ميراث مكتوب – آشنایی شخصی من با استادموحد زیاد طولانی نیست، بیش از بیست سال، اما ارادتم به او دیرینه است. در سال 1340، وقتی دبستان را تمام کردم، چون یکی از سه نفر برگزیده کلاس بودم و برادرم هم وضعی مشابه در کلاسی پایین تر از من داشت، پدرم جایزه ای را به ما وعده داد و انتخابش را به خودمان واگذار کرد. به کتاب فروشی رفتیم، من مقدمه ابن خلدون را انتخاب کردم چون از همه کتاب های آن جا قطورتر بود و گران تر، برادرم اما سفرنامه ابن بطوطه را برگزید. مقدمه ابن خلدون سالها در خانه ما ناخوانده ماند، اواخر دوره دبیرستان سراغش را گرفتم و خواندم، ولی سفرنامه ابن بطوطه مدتها کتابی بود که در خانه ما خوانده می شد و در پرورش ذهن من بسیار موثر بود، هنوز هم فکر می کنم کتابیست که با توجه به فواید تاریخی اش به عنوان یک اثر خیال انگیز می توان به نوجوانان پیشنهاد کرد تا با دنیایی که از بین رفته است آشنا شوند.
انتخاب هدیه ای هرچند کوچک برای استاد دکتر محمّدعلی موحّد کار آسانی نیست. امیدوارم این ترجمه چند لحظهای وقت این آذربایجانی بزرگ و مترجم زبردست سفرنامۀ ابن بطّوطه را، که خود سفرگری نکتهبین و نیز حکایتگر رویدادهایی است که حاصل آن فضای سرد زمستان 1332 است، خوش کند و خوانندگان، از تبریزی و غیرتبریزی، چهرۀ گذشتۀ شهر خود و شاید هم چهرۀ کودکی و جوانی خود را در آن بازشناسند.
متن كامل مقاله «تبریز: زمستان 1332» به ترجمه دكتر حسين معصومي همداني كه در ارج نامه دكتر محمدعلي موحد منتشر شده است بر روي فايل زير بخوانيد.
يادآور مي شود مجموعه مقالات با قافلۀ شوق (ارجنامۀ استاد محمدعلی موحد) به اهتمام محمد طاهری خسروشاهی از سوی انتشارات ستوده به چاپ رسيده است.
اخبار مرتبط
…………………………………………………
ترجمه منظوم سخنان حضرت محمد (ص)
خاتم و نقش پیدا و پنهان آن در بیتی از حافظ
بررسی جایگاه شناسانه حافظ و مولوی در ارتباط با محیط اجتماعی
نمونه ای نادر از سنجش زمان در کتاب هفتم دینکرد