر احوال شاعران معاصر خود را كه كارى بىنظير و دامنهدار بوده به گونه مفصل گردآورى نموده است.
او در طىِ اين طريق رنجها برده و متحمل زحمات فراوان گرديده و توانسته است با ملاقات و نامهنگارى و يكى دو مسافرت آثار و احوال شاعران معاصر خود را در تذكره خويش به ثبت رساند و از دستبرد حوادث برهاند. او از اين بابت خدمت بزرگى به ادبيات فارسى كرده و در ضمن نوشتن حسب حال شاعران ما را به حوادث آن زمان و طرز تفكر مردم و جامعهشناسى عصر خود آگاه گردانيده است.
اكثر شعرايى كه نام و آثارشان را ضبط كرده ديوانى ترتيب نداده بودهاند يا اگر داده بوده به جا نمانده است و در دسترس نيست و اگر در تذكره مير تقىالدين ثبت نمىگرديد، نام و شعر شاعران در پردۀ كتمان قرار مىگرفت. بارى، مىتوان گفت وى يكى از عشاق سينهچاك شعر و ادب بوده و سعادتى جاودانى و لذتى مغتنم را در زندگى براى خود تدارك كرده بوده است. اما ناديده نبايد گذاشت كه در طى اين راه دشوار ولى لذتبخش به علت رنجشها و همچشمى شاعرانى كه در ثبت يا عدم ثبت آثارشان از جهتى نسبت به او گلهمند مىشدهاند گاهى كار به دشمنى و مذمت نسبت به وى مىانجاميده و تذكرهنويس اين موضوع را با دلى اندوهبار در تذكرۀ خود اظهار نموده است.
نثر مير تقىالدين نسبت به بعضى از همزمانان خود مغلق و پيچيده نيست و براى كسى كه در حد متوسط زبان فارسى را خوب ياد گرفته باشد آسان است.
از ويژگيهاى نوشتههاى او مبالغه در تعريف و تمجيد از صاحبان آثار است كه تقريباً جنبۀ همگانى دارد و در همين بخش شاعران خراسان، كه اكنون در دست تصحيح است، همه را با كلمه «مولانا»، كه واژهاى احترامبرانگيز است، نام مىبرَد، در حالى كه اينان از جهت شاعرى در سطوح مختلف و متفاوت هستند. مير تذكره گاهى در عين تعريف از شخصيتى او را مورد تعرض قرار مىدهد و ارتكاب فسق و فجور به او نسبت مىدهد و علت اين تناقض معلوم نيست. وى در برخى از شرح حال عنان سخن را به موعظه و نصيحتگويى، كه شغل اصلى اوست، منعطف مىسازد و به طور تفصيل درباره يك مسئله اخلاقى يا بىوفايى دنيا داد سخن مىدهد به گونهاى كه خواننده را خسته مىكند، ولى چون عادت وعظ شيوه معتاد اوست جاى شگفتى نيست.
آثار شاعران معاصر تقىالدين 385 شاعر است كه از 12 اصل به شمارگان برجهاى آسمانى تشكل يافته و هر يك از اصول دوازدهگانه به شهرها در نواحى مختلف ايران اختصاص دارد و به دو فصل بخشبندى شده است: فصل يكم ويژه شاعرانى است كه در زمان مؤلف زيسته و به ديدار برخى از آنان دست يافته است؛ فصل دوم در ذكر شاعرانى است كه در زمان تأليف كتاب به رحمت ايزدى پيوسته بودهاند و مؤلف بعضى از آنان را در جوانى ملاقات كرده است.
مجلد ششم بخش پايانى كتاب است كه به بخشهاى سيزدهگانه شهرهاى مختلف تقسيم شده است :
1. ذكر شاعران كاشان؛ 2. ذكر شاعران اصفهان؛ 3. ذكر شاعران قم و نواحى؛ 4. در ذكر شعراى بلده فاخره ساوه و نواحى؛ 5. در ذكر شعراى دارالسلطنه قزوين؛ 6. ذكر شاعران گيلان و مازندران؛ 7. ذكر شاعران آذربايجان و نواحى؛ 8. ذكر شاعران يزد و كرمان؛ 9. ذكر شاعران شيراز و نواحى؛ 10. ذكر شاعران همدان و نواحى؛ 11. ذكر شاعران بغداد و گلپايگان و نواحى؛ 12. ذكر شاعران رى و استراباد؛ 13. ذكر شاعران بلاد خراسان.
ناگفته نماند نسخه اساس ما در تصحيح اين اثر، نسخهاى است متعلق به نگارنده (اديب برومند) حاوى قسمت دوم بخش خاتمه از تذكره خلاصةالاشعار به خطّ محمّد شرف الشريف بن ميرزا نظام كه در رجب سال 1013 هجرى نوشته شده و اصلاحاتى به خط مصنّف دارد. در پانوشت صفحات از اين نسخه با واژه «اصل» ياد شده است.
دومين نسخه مورد استفاده، نسخه متعلق به كتابخانه موزه ملى ملك است كه در پايان آن اين عبارت آمده است: «قابل بأصله حرره مؤلفه تقى الدين محمّد الحسينى فى سنه 1013». اين نسخه در پانوشتها با نشان «ج» مشخص شده است. افزون بر اين دو نسخه، از جُنگ تذكرةالشعرا، مشتمل بر ترجمه احوال 32 شاعر، از محتشم كاشانى تا چلبى بيگ تبريزى نيز بهره بردهايم. اين نسخه بدون تاريخ است و توضيحاتى از مرحوم جلال همايى در آن ديده مىشود.
میرتقی الدین کاشانی، خلاصة الاشعار و زبدة الافکار (بخش خراسان)، تصحیح: عبدالعلی ادیب برومند و محمدحسین نصیری کهنمویی، تهران، مرکز پژوهشی میراث مکتوب، 598 صفحه، 1393.