میراث مکتوب – شاهنامه فردوسی روحی یکتاپرستانه دارد و سطوح دینی، آیینی و اساطیری مؤثر در ژرف ساخت روایی آن در طول تاریخ دچار «اسطورهزدایی» شده است، اما با شیوههای تحلیلی می توان بازماندههای بسیاری از باورهای کهن را هم در سطوح نمادین روایات و هم در زبان و تعابیر و تصاویر فردوسی باز جست. یکی از مهمترین بخشهای شاهنامه که نشانههای یک بنیادشناسی الهی را در آن می توان یافت، «خردنامه» دیباچه کتاب و معروفترین عبارت آن، یعنی مصراع نخست آن («به نام خداوند جان و خرد») است.
در این جستار، با استفاده از رهیافتهای زبانی و معنایی و به یاری استدلالهای ریشهشناختی و تفسیر فلسفی، این موضوع بررسی شده است که این مصراع – علاوه بر نمایش باورهای کهن حکمت مشایی که «عقل» و «نفس» کلّی را دو مولود آغازین «احد» میداند – میتواند تفسیری دیگر از هویت فلسفی خدای یگانه در حکمت خسروانی را که «جان بخشی» و «خردبخشی» دو شاخصه اصلی معرفتشناسی الهی آن را تشکیل داده است، نمادینه کرده باشد.
در این جستار، با استفاده از رهیافتهای زبانی و معنایی و به یاری استدلالهای ریشهشناختی و تفسیر فلسفی، این موضوع بررسی شده است که این مصراع – علاوه بر نمایش باورهای کهن حکمت مشایی که «عقل» و «نفس» کلّی را دو مولود آغازین «احد» میداند – میتواند تفسیری دیگر از هویت فلسفی خدای یگانه در حکمت خسروانی را که «جان بخشی» و «خردبخشی» دو شاخصه اصلی معرفتشناسی الهی آن را تشکیل داده است، نمادینه کرده باشد.
متن کامل مقاله «بررسی تحلیلی نخستین مصراع شاهنامه در مطابقت با باورهای فلسفی باستان و حکمت خسروانی» نوشته فرزاد قائمی که در شماره ۱۸۰ مجله علمی – پژوهشی جستارهای ادبی به چاپ رسیده است را با کلیک بر روی گزینه دریافت فایل مطالعه کنید.